معرفی وبلاگ
صفحه ها
دسته
سخن روز
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 287113
تعداد نوشته ها : 108
تعداد نظرات : 52
Rss
طراح قالب
GraphistThem272

مظلومیت دکتر احمدی نژاد و خفت و پستی دشمنان او را کاملا از این مستند تخریبی می شود مشاهده کرد . آنهایی که در میدان مناظره قادر به پاسخگویی نبودند و لرزش و اضطراب و تکه کلامهای آنها کاملا مشهود بود راهی بجر از این کار ندارند .
تولید مستند «90 سیاسی» توسط ستاد موسوی چند ماه زمان برده و در نتیجه این
کار از نظر فنی خوش ساخت و احتمالا تاثیرگذار بوده و از سوی دیگر با تیراژ بیش
از 10 میلیون برای تخریب دکتر احمدی نژادت تکثیر شده است.
پخش این فیلم در روزهای پایانی دلیل دیگری برای ضعف مدعیان صداقت است که فرصت
پاسخگویی را از حریف بگیرند. اما وعده ی الهی بالاتر از این هاست ، والله خیرالماکرین...
جهت اطلاع مردم عزیز و هوشمند کشورمان، این مستند را مورد نقد وبررسی قرار می‏
دهیم:
این شبه مستند که با تقطیع جملات رئیس جمهور و استفاده از مغالطه های تصویری و
همچنین بازگویی بخشی از حقیقت برای نفی تمام آن، ساخته شده است از جمله ترکش های نهایی مخالفان دکتر احمدی نژاد برای تحریک مردم به رأی ندادن به وی می باشد که در روزهای پایانی تبلیغات برای تأثیر گذاری موثر در نتیجه انتخابات، توزیع شد.
جالب اینجاست که ستاد آقای موسوی با نهادینه سازی تخریب علیه دولت و نامزد
مقابل، در ستادهای خود اقدام به تکثیر و توزیع این سی دی می نماید و حتی برنامه ریزی برای توزیع خانه به خانه آن نیز انجام گرفته است. برخی شنیده های دیگر حاکی از تیراژ 12 میلیونی این مستند است.
اما برخی شیطنت ها و مغالطه هایی که در این شبه مستند وجود دارد عبارتند از:
1- اولین مچ گیری در این شبه مستند مربوط به عبارت پول نفت بر سر سفره های
مردم می باشد. احمدی نژاد مدعی است که این جمله را ایشان بیان نکرده اند اما تصویر صفحه نخست روزنامه کیهان در سال 84 بعنوان شاهد ادعای کذب رئیس جمهور نشان داده می شود. کیهان به نقل از احمدی نژاد این جمله را نقل نموده است. 90 سیاسی در صدد است که احمدی نژاد را متهم به دروغ گویی کند اما هیچ دروغی در سخن احمدی نژاد نیست چرا که این تیتر می تواند تیتر نقل قولی نباشد بلکه تیتر استنباطی خبرنگار از سخنان وی باشد که برای اهل فن و آشنایان به مباحث خبری مساله روشنی است. تأکید دکتر بر این است که این جمله که خود موضوعیت یافته و دائماً از زبان مخالفان تکرار می شود جمله وی نیست البته مفهوم آن نه تنها از زبان وی بلکه از زبان اکثر نامزدها و کارشناسان شنیده شده و می شود. در این مستند با قطع سخنان احمدی نژاد و توضیحات بعدی وی اینگونه القا شده است که ایشان اساسا این موضوع را منتفی می داند.
2- در بخش دیگر این شبه مستند دیدگاه احمدی نژاد در سال 84 در مورد وضع لباس و
موی جوانان پخش می شود و سپس عکسهایی مربوط به گشت های ارشاد به نمایش گذارده می شود. تهیه کنندگان این فیلم به موضع گیری چندباره دکتراحمدی نژاد نسبت به این نوع برخورد نیروی انتظامی هیچ اشاره ای نکرده و از این نکته هم گذشته اند که ارتباط ایشان با این طرح که مصوبه مجلس است و نیروی انتظامی مأمور به اجرای آن می باشد، چیست؟
3- در بخش سوم، اعتراض آقای خاتمی در مورد ترافیک تهران و کنایه ایشان به شهردار
وقت و پاسخ احمدی نژاد به وی مورد توجه قرار گرفته است. احمدی نژاد در گفت و گو با 20:30 عنوان می کند از اینکه آقای خاتمی بعد از هشت سال مشکل مردم را درک کرده و از خط ویژه استفاده نکرده است خوشحال است. در این شبه مستند در یک استقراء ناقص و در جهت اثبات دروغ گوئی دکتر احمدی نژاد! 4 تیتر روزنامه که نشان دهنده حضور آقای خاتمی در بین مردم است به تصویر کشیده شده. جالب اینجاست این چند مورد حضور خاص وی آن چنان ارزش خبری استثناء و شگفتی را دارا بوده است که تیتر یک برخی روزنامه ها شده است و بیشتر از آنکه در نفی سخنان احمدی نژاد باشد آن را تأیید می کند.
4- در بخش دیگری از این شبه مستند، تهیه کنندگان آن جهت اثبات اتهام دروغ گوئی
به احمدی نژاد به تطهیر سیاست های مکارانه و دروغهای پنهان و آشکار نظام سلطه پرداخته اند. البته اینها مقدمه ای است برای بررسی موضوع هاله نور...
5- خبرنگار یکی از شبکه های خارجی از احمدی نژاد می پرسد که شما گفته اید هنگام
