یاسر انصاری: فائزه هاشمی در همایش حامیان موسوی به احمدینژاد توهین می کند. او ستاد دختران حامی موسوی را سامان می دهد. مهدی هاشمی نماینده پدر در جمع اصلاحطلبان حامی موسوی است. فاطمه هاشمی برای میرحسین در استان ها سخنرانی می کند. محمد هاشمی احمدینژاد را بنی صدر خطاب می کند. حسین مرعشی کارگزاران را پشت سر موسوی بسیج کرده است. کرباسچی از تریبون کروبی به احمدی نژاد می تازد. پول تکنوکرات ها به "شعارهای سبزی" تبدیل می شود که در خیابان ها علیه احمدی نژاد سر داده می شود. دعوا بر سر چیست؟
احمدی نژاد در مناظره ای تاریخی با موسوی پاسخ می دهد. او هاشمی را صحنه گردان اصلی انتخابات می خواند. میرحسین انکار می کند، احمدینژاد افشا می کند، مردم قیام می کنند و در اصفهان و تبریز و تهران و ساری "آهنگرزاده ای سمنانی" را به خاطر شجاعتش در آغوش می کشند.
آنهایی که سن و سالی ازشان گذشته است از فتنه "چماق های سبز" می گویند. "چماق سبز" به احمدی نژادی ها رحم نمی کند. " ماشین های سبز" گران قیمت تا پاسی از شب در خیابان ها بوق می زنند، فحاشی می کنند و به رقص و پایکوبی می پردازند. شاید اصلاً رأیی ندهند. همه جا سخن از "رنگ سبز" است. سخن از "رنگ" است. سخن از "انقلاب رنگی" است. سخن از نمودارهای "رنگارنگ" است. سخن از انسان های "رنگ به رنگ" است و از "رنگ های پریده".
هر کس به هر طریقی که می تواند، نسبت به "فتنه" و درگیری هشدار می دهد. چه کسی به دنبال درگیری است؟ چرا درگیری؟ چرا آشوب؟ این آشوب ها قرار است به کجا ختم شود؟
و ناگهان نامه ای که هاشمی رفسنجانی به رهبر انقلاب نوشته است، در رسانه ها منتشر می شود. این نامه چرا در رسانه ها منتشر شده است؟ اگر هاشمی خود را "دوست، همراه و همسنگر دیروز، امروز و فردای" رهبری می داند، پس چرا نامه سرگشاده؟ پس چرا با این لحن؟ احمدی نژاد را با بنی صدر مقایسه می کند، هر چند سکوت "آقا" در مقابل افشاگری احمدی نژاد را از رو ی مصلحتی می داند که ایشان تشخیص داده است، به ایشان اعتراض می کند و می نویسد که از رهبری "انتظار است" که موضع بگیرد. اما باز هم راضی نمی شود، گویی رنگ سبز به چشمانش بسیار پر رنگ آمده است، حال که چماقداران سبز در خیابان ها هستند: "بر فرض اینکه اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بیشک بخشی از مردم و احزاب و جریانها این وضع را بیش از این بر نمیتابند و آتشفشانهایی که از درون سینههای سوزان تغذیه میشوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونههای آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدانها، خیابانها و دانشگاهها مشاهده میکنیم."
گویی 18 تیر را از خاطر بردهاند و 23 تیر را. او تصمیم تاریخی خود را گرفته است، ولی او "شیخ" است اما "ساده لوح" نه. او تاریخ را خوب به خاطر می داند. هم تاریخ صدر اسلام را و هم تاریخ صدر انقلاب را. به یاد نامه ای از امام می افتم که این روزها بارها و بارها آنرا خوانده ام:
"جناب آقای موسوی نخستوزیر محترم
نامهی استعفای شما باعث تعجب شد.