سخنرانی در سازمان ملل احساس کرده اید که هاله ای شما را در بر گرفته است. آقای احمدی نژاد در پاسخ به وی می گویند : « من هم این چیزها را در روزنامه خواندم.» گفتگوئی هم از کامران نجف زاده با رئیس جمهور آورده شده که رئیس جمهور این مسئله را تقریباً بازی رسانه ای عنوان می کند و البته به دلیل تقطیع جملات رئیس جمهور و اینکه ایشان قبل و بعد آن چه گفته اند، قابل بررسی نیست اما این شبه مستند با آوردن تصاویر و سخنان دکتر احمدی نژاد در محضر آیت ا... جوادی آملی سعی دارد بار دیگر اتهامی که به احمدی نژاد وارد کرده است -یعنی دروغ گوئی- را ثابت نماید. البته در نگاه اول شاید برای بیننده عادی مسئله به همین صورت که تصویر شده است به نظر بیاید اما اندکی دقت، مغالطه ی فیلم را آشکار می سازد.اولاً دکتر احمدی نژاد بیان می نمایند یکی از کسانی که در مجمع حضور داشته اند به وی گفته اند احساس کردم شما در حصاری از نور قرار گرفته اید، بنابراین در پاسخ به خبرنگار که گفته بود شما هاله نور دیده اید قاطعانه عنوان نموده اند که این مطلب را در روزنامه ها خوانده ام. در حقیقت ایشان زیرکانه عنوان نموده اند که انتساب این احساس به وی، کار روزنامه ها بوده است. البته ایشان در ادامه می‏گویند «من هم این را احساس کردم که حاضران پلک هم نزدند». در مناظره بامهدی کروبی نیز شاهد بودیم که احمدی نژاد از شرح این ماجرا طفره رفت و این حرف را که هاله نور دیده را تکذیب کرد؛ چرا که حقیقت نیز همین است و در هیچ صحنه ای از این فیلم نیز او به اینکه خودش هاله نور را دیده اشاره ای نکرده است. اما دلیل اینکه چرا احمدی نژاد حتی به اصل ماجرا نیز اشاره نکردند و سعی نمودند از پاسخ صریح به آن بگذرند، در ادامه خواهد آمد.ثانیاً هرکس تجربه معنوی و عرفانی خاصی در طول زندگی دارد حتی مکاتب عرفانی یا شبه عرفانی بشری نیز این نوع تجربه ها را تأیید می کند. به چه دلیل آقای احمدی نژاد باید به سبب بازگو کردن تجربه معنوی یک فرد خارجی که پیام ملت ایران را انسانی و الهی دیده است مواخذه گردد؟ثالثاً اگر این تجربه ها و مکاشفه ها اساساً وجود نداشت و عقلی و شرعی نبود مطمئناً آیت ا... جوادی آملی بدان اشاره می نمودند.رابعاً دکتر احمدی نژاد این مسئله را در جمعی عمومی و رسانه ای مطرح نکرد، چرا که می دانست هر مجلس اقتضائی دارد. ایشان در محضر حکیمی عارف چنین سخنانی را بر زبان آوردند که ایشان نیز با احترام بدان گوش سپرده اند برای کسانی که اندکی به مسائل معنوی ایمان داشته باشند باور چنین قضیه ای چیز چندان سختی نیست. دکتر احمدی نژاد نمی خواستند که این موضوع رسانه ای شود. اما فرد یا افرادی امانت این جلسه را حفظ نکرده و آن را به بیرون منتقل نمودند. به گونه ای که موجی از حملات ناجوانمردانه به سمت وی نشانه رفت. بنابراین باید به دکتر حق داد که از طرح مجدد رسانه ای موضوع پرهیز نموده و از آن بگریزد.
6- بخش دیگر این فیلم به موضوع هزینه های تبلیغاتی سفرهای آقای احمدی نژاد می
پردازد و بنرهای مختلفی که در سطح شهر کرج نصب شده است به نمایش گذاشته می شود. البته اگر امضای بنرها در تصاویر آورده می شد برای تهیه کنندگان 90 سیاسی قابل استفاده نبود و برای ما موضوع حل شده، اما چون کل فیلم اصل را بر بی صداقتی قرار داده است تنها به نماهایی تار و دور از بنرها اکتفا نموده است. کاملاً طبیعی است که با سفر رئیس جمهور به هر منطقه نهادهای غیر دولتی اعم از شهرداری ها، مجامع صنفی، شرکتهای خصوصی و تعاونی ها و... اقدام به نصب بنرهای خیرمقدم نمایند. نهادهای دولتی نیز بعضاً با هدف معرفی پروژه های مجموعه خود که در این سفرها افتتاح شده یا عملیات اجرائی آن آغاز می شود اقدام به نصب بنر می نمایند. البته منکر برخی هزینه های زائد و تخلفات ادارات در این زمینه نیستیم.
7- در ادامه فیلم سعی شده تا برخی اقداماتی که دولت برای اطلاع رسانی انجام
داده است با این شعار احمدی نژاد که «کار ما تبلیغاتی نیست» متضاد جلوه داده شود در حالی که می دانیم اطلاع رسانی از عملکرد از وظایف مهم دولت هاست که اعتماد و نشاط مردم را به دنبال دارد. ضمن اینکه این شبه مستند مجموعه ای از سی دی های سفرهای استانی را به نمایش گذاشته است که توسط یک موسسه فرهنگی غیر دولتی تهیه و تکثیر شده و ارتباطی با دولت ندارد.
8- بخش دیگر این فیلم با عنوان نحوه گفتار نماینده ملت ایران سعی دارد تا گفتار
احمدی نژاد را سطحی و دور از شأن ملت ایران بنامد. از بیش از هزار سخنرانی دکتر احمدی نژاد، 4 بخش کوتاه از سخنرانی های وی در این شبه مستند آورده شده است که از نگاه تهیه کنندگان 90 سیاسی سخنان درستی نیست و ناسزائی گویی به دشمن تلقی می شود. در حالی که اینگونه نیست؛ مثلاً تکیه ایشان بر اینکه دشمنان ما احمقند اولاً ریشه در یک روایت دارد که معصوم از اینکه دشمنان ما از حمقا(احمق ها) هستند خدا را شکر می گوید. ثانیاً به قول یکی از اساتید مسلم ادبیات، به دلیل اینکه همه انسان ها - غیر از اولیای الهی- سهمی در حمق و حماقت دارند و عقل کل نیستند، اساساً کلمه احمق فحش و ناسزا نیست.
9- در بخش ورزشی رشد چشمگیر سرانه مکان های ورزشی و رشد قابل توجه مدال آوری
در دولت نهم به واسطه ناکامی ایران در المپیک پکن به کلی نادیده گرفته شده است.
10- 90 سیاسی برای القای ناکارآمدی دولت نهم به بازی آماری نیز روی آورده است
از جمله:الف- تشکیک در آمار بیکاران کشور با زیر سوال بردن تعریف افراد شاغل؛ در حالی که این تعریف در دولت گذشته تصویب شده و دولت نهم در ارائه آن نقشی نداشته است.ب- ارائه نرخ تورم بدون آگاهی بخشی به عوامل ناخواسته در افزایش تورم از جمله بحران جهانی، افزایش قیمت نفت و...
ج- همچنین در خصوص میزان درآمد دولت نهم، میزان واردات در این دولت و همچنین
مسئله مفقود شدن یک میلیون دلار نیز ادعاهایی مطرح شده که پاسخ تخصصی آن توسط صاحب نظران و کارشناسان داده شده است.
11- گاف دیگر 90 سیاسی این است که با در کنار هم چیدن برخی سخنان دکتر احمدی
نژاد که در آن از اقبال برخی سران و مردم جهان به ایران و نماینده آن یعنی رئیس جمهور خاطراتی نقل می کند، تعبیر به خودستائی و تعریف از خود می کند و با مصاحبه مردمی کوشش دارد این نکته بدیهی را بفهماند که تعریف از خود مذموم و ناپسند است. در حالی که اگر متن کامل سخنان در دسترس بود این نکته را می توان در اکثر سخنرانی های دکتر یافت که علت توجه ملت ها به رئیس جمهور ایران به سبب توجه و احترام آنها به امام، ملت و پیام های عدالت خواهانه ملت ایران است. اینکه رئیس جمهور بیان کرده اند که من یک آدم دانشگاهی و اجرائی هستم نیز مورد تمسخر اصحاب 90 سیاسی قرار گرفته است و مصداق دیگر تعریف از خود دانسته شده است!
12- ظاهراً سازندگان 90 سیاسی انتظار دارند رئیس جمهور در مقابل این سوال که
آیا فکر می کنید قطعنامه سوم شورای امنیت نیز تصویب خواهد شد یا خیر؟ از موضع ضعف و خلاف منافع ملی به این سوال پاسخ مثبت بدهد و بر اساس غیب گوئی از همه تحولات احتمالی آتی خبر دهد. هنگامی که رئیس جمهور می گوید بسیار بعید می دانم که قطعنامه دیگری علیه ایران به تصویب برسد هم آرامش را به مردم ایران بر می گرداند هم پیام های ملت ایران را به گوش دشمنان می رساند. در حقیقت این پاسخ خود نوعی موضع گیری علیه اقدام احتمالی آنان است.
13- در بخش دیگری از این شبه مستند برای اثبات غیر کارشناسی بودن دیدگاه های
رئیس جمهور به مسئله انتخابات آمریکا اشاره می شود. چند ماه پیش از انتخابات رئیس جمهور عنوان می کند: « در آمریکا رأی مردم تزئینی است/ مردم آمریکا هیچ علاقه ای به دخالت در مسائل سیاسی کشورشان ندارند/کمترین مشارکت در آمریکا وجود دارد/بعید می دانم هیأت حاکمه آمریکا بگذارد اوباما به کاخ سفید راه یابد». پس از پخش این جملات خبر رأی آوری اوباما و میزان مشارکت نسبتاً خوب مردم آمریکا نشان داده می شود و قضاوت در مورد دیدگاه های کارشناسی رئیس جمهور به مردم سپرده می شود. اما در این مورد توجه به نکات ذیل ضروری است:
الف- در درستی سه جمله نخست ذکر شده از زبان آقای احمدی نژاد شکی نیست، بررسی
آمار و نحوه انتخابات امریکا موید این مسئله است. تحلیل ایشان مبنی بر احتمال عدم راه یابی اوباما به کاخ سفید هم مبتنی بر فضای انتخاباتی چند ماه پیش از انتخابات امریکا بود و اکثر کارشناسان همین گونه نظر داشتند، ضمن اینکه این مطلب شاید جنبه تهییجی و سیاسی نیز داشته باشد که در عرف دیپلماسی نکته نامعقولی نیست.
ب- تصویر رسانه های جهان و صفحه ی روزنامه ای که در این فیلم در مورد مشارکت
خوب مردم امریکا نشان داده می شود و همچنین حک تهیه کنندگان فیلم بر روی تصاویر بر این نکته تأکید دارد که مشارکت مردم در انتخابات اخیر امریکا-در حدود 64%- بی نظیر و نوعی رکورد زنی بوده است. احمدی نژاد بر اساس سوابق انتخابات آمریکا آن هم چند ماه پیش از برگزاری آن به تحلیل می پردازد که این میزان خطا قابل قبول است.
14- تقطیع جملات رئیس جمهور و اکتفا به پخش سوالات مجری های تلویزیونی در مصاحبه
با احمدی نژاد و گریز از پاسخ های ارائه شده، از دیگر شگردهای روانی این شبه مستند است.از جمله می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
الف- در جایی مجری از احمدی نژاد می پرسد «آیا بازهم گرانی را انکار می کنید؟»
پاسخ ایشان به این ادعا پخش نمی شود.
ب-در جایی دیگر سوال مجری که می گوید «مردم می پرسند گران شدن یا ارزان شدن
نفت چه تأثیری در زندگی آنها دارد؟» که این هم بدون پاسخ دکتر پخش می شود.
ج- در نمونه سوم سوال مجری مبنی بر «کم حرمتی به ایرانی ها در برخی کشورها»
مطرح می شود و تنها نگاه های احمدی نژاد پخش می شود. در حالی که ممکن است در همه موارد فوق پاسخ ایشان قانع کننده باشد.
15- احمدی نژاد در یکی از گفتگوهای تلویزیونی مدعی می شود افکار عمومی جهان با
ملت ایران است، این شبه مستند برای نفی این ادعا گزارش نجف زاده از آمریکا را مورد استفاده قرار می دهد که در آن با چند شهروند آمریکایی مصاحبه شده به گونه ای که آنها حتی ایران را نمی شناسند و پس از آن، ادعای رئیس جمهور که کودکی در یکی از کشورهای آمریکای جنوبی وی را به نام محمود می شناسد به عنوان پارادوکس مطرح می شود. این در حالی است که نه احمدی نژاد برای اثبات ادعای خویش از آن مثال استفاده کرده است و نه پاسخ آن چند شهروند آمریکایی می تواند ادعای رییس جمهور را نفی کند. استدلالات سطحی 90 سیاسی که مصداق کامل عوامفریبی و تخریب است به این موارد متوقف نمی شود و اگر حوصله باشد موارد بسیاری را می توان در دروغ پراکنی مدعیان اخلاق و صداقت در این فیلم تخریبی یافت.