حق این بود که اگر تصمیم بدین کار داشتید، لااقل من و یا مسئولین رده بالای نظام را در جریان میگذاشتید. در زمانی که مردم حزبالله برای یاری اسلام، فرزندان خود را به قربانگاه میبرند چه وقت گله و استعفا است. شما در سنگر نخستوزیری در چارچوب اسلام و قانون اساسی به خدمت خود ادامه دهید، در صورتی که نسبت به بعضی از وزرا به توافق نمیرسید چون گذشته عمل شود. این حق قانونی مجلس است که به هر وزیری که مایل بود، رأی دهد. تعزیرات از این پس در اختیار مجمع تشخیص مصلحت است که اگر صلاح بداند به هز میزان که مایل باشد، در اختیار دولت قرار خواهد داد. همه باید به خدا پناه ببریم و در مواقع عصبانیت دست به کارهایی نزنیم که دشمنان اسلام از آن سوء استفاده کنند. مردم ما از این گونه مسائل در طول انقلاب زیاد دیدهاند. این حرکات هیچ تأثیری در خطوط اصیل و اساسی انقلاب اسلامی ایران نخواهد داشت. از آنجا که من به شما علاقمندم، انشاءالله عندالملاقات مسائلی است که گوشزد مینمایم.
سید روحالله الموسوی الخمینی - 14 شهریور 1367"
این جمله امام در گوشم طنین انداز می شود "مردم ما از این گونه مسائل در طول انقلاب زیاد دیدهاند. این حرکات هیچ تأثیری در خطوط اصیل و اساسی انقلاب اسلامی ایران نخواهد داشت ". و تاریخ تکرار می شود، تاریخ صدر اسلام، تاریخ صدر انقلاب، هر چند با رنگ "سبز مخملی". دیگر دعوا بر سر احمدینژاد نیست. هاشمی صحنه گردانی اش را در نامه ای که صحنه گردان بسیاری از صحنه ها خواهد بود، انکار می کند، اما چه سود که احمدی نژاد این صحنه گردانی را پیش از این افشا کرده است. و با خود زمزمه می کنم:
اینکه رخساره برافروخته ای یعنی چه؟ پرده از چهره برانداخته ای یعنی چه؟
حجت الاسلام والمسلمین اکبر هاشمی رفسنجانی در گفتگویی کوتاه با دکتر محمود احمدینژاد،ناراحتی و گلایه شدید خود را از مطالب مطرح شده از سوی وی ابراز داشت.
به گزارش ثانیهنیوز، حجت الاسلام والمسلمین اکبر هاشمی رفسنجانی در حاشیه مراسم سالگردارتحال امام خمینی(ره) خطاب به احمدینژاد گفت: آنچه شما در مورد فرزندانم درمناظره گفتید جز دروغ و اهانت نبود. اکنون اگر من از شما بگذرم فرزندانم نمیگذرند و آنها شما را بدون پاسخ نخواهند گذاشت.
وی افزود: شما بهتر از هر کسی میدانید که توان و اقتدار فرزندانم چه مقدار است.
دکترمحمود احمدینژاد نیز در یک جمله پاسخ میگوید که « همیشه توکلم به خدا بوده و من فقط از خدا میترسم نه کس دیکر و جنابعالی و فرزندان محترمتان.»
آیتالله مهدویکنی که شاهد این گفتوگوی کوتاه بود بعد از رفتن آقای هاشمی لبخند کوتاهی میزنند و میگویند: مناظره شما خوب بود ناراحت نباشید، توکل به خدا داشته باشید ای کاش فقط اسم نمیآوردید.
http://www.sanyehnews.com/sanyeh/website/index.php?option=com_content&task=view&id=7115&Itemid=9
http://www.kamyabnews.com/fa/pages/?cid=7429
رئیس شورای هماهنگی ستادهای مردمی احمدینژاد در کرمانشاه(شهر خودمون): مرد شیمی جهان به حامیان احمدینژاد پیوست
رئیس شورای هماهنگی ستادهای مردمی احمدینژاد در استان کرمانشاه گفت: پیوستن پروفسور مجتبی شمسیپور، مرد سال شیمی جهان به یاران احمدینژاد برای هر ایرانی و کرمانشاهی افتخار است.
بهروز همتی امروز در گفتگو باخبرنگار فارس در کرمانشاه اظهار داشت: در دیدار روز گذشته نخبگان دانشگاهی و علمی کشور با رئیس جمهور، پروفسور شمسیپور به عنوان نخستین سخنران از رشد علمی کشور دردولت نهم دفاع مطلق کرد.
وی ادامه داد: این استاد بینالمللی و شناخته شده جهانی پیشرفتهای علمی کشور در دولت نهم، رشد تعداد مقالات علمی کشورو جهش حرکت علمی را در این دولت بیسابقه خواند و گفت که برای رسیدن به حکومت جهانی مستضعفان نیاز داریم تا به علم مجهز شویم و حقیقتا دولت نهم در زمینهتوانمندسازی علمی گامهای بلندی برداشته است.
همتی،شمسیپور را افتخار ایران و جهان اسلام در دنیا خواند و تصریح کرد: این مرد بزرگ وشایسته برای همیشه نام کرمانشاه، ایران و جهان اسلام را بر فراز قلههای علمی جهان برافراشته و ناموری بزرگ است.
پروفسورمجتبی شمسی پور در سال ۱۳۲۸در کرمانشاه دیده به جهان گشود و تحصیلات خود را تا دیپلم در کرمانشاه به پایان برد و در سال ۱۳۵۲ موفق به دریافت لیسانس شیمی از دانشگاه صنعتی شریف شد.
وی گرایش شیمی تجزیه را انتخاب کرد و پس از اخذ فوق لیسانس در سال 1354 از دانشگاه صنعتی شریف برای ادامه تحصیلات در رشته دکترای شیمی تجزیه به آمریکا عزیمت کرد و در سال ۱۳۵۸ موفق به دریافت دکترا از دانشگاه ایالتی میشیگان شد.
در سال ۱۳۷۱ به رتبه استاد تمامی در ایران نایل شد.
پروفسورشمسی پور برنده جایزه کتاب سال ۱۳۶۸ایران، برنده جایزه جشنواره خوارزمی در سال ۱۳۷۰ در علوم محض، شیمی است برگزیده انجمن شیمی ایران در سال۱۳۷۴، برنده جایزه کامستک (سازمان کشورهای اسلامی) در سال ۱۳۶۷، محقق برگزیده و خاص وزارت علوم در سال ۱۳۷۹، برنده جایزه شیمی همایش چهرههای ماندگار در سال ۱۳۸۱است که نشان لیاقت در پژوهش را از رئیس جمهور وقت در سال ۱۳۸۱ دریافت کرده است.
استادشمسیپور همچنین برنده جایزه شیمی سال ۲۰۰۶ آیسسکو و سال گذشته برای چهارمین سال متوالی از طرف مؤسسه بینالمللی"ای.اس.ای " آمریکا به عنوان دانشمند برتر جهان معرفی شد.
وی تاکنون بیش از صد حسگر جدید برای مواد دارویی، کاتیونها و آنیونهای معدنی که به عنوان جایگزین برای دستگاههای گران قیمت جذب اتمها، استفاده در آزمایشگاه تشخیص طبی،اندازهگیری آلایندههای محیط زیست و کنترل کیفیت در صنایع کاربرد معرفی کردهاستکه هم اکنون در سطح بینالمللی از آن استفاده میشود.
مهمترین نکته قابل توجه در زندگی پروفسور شمسی پور تدین، تعهد و علاقه فوقالعاده وی به اسلام و قرآن کریم است. چنانکه سخن زیبایش در همایش چهرههای ماندگار که گفت «هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم» برای اهل علم و فرهنگ و هنر ایران شیرینی و برکت محافل علمی و معنوی است.
منبع برنا نیوز
رحیمی تاکید کرد:دیوان محاسبات به این نکته توجه نکرده که نبایست در حسابهای دلاری بانک مرکزی در جستجوی ما به ازاء فروش نفت خام مصرف داخلی باشد زیرا که 15 میلیارد دلار بهای نفت خام صادراتی طبق قانون به حساب دلاری بانک مرکزی واریز و بقیه با خزانه داری کل کشور به صورت ریالی تسویه و مورد عمل واقع شده است.
به گزارش "حدا نیوز"به نقل از فارس، محمد رضا رحیمی معاون حقوقی و امور مجلس رئیس جمهور در نامه ای که نسخه ای از آن را امروز در اختیار خبرنگاران مجلس قرار داد خطاب به علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی توضیحاتی نسبت به گزارش تفریغ بودجه سال 1385 کل کشور وقرائت آن در جلسه علنی مجلس با موضوع ادعای "عدم واریز یک میلیارد و پنجاه و هشت میلیون دلار به حساب خزانه از بابت بخشی از سود سهم دولت ناشی از مازاد بهای نفت خام صادراتی از 40 دلار " ارائه کرد.