با تشکر از وبلاگ چرا احمدی نژاد

نگین چرا بعد از انتخابات گذاشتین چون این توهین ها غیر قابل تحمل بود

سه شنبه شانزدهم 4 1388

گروهک نهضت آزادی ساعاتی پس از القای تردید و تشکیک معاون رئیس جمهور آمریکا در سلامت انتخابات ایران، به ابراز تردید و تشکیک در این باره پرداخت.

جوزف بایدن دیروز گفت: شک دارم انتخابات ایران به طور آزادانه و توام با عدالت برگزار شده باشد. در عین حال اقتضا می کند آمریکا پیروزی و انتخاب مجدد احمدی نژاد را بپذیرد. اما سؤال اینجاست که آیا نتیجه انتخابات همان است که ایرانیان خواستار آن بودند. امید است آرا به طور عادلانه شمارش شده باشد اما من به نتیجه آرا مشکوک هستم(!)
وی در ادامه تردیدافکنی اش گفت: ما در موقعیتی نیستیم که بخواهیم در این باره اظهارنظر کنیم ولی کسب 60 درصد یا درصد بیشتر آرا توسط احمدی نژاد جای تعجب دارد. اینکه وی چنین درصدی را در چنین شرایطی به دست آورد، غیرمحتمل و غیرقابل قبول است(!) 70درصد آرا در شهرها به صندوق ها ریخته شده در حالی که شهرها پایگاه محکم احمدی نژاد نیست(!) علامت سؤال ها و تردیدهای بسیاری درباره این انتخابات وجود دارد ولی ما مدرک موثقی در دست نداریم تا بخواهیم طبق آن مطلبی را به اثبات برسانیم. اما مشخص است آنها در حال سرکوب مردم و تهدید آزادی بیان هستند(!)
همزمان گروهک نهضت آزادی ضمن صدور بیانیه ای، بی آن که کوچک ترین سندی برای القای عدم سلامت انتخابات ارائه کند، در عباراتی منافقانه نوشت: تعداد آرای اعلام شده برای نامزد برنده انتخابات تا آن حد باورنکردنی بود که مورد اعتراض نامزدها و نیز عموم مردم قرار گرفت... آنچه مسلم است بخش عظیمی از مردم تنها به امید تغییر در وضعیت موجود و براساس اعتماد به نامزدهای اصلاح طلب در این انتخابات شرکت کردند. اینک نیز صیانت آرا بر دوش نامزدهای محترم اصلاح طلب و شخصیت ها و احزاب حامی آنهاست. انتظار می رود پیش از آن که زمان از دست برود، از همه نیروهای طرفدار اصلاحات در جهت قبولاندن خواست ملت به حکومت مدد جویند
سه شنبه بیست و ششم 3 1388

گروه سیاسی- یازدهم خردادماه امسال هنگامی که خاتمی برای شرکت در کنفرانس بین المللی "گفت و گوی تمدن‌ها و تنوع فرهنگی" به تونس رفت، همگان گمان کردند که وی صرفاً جهت بیان دیدگاه شخصی درباره یک موضوع فرهنگی تهران را ترک کرده است.

شنیده ها اما حاکی است که خاتمی علاوه بر تونس برای سفر 5 روزه خود مقصد دیگری نیز در نظر داشته است؛ "قاهره" پایتخت مصر، شهری است که منابع آگاه، از سفر خاتمی به آن پس از ترک تونس خبر داده اند.

قصد خاتمی از سفر به مصر البته اگرچه مانند اصل سفر وی اعلام نشد اما همزمانی آن با سفر رئیس جمهور آمریکا و یک تیم از مقامات عالی‌رتبه همراه وی به مصر می توانست مشخص کند که خاتمی از این سفر چه هدفی داشته است؟

باراک اوباما پنج شنبه 2 هفته پیش، مصادف با 14 خرداد ماه در صدر یک هیئت عالی‌رتبه به قاهره رفته بود. در این زمینه شنیده های خبرنگار ما حاکی است که خاتمی پس از ورود به قاهره، شخصاً ملاقات هایی با یک تیم عالی‌رتبه از مقام های امریکایی حاضر در قاهره داشته است.

اگرچه "به کلی سری" بودن این ملاقات مخفیانه و محرمانه مهمترین مانع برای درز اطلاعات و سخنان رد وبدل شده در آن است اما آنچه که از منابع نزدیک به خاتمی در این مورد گفته شده، مشخص می کند که سخن اصلی در این ملاقات درباره انتخابات ریاست جمهوری دهم بوده است.

"عدم حمایت از اصلاح طلبان تا پیش از انتخابات" و همچنین "حمایت نرم از اعتراض آنان در صورت شکست انتخاباتی" از جمله پیشنهادهای خاتمی در این جلسه بوده است.

در این زمینه همچنین گزارش خبرگزاری فارس حاکی است که خاتمی در این جلسه همچنین اطلاعات و برآوردهایی درباره نتیجه انتخابات به مقامات آمریکایی داده و گفته که میرحسین موسوی در نظرسنجی‌ها وضعیت خوبی نداشته و در انتخابات شکست خواهد خورد، در مقابل هیئت آمریکایی توصیه‌هایی را در این باره به خاتمی برای پس از برگزاری انتخابات مطرح کرد‌ه‌است.

خبرنگار ما با وجود تلاش فراوان نتوانست درباره حضور شخص "باراک اوباما" در این جلسه اطلاعات قابل اعتنایی کسب کند.

گفتنی است خاتمی پس از پایان سفرش به مصر به استانبول رفت و از آنجا با پرواز هواپیمایی ترکیه، ساعت یک بامداد شنبه 16 خردادماه خود را به تهران رساند.

دسته ها : سیاسی
دوشنبه بیست و پنجم 3 1388

راستی یه عده می گن چرا وقتی نظریات تئوریسین های اصلاحات را گذاشته ای چرا نظریات اصولگرایان را نمی کذارید. ما هم در جواب می گوییم در دسته سیاسی تحت نام راهبر اصول گرا یه مطلبی هست با لینک http://www.tebyan.net/Weblog/ehsanjg/index.aspx?TopicID=4655 

انشا ا.. بعدها بیشتر از این هم می نویسم .