متن کامل این نامه بدین شرح است: احتراما عطف به گزارش تفریغ بودجه سال 1385 کل کشور وقرائت آن در جلسه علنی مجلس محترم شورای اسلامی، بدینوسیله گزارش ذیل در ارتباط با موضوع ادعای "عدم واریز یک میلیارد و پنجاه و هشت میلیون دلار به حساب خزانه از بابت بخشی از سود سهم دولت ناشی از مازاد بهای نفت خام صادراتی از 40 دلار " جهت استحضار و صدور دستور قرائت در جلسه علنی مجلس محترم شورای اسلامی ایفاد میگردد.
در متن حاضر سعی شده جهت تمرکز و سهولت در انتقال مفاهیم صرفا به تحلیل اطلاعات مندرج در صفحه 21 قسمت اول گزارش تفریغ بودجه 85 دیوان محاسبات کشور، در ارتباط با واریز وجوه فروش نفت به خزانه اقدام نموده از پرداختن به سایر مطالب و مستندات خودداری شود. همان طوری که استحضار دارید بر اساس جز 1 بند ه تبصره 11 بودجه سال 85 مقرر شده 6 درصد از قیمت فروش نفت خام تا سقف 40 دلار برای هر بشکه به شرکت ملی نفت ایران اختصاص یافته و 94 درصد به حساب خزانه واریز شود و در صورتی که میانگین قیمت نفت خام از 40 دلار بیشتر شود 100 درصد مبلغ مازاد به حساب خزانه واریز گردد. در این رابطه دیوان محاسبات کشور آمار نفت خام صادراتی و مصرف داخلی سال مذکور و میانگین نرخ فروش نفت صادراتی را از شرکت ملی نفت ایران دریافت داشته و از طرف دیگر از بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران مبلغ ارز واریز شده بابت صادرات نفت خام در سال مذکور را به تفکیک زیر اخذ نموده است:
شرح میلیون دلار
1- واریز به خزانه بابت سهم دولت 15.116.3
2- انتقال به حساب ذخیره ارزی 21.152.4
3- بابت 5 درصد علی الحساب مالیات شرکت نفت 2.868.4
4- بابت 4.5 درصد علی الحساب سهم سود 2.581.7
5- مصارف خاص 3.552.7 جمع کل ارز حاصل از فروش نفت در سال 1385 45.271.5 دیوان محاسبات باتوجه به اطلاعات فوق و سایر اطلاعات مکتسبه در ارتباط با درآمد مازاد بر 40 دلار حاصل از فروش نفت خام محاسبات زیر را انجام داده است(پیوست 1) مبلغ قابل واریز به خزانه شرح نفت صادراتی بشکه مازاد فروش نفت نسبت به 40 دلار 1000 دلار میلیون ریال 141.552.402 96.079.439 1.479.710.518 25.763.670 237.631.841 سپس دو رقم از گزارش بانک مرکزی یعنی اعداد ردیف 2 انتقال وجه به حساب ذخیره ارزی و ردیف 5 به عنوان مصارف خاص را جمع نموده (21.152.4+3.552=24.705.1) وعدد به دست آمده را از مبلغ محاسباتی 35.763.6 میلیون دلار جدول فوق کسر و نتیجه گرفته که حدود یک میلیارد دلار به خزانه واریز نشده است. 25.763.6- 24.705.1= 1.058.5 میلیون دلار
نتیجهگیری 1-از آنجا که بر اساس جدول محاسباتی دیوان محاسبات (پیوست 1)، مبلغ 10 میلیارد دلار از مبلغ 25 میلیارد دلار مربوط به معادل دلاری نفت خام مصرف داخلی به پالایشگاهها میباشد، لذا متاسفانه به این نکته توجه نکرده است که نبایست در حسابهای دلاری بانک مرکزی در جستجوی ما به ازاء فروش نفت خام مصرف داخلی باشد زیرا که 15 میلیارد دلار بهای نفت خام صادراتی طبق قانون به حساب دلاری بانک مرکزی واریز و بقیه با خزانه داری کل کشور به صورت ریالی تسویه و مورد عمل واقع شده است.
2- اصولا طبق قراردادهای نفتی منعقده با خریداران خارجی ما به ازاء فروش نفت خام مستقیما از طرف مشتریان مذکور به حسابهای معرفی شده توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران که در قراردادها نوشته شده واریز میشود و پولی در اختیار شرکت ملی نفت ایران قرار نمیگیرد که بتواند در آن دخل وتصرف نماید.