دسته ها : سیاسی
پنج شنبه بیست و چهارم 2 1388

ما حامیان دولت عشق و صداقتیم

ما حامیان دولت مهر و عدالتیم

دسته ها : سیاسی
پنج شنبه هفدهم 2 1388

پیامدهای واگرایی
مهم ترین پیامدهای سیاسی ، اجتماعی و امنیتی واگرایی میان اصولگرایان عبارت است از :
1. ترسیم غیر عادی بودن شرایط داخلی کشور در میان انظار داخلی وخارجی در این میان ، ستون پنجم دشمن و منافقان با نفوذ در میان ساختارها و احزاب سیاسی ، تلاش می کنند که فضای سیاسی ـ امنیتی داخل کشور را به صورت ملتهب نشان دهند و به گونه ای القا کنند که انسجام فکری ـ رویه ای لازم میان رجال سیاسی اصولگرا برای مهارتهدیدهای بالقوه سیاسی ـ امنیتی وجود ندارد.مخالفان نظام اسلامی ایران ، برای گسترش واگرایی فکری میان احزاب ارزشی و ولایت محور برنامه ریزی می کنند و از ابزارهای جنگ روانی ـ رسانه ای بهره می گیرند.ایالات متحده متوجه شده است که تهدیدهای برون مرزی به تنهایی ،قابلیت تغییر رفتار یا تغییر رژیم را ندارد، به همین دلیل تلاش می کنندکه از مؤلفه های تفرقه انگیز درون ساختاری بهره برداری کرده و دشمنی اصولگرایان با سلطه گران را به افزایش اختلاف در میان ساختارها ونیروهای ارزشی تبدیل سازد. آنگاه از طریق تهاجم نرم افزاری برنامه ریزی و اختلاف را وارد فاز چالش و در نهایت بحران کند که می تواند، به بحران های مشروعیت ، تصمیم گیری و مشارکت مردمی منتهی گردد که هر سه می تواند، موجب اضمحلال ساختارهای اصولگراو در نهایت تضعیف بنیادهای انقلاب و نظام اسلامی ایران گردد.از طرفی هزینه های مهار بحران بسیار بیشتر از حل اختلاف است ونیز شانس دستیابی به تفاهم نسبی در اختلاف های بنیادین ، بسیار کمتراز اختلاف های سطحی است ; به همین دلیل نیروهای اصولگرا به منظورحفظ دستاوردهای نظام و انقلاب نباید اجازه دهند که مشکلاتشان ازفاز اختلاف های سطحی به فاز دوم (چالشی ) و در نهایت فاز سوم (بحران ) تبدیل گردد، زیرا هنگامی که بحران تصمیم گیری در میان اصولگرایان عمیق گردد، دشمنان قسم خورده نظام ایران که در اطراف مرزهای کشور، مترصد موقعیت مناسب هستند، تلاش می کنند که برنامه های سخت افزاری خود را عملیاتی سازند.
2. هرگونه کاهش همگرایی در میان اصولگرایان می تواند، در سطح جامعه باز خورد منفی به وجود آورده و انسجام ملی را با تهدید مواجه سازد. هدف دشمنان این است که مردم با صف بندی و انتساب خود به جریان های مختلف اصولگرا، به جای اینکه منافع ملی را دنبال کند، به ابزاری برای تأمین منافع جناح یا گروهی خاص تبدیل گردند.از طرفی وجود چند دستگی میان جریان اصولگرا می تواند، بسترهای دلسردی مردم و کاهش مشارکت آنان را در فرآیندهای تألیف ، تسریع وقانونگذاری فراهم کرده و آنان را با جریان سوم همراه کند که با اهداف مستتر منافقان و دشمنان عجین شده است .احزاب سیاسی معاند و ضد انقلاب و از طرفی ایالات متحده و رژیم صهیونیستی در پی این هستند که از لحاظ جامعه شناسی سیاسی ،فضای داخلی ایران را به گونه ای ترسیم کنند که شکاف سیاسی ـاجتماعی میان بدنه حاکمیت اصولگرا و بافت اجتماعی وجود دارد و این شکاف روز به روز در حال گسترش است ; در نتیجه نیروهای ولایت محورو ارزشی باید راهبرد خود را طوری مدیریت و کانالیزه کنند که مسیرنمایی آن به سمت ائتلاف و همگرایی هدایت شود و بسترهای لازم رابرای شکل گیری یک جبهه اصولگرایی منسجم فراهم سازد و طبیعی است که پیروان یک جبهه بسی فراتر از یک حزب اصولگراست و این امر خود می تواند، نظام تصمیم گیری مخالفان نظام را مختل سازد.
3ـ هرگونه چند دستگی میان اصولگرایان و فاصله گرفتن از شکل گری یک جبهه منسجم می تواند، به ایجاد احزاب و گروه های سیاسی متعارفی و مخالف نظام در کشور کمک کند.احزاب سیاسی متعارض برنامه ریزی می کنند که با ایجاد فضای بی اعتمادی و دامن زدن آن ، میان جریان های ولایت محور، بسترهای لازم را برای افزایش شانسی حضور خود در شطرنج سیاسی داخلی مهیاکنند که به همین دلیل هرگونه افراط و تفریط در جریان های اصولگرامی تواند، دامنه مانور آنان را کاهش دهد و متعاقبا مقداری از جمعیت فعال جامعه را به سمت انفصال و انزواگرایی سوق دهد.در این میان ، احزاب غیر ارزشی تلاش می کنند که از آب گل آلود ماهی بگیرند و با تأثیر گذاری بر جمعیت ، جای پایی برای خود در ساختاراجتماعی ـ سیاسی بیابند. به همین دلیل توصیه می گردد که جبهه پیروان اصولگرایی ، از یک رویکرد و رویه اعتدال محور پیروی کنند و درآن محافظه کاران سنتی (ماننده جامعه روحانیت مبارز، حوزه علمیه قم ،حزب مؤتلفه اسلامی و...) و نومحافظه کاران (مانند آبادگران ، حامیان دولت و...) با تعدیل خواست های خود، به یک اجماع عقلی مرضیه الطرفین در مورد موضوع مهم داخلی و خارجی دست یابند.
ـ کاهش مشروعیت احزاب و جریان های اصولگرا
هرگونه افزایش واگرایی میان طیف های اصولگرا موجب می شود، آنان در تبلیغات نظام های انتخاباتی کشور، لیست های متعدد ارایه دهند وعلاوه بر اینکه هزینه های مادی تبلیغات را افزایش می دهد ،از طرفی موجب سردرگمی پیروان احزاب اصولگرا و ریزش آرای انتخاباتی خواهدشد و در نتیجه نیروی اصولگرا (در انتخابات ریاست جمهوری ) یاجریان های اصولگرا (در انتخابات مجلس شورای اسلامی ، مجلس خبرگان و شوراهای شهر و روستا) با پشتوانه مردمی کمی به پیروزی می رسد که می تواند، پشتوانه و مشروعیت آن فرد یا نهاد سیاسی راکاهش دهد که پیامد آن کاهش قدرت مانور و چانه زنی آنان در معادلات سیاسی ـ امنیتی داخلی ، منطقه ای و بین المللی است .
هرگونه افزایش مشروعیت و پشتوانه مردمی احزاب اصولگرا می تواند،قدرت نرم افزاری آنان را در دفاع منافع ملی و مصالح عالیه نظام افزایش دهد .
4ـ کاهش توان نرم افزاری جمهوری اسلامی ایران
منافقان و دشمنان نظام و انقلاب ، با تأسی از سیاست (تفرقه بینداز وحکومت کن ) به منظور کاهش نقش و نفوذ قدرت نرم ایران در نظام عقیدتی ـ سیاسی و امنیتی خاورمیانه برنامه ریزی می کنند، از ابزار(اختلاف ) بهره بگیرد و در این میان برنامه ریزی می کنند تا بسترهای لازم را برای گسترش واگرایی قومی ، فرقه ای و اصولگرایی در داخل کشور به وجود آورده و تقویت کنند که در صورت عدم اتخاذ یک پاداستراتژی مناسب ، می تواند در میان مدت تهدیدهای نوینی را علیه امنیت ایران به وجود آورد; در نتیجه پیش از اینکه معضل های فراروی نظام ، وارد فاز چالش و در نهایت بحران گردد، ضرورت دارد انسجام فکری ـ رویه ای لازم میان طیف اصولگرایان برای مقابله با تهاجم نرم افزاری صورت پذیرد، زیرا هزینه چهار معضل بسیار کمتر و کارآمدتراز حل چالش با بحران است .
مهم ترین ابزارها و تاکتیک های نرم افزاری ایالات متحده برای تضعیف جبهه ولایت محوری و اصولگرایی عبارت است :
ـ ایجاد و گسترش شایعه ، از طریق رسانه های ارتباط جمعی که در این راستا، در آخرین اقدام خود، شایعه بیماری شدید مقام معظم رهبری یاوجود اختلاف های بنیادین میان حوزه های علمیه و دولت را مطرح ساختند.
ـ ایجاد جنگ روانی و الگو پذیری از استراتژی (چماق و هویج ).
رسانه های صوتی ، تصویری ، دیداری و نوشتاری غرب ، به ویژه امریکانوعی جنگ روانی را به وجود می آورند و دامنه تهدیدها و نقاط ضعف راچنان بزرگ نمایی می کنند که یک تصویر مجازی منفی از نگرش رجال سیاسی ـ نظامی و موقعیت داخلی ایران را در میان افکار عمومی منطقه و بین المللی ایجاد سازند و با تهدید به اعمال تحریم های گسترده یاحمله نظامی غافلگیرانه بر اثر تداوم فعالیت های صلح آمیز هسته ای واتهام نقض حقوق بشر و اعزام ناوهای نظامی خود به خلیج فارس ، نوعی اخلال در نظام فکری اصولگرایان به وجود آورده و انسجام رویه را درمیان کارگزاران اصولگرای نظام ایرانی برای اتخاذ بهترین واکنش مناسب در قبال تهدیدها تضعیف کنند.