3- دیوان محاسبات در دو ستون آخر همان جدول محاسباتی خود مندرج در صفحه 21 قسمت اول (پیوست1) گزارش تفریغ 1385 تایید نموده که معادل کل ما به ازاء ریال فروش نفت خام صادراتی و مصارف داخلی به حساب خزانه منظور شده است و به این ترتیب معلوم نیست که چگونه امکان پذیر است که مبالغ فروش نفت خام صادراتی و مصارف داخلی به صورت ریال صد در صد به حساب خزانه منظور شده اما زمانی که به دلار تبدیل میشود کسری واریز داشته باشد.
4- به بیان ساده چنانچه شرکت ملی نفت ایران پنج بشکه نفت خام استخراج کند و سه بشکه از نفت استخراج شده را صادر و دو بشکه آن جهت مصرف داخلی به پالایشگاه تحویلشود بابت سه بشکه نفت خام صادراتی با فرض هر بشکه 50 دلار ،جمعا 150 دلار مستقیما از طرف مشتریان نفتی به حسابت بانک مرکزی واریز می شود و دوبشکه نفت دیگر تبدیل به فرآورده شده ومثلا بنزین هر لیتر 800 ریال فروخته میشود و با توجه به مثال فوق،وجوه ارزی واریزی، به حساب بانک مرکزی بابت سه بشکه 50 دلاری جمعا 150 دلار می باشد نه پنج بشکه 50 دلاری یعنی 250 دلار.
5- همانطور که در جدول محاسباتی دیوان محاسبات (پیوست 1) نیز نشان داده شده جمع مبلغ ریالی که بایستی به حساب خزانه واریز شود 237.632 میلیارد ریال می باشد که دقیقا همیه مبلغ در صفحه 51 صورتهای مالی شرکت ملی نفت ایران به حساب خزانه منظور شده است. با توجه به مطالب ذکر شده ملاحظه میفرمایید که کسری واریزی به خزانه به هیچ وجه وجود نداشته و اشتباه مذکور یک اشتباه محاسباتی است با عنایت به گزارش مستدل فوق استدعا میشود مقرر فرمایید برای تنویر افکار عمومی مراتب عینا در جلسه علنی مجلس محترم شورای اسلامی قرائت و به استحضار نمایندگان بزرگوار مجلس برسد.
|
احمدی نژاد همچنین در پاسخ به سوالی درباره پرتقالهای منتسب به اسرائیلی گفت: میخواستم درباره این موضوع در مناظره سخن بگویم اما حالا خواهم گفت، بعضی وقتها آدم متاسف میشود چرا که آثار حضور ما در ژنو در دنیا مشخص بود و در حالی که دشمنان و صهیونیستها در انزوا قرار داشتند و عملکرد آنها در یک صحنه بینالمللی محکوم شده بود، عدهای در داخل بازی به راه انداختند و گفتند که این پرتقالهای اسرائیلی را باور کنیم یا ژنو را !
وی افزود: البته این دروغ اینقدر افتضاح بود که خود صهیونیستها هم تکذیب کردند چون مشخص بود با روشن شدن حقیقت آبرویشان خواهد رفت. عدهای در داخل برچسبی را در چاپخانهای که مشخص است، منتشر کردند و بر روی چند پرتقال چسباندند و خودشان هم خبرش را منتشر کردند که این یک بازی ابتدایی بچهگانه بود و من متاسفم که بعضیها از این موضوع استفاده انتخاباتی هم کردند؛ در زمان جنگ هم میگفتند ایران از رژیم صهیونیستی اسلحه میخرد که حضرت امام (ره) فرمودند اینها هر جا که بروند آنجا را آلوده میکنند و حالا هم میخواهند خودشان را به ما بچسبانند
به گزارش خبرگزاری فارس، آیت الله مهدوی کنی در گفتگو با سایت جامعه روحانیت مبارز افزود: در جامعه روحانیت مبارز روالی برای تصمیم گیری وجود دارد که با رای دوسوم اعضای حاضر موضوعات به تصویب می رسد. ما در رای گیری که چندی قبل در ارتباط با معرفی و حمایت از آقای احمدی نژاد به عنوان کاندیدای جامعه روحانیت مبارز داشتیم، به اکثریت رسیدیم ولی به دوسوم نرسیدیم. اقلیتی هم که سه رای کمتر داشت رای به سکوت دادند و این سکوت به معنی نفی آقای احمدی نژاد نبود، بلکه آنها نظرشان این بود که جامعه روحانیت مبارز در این موضوع سکوت کند.