دسته ها : سیاسی
دوشنبه هفتم 2 1388

راهکارهای فرا روی انسجام
1ـ دوری از انحصار گرایی و محدود کردن دامنه اصولگرایی
رهبر معظم انقلاب ، به منظور همگرایی و افزایش کیفی و کمی اصولگرایی ، به مفهوم (اصولگرایان اصلاح طلب ) اشاره فرمودند.ایشان در دیدار با کارگزاران نظام ، در 29 خرداد 1385 فرمودند: (هرکس و هر جریانی که به مبانی انقلاب پایبند باشد، از هر جریانی که باشد، جزو اصولگرایان است ... و هر کاری که از لحاظ علمی ، عملی ،دینی ، اخلاقی ، اجتماعی و سیاسی که در جهت پیشرفت مردم عزیزباشد ،یک حرکت اصلاحی است و مردم از آن حمایت می کنند).مقام معظم رهبری اصلاحات را به مفهوم صحیح آن از مبانی اصول گرایی برشمردند و افزودند: (اصلاحات اصولگرایانه و اصولگرایی مصلحانه ، درهم تنیده هستند و با اصطلاحات امریکایی و اصلاحات رضا خانی که در واقع افسادات هستند و نه اصلاحات ، کاملا متفاوتند).
در این چار چوب ، هرگونه نگاه انحصاری و مرز بندی شده به جریان اصولگرایی و محدود کردن آن به افرادی خاص ، کمک آگاهانه یا ناآگاهانه به عملیاتی شدن اهداف منافقان و دشمنان نظام است که اختلاف افکنی و فرو پاشی جبهه اصولگرایی را هدف گرفته اند، زیراموجب می گردند که طبقه ای توانمند و معتقد به مبانی انقلاب ، ازخدمتگذاری به نظام انقلاب اسلامی با انگ ها و تخریب سیاسی محروم گردند و این مهم ترین آفت برای جبهه اصولگرایان است ; به همین منظور توصیه می گردد که جریان های اصولگرا، به صورت منعطف عمل کنند و کانال های لازم برای انتقادهای سازنده را به وجود آورند.
نهادینه شدن دو اصل (اصولگرایی ) و (اصلاح طلبی )، ازشاخصه های مثبت یک نظام پویا، فعال و ارزشی است .اصولگرایی ، یعنی اینکه کارگزاران نظام از اهداف انقلاب ، آرمان های امام راحل (ره )، بنیادهای حکومتی دین مبین اسلام و رهنمودهای مقام معظم رهبری و عدم برخورد گزینشی با آن لحظه ای غفلت نکنند و درنظام تصمیم گیری کلان کشور به این محورها توجه کنند. اصلاح طلبی نیز به این معناست که متناسب با شرایط متغیر و سیال داخلی و خارجی ، قوانین و نظام تصمیم گیری کشور را طوری تدوین ،مدیریت و اجرا کرد که دو اصل منافع ملی و مصالح عالیه نظام به صورت حداکثر نسبی تأمین گردد.
2. رجال سیاسی منتسب به جریان اصولگرا، باید نقطه شروع همگرایی را از موضوع هایی شروع کنند که بر روی آنها اتفاق نظر وتفاهم نسبی وجود دارد; مانند راهکارهای افزایش خدمت رسانی به جامعه ، اعتقاد به نظریه ولایت فقیه به عنوان مرجع پایانی حل اختلاف ،اعتقاد به آرای ملت ، عدالت اجتماعی ، کمک به افزایش مشارکت حداکثری مردم در نظام های انتخاباتی کشور، ضرورت مقابله با تهاجم نرم افزاری دشمنان و... .
از طرفی تفاوت مشی و نظر افراد امری طبیعی است و نباید دستاویزتفرقه افکن در جبهه اصولگرایی قرار گیرد. رجال سیاسی اصولگرا، درمورد موضوع های مورد اختلاف باید به یک رو به مرضیه الطرفین دست یابند و هر یک از احزاب و جریان های اصولگرا، با تعدیل خواسته های حداکثری خود، دستیابی به تفاهم را امکانپذیر نمایند، زیرا بر آینداختلاف افکنی رشد سرطانی نیروی سومی خواهد بود که خواهان اضمحلال تمام طیف های اصولگر است .در این میان ، یک حزب ، یک جریان و یا گروهی از رجال سیاسی اصولگرا نباید به بیماری جزم گرایی مبتلا گردند و خود را از مشاوره (که در دین اسلام بسیار تأکید شده است ) با دیگر طیف های اصولگرا بی نیازبدانند، زیرا مبادله افکار و عقاید در میان طیف های مختلف اصولگرا،خود می تواند بستر لازم را برای همدلی و تفاهم فراهم آورد و از لحاظروانی نیز تأثیر منفی بر مخالفان نظام اسلامی ایران دارد.از طرفی رجال سیاسی حاکمیت ، باید رابطه خود را با نخبگان علمی ـمذهبی حوزه گسترش دهند و از راهنمایی های مراجع تقلید در امرحکومت بهره مند گردند، زیرا بافت جامعه شناسی ایران تا حدودی زیاد،متأثر از آموزه های علمی ـ فقهی حوزه است و هرگونه تقویت مثلت حاکمیت ـ حوزه و دانشگاه می تواند، جریان اصولگرایی را در درون جامعه نهادینه سازد.
3. تهیه منشور اصولگرایی ، با مشارکت هر دو طیف اصولگرایان سنتی و اصولگرایان اصلاح طلب ، توصیه می شود که رجال سیاسی از میان طبقه های مختلف اصولگرا، با تهیه و تدوین اساسنامه و منشوراصولگرایی برحول محورهای آن حرکت کند، تا هم از اعمال سلیقه های شخصی و جناحی جلوگیری گردد، و هم بهتر بتوان یک چشم اندازمشخص و معینی را از برنامه های میان مدت و بلند مدت جبهه اصولگرایی ترسیم کرد.در این میان ، برگزاری جلسات میان دوره ای میان احزاب اصولگرا، به دعوت از عناصر شاخص طیف های اصولگر در کنگره سالانه هر حزب وتمرکز بیشتر بر روی موضوع های کلان تا اندازه ای می تواند در تسریع فرآیند شکل گیری منشور اصولگرایی مثمر ثمر باشد.
4. افزایش تعامل میان جریان های اصولگرا، با رسانه های جمعی (تلویزیون ، مطبوعات ، رادیو و اینترنت ); تفاوت حزب و جبهه در این است که حزب یک جمعیت تک بعدی و تک صدایی است ; ولی جبهه جامعه ای چند صدایی با اهداف معین و از پیش تعیین شده است که خروجی های آن باید توسط یک ارگان تبلیغاتی ساماندهی شود، به همین دلیل جبهه اصولگرایی یا انتصاب یک مدیر اطلاع رسانی ،تلاش می کند که از تشویش اذهان عمومی جلوگیری کند.در این میان ، صدا و سیما به عنوان یک نهاد اصولگرا، بیشترین تأثیررا بر طیف وسیعی از جامعه دارد و بیشتر مخاطبان آن را طبقه متوسط وزنان جامعه تشکیل می دهند.در مرحله بعد مطبوعات و اینترنت قرار دارند که بیشتر مخاطبان آن نخبگان آکادمیک ، تجار و قشر جوان هستند.به همین دلیل ، توصیه می گردد که جبهه اصولگرایی ، با انتخاب برنامه های هدفمند و کانالیزه شده در رسانه های ارتباط جمعی ، قدرت نرم و تأثیر گذاری خود را در سطح کلان جامعه افزایش دهد.

دسته ها : سیاسی
دوشنبه هفتم 2 1388

راهبرد اصول گرایی
نویسنده:مصطفی دلاور پور اقدم
از اهداف و راهبردهای دشمنان انقلاب ، برای تضعیف نظام اسلامی ایران ، ایجاد تفرقه و دو دستگی میان کارگزاران نظام است ، تا هم ازشکل گیری یک نظام فکری ـ تصمیم گیری منسجم و کار آمد جلوگیری کند و هم توانمندی و قابلیت های فکری ـ مادی کشور را به جای مهاربحران های بالقوه و حل مشکلات مردم ، متوجه و سرگرم مشکلات کاذب و تحمیلی بسازد; در این راستا، رسانه های صوتی ، تصویری ،دیداری و نوشتاری آنان ، با ایجاد جنگ روانی ـ رسانه ای به تنوع های فکری موجود دامن زده ، با ایجاد سه مرحله مشکل ، چالش و در نهایت بحران تصمیم گیری ، توجه کارگزاران نظام را به جای مقابله باتهدیدهای نوین خارجی و داخلی ، به سمت اختلاف ها و کشمکش های درونی ، مدیریت و کانالیزه می کنند. به همین دلیل ، ضرورت دارد که رجال سیاسی نظام اسلامی ، برای خنثی سازی و تضعیف اهداف دشمنان و منافقان ، از حرکت ها و موضع گیری های واگرایانه دوری جسته ، به سمت وحدت کلمه ، وحدت رویه و انسجام فکری ـتصمیم گیری حرکت کنند، زیرا از نظر منافقان و دشمنان نظام و انقلاب ،هیچ گونه تفاوتی میان اصول گرایان سنتی و اصلاح طلب وجود ندارد وآنان تمام طیف ها، احزاب و جریان های ارزشی و اصولگرا را به عنوان دشمن خود تلقی و ارزیابی می کند و آنان را مانعی در راه تحقق اهداف سلطه گرانه خود می دانند. به همین دلیل ، از نظر آنان بهترین راهبردبرای نابودی و استحاله نیروهای نظام اسلامی ، برنامه ریزی برای افزایش بی اعتمادی و ایجاد منازعه میان جریان های وفادار نظام است و در این راستا، عناصر ساده لوح ، آگاهانه یا ناآگاهانه ، همراه با ستون پنجم دشمن ، به افزایش جو بی اعتمادی در میان ساختارها و کارگزاران نظام کمک می کنند.

دسته ها : سیاسی
دوشنبه هفتم 2 1388
X