وی گفت: اما نظر شخصی ام در بیان مصداق این است که بعد از جمع بندی به این نتیجه رسیده ام که آقای احمدی نژاد اصلح است و به ایشان رای می دهم.
وی یادآور شد: ما نظرمان را عرض کردیم، مردم ما در این سی سال بلکه قبل از آن نشان داده اند که مردمی رشید و صاحب تشخیص هستند. به میدان رای خواهند آمد و آنها هم فردی را که اصلح می دانند، انتخاب می کنند. و انشاءالله یک فردی بیاید که مشکلاتی که در این مملکت هست را حل بکند و در برابر دشمنان ما هم بتواند ایستادگی بکند.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه رسمی جامعه روحانیت مبارز آیت الله محمدرضا مهدوی کنی دبیرکل این جامعه نظرخود را درباره کاندیدای اصلح دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرد.متن پرسش و پاسخ به شرح ذیل است:
خبرنگار : حضرت آیت الله مهدوی کنی با توجه به اینکه کمتر از سه هفته دیگر به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و میان دوره ای مجلس خبرگان رهبری باقی مانده است، لطفا نظرتان را در مورد شرکت آحاد مردم در این انتخابات بیان بفرمائید؛
بسم الله الرحمن الرحیم؛
همانطوری که در تمام ادوار انتخابات، مردم و همه علاقه مندان به اسلام، انقلاب و این کشور در صحنه حضور داشته اند و این حضورشان یکی از عوامل مهم پیروزی و دوام انقلاب بوده است، در این مرحله انتخابات ریاست جمهوری هم حضور مردم هم در داخل و هم در خارج میتواند کارگشا بوده و آثار خوبی داشته باشد.
حضور و رای دادن مردم در انتخابات به عنوان یک حق قانونی و طبیعی است و علاوه بر آن یک تکلیف شرعی و سیاسی است.
اینکه گفتم حق قانونی است چون انسان یک موجود مدنی بالطبع است و در اجتماع زندگی میکند؛ پس سرنوشت او وابسته به اجتماعش است و اوست که این اجتماع را می سازد و از آن هم متاثر می شود.
و قهرا عدم حضور نتیجه ای جز محکوم شدن به چیزی که نخواسته است ندارد. ولی اگر حاضر شد و دخالت کرد، در سرنوشت خودش مؤثر واقع شده و اگر رأیش هم مقبول واقع نشود، وظیفه اش را انجام داده است.
من در انتخابات شرکت می کنم، رای میدهم و انشاءالله همه ایرانیان، مؤمنین، مسلمانها، غیر مسلمانها هم در این انتخابات شرکت خواهند کرد.
خبرنگار: لطفا برای امت بیدار و همیشه در صحنه جمهوری اسلامی ایران بفرمائید شاخصهای کاندیدای اصلح به نظر شما چیست و جایگاه نقد در تبلیغات کاندیداها کدام است؟
در انتخابات قاعدتا به کسی که صالح تر است رای داده میشود. اصلح بودن هم جهات مختلفی دارد. اگر به کسی رای داده می شود، معنایش این نیست که او هیچ عیبی ندارد و قابل نقد هم نیست. چون انسانهای معمولی طبعا اشکال در کارشان وجود دارد و ممکن است اشتباه و خطا بکنند.
رای دهندگان من حیث المجموع فردی را با تمام خصوصیات و جنبه های سلبی و ایجابی اش بررسی می کنند و در نهایت یک نفر که به نظرشان برای مردم، انقلاب و اسلام مفید است را انتخاب می کنند.
ما هم روی این جهت است که می خواهیم فردی را انتخاب بکنیم و الا نسبت به کاندیداهای دیگر هم احترام می گذاریم. وقتی کاندیدائی تائید شده است، مورد احترام است و نباید بی احترامی به هیچ یک از سایر کاندیداها بشود.
من بی احترامی نسبت به هر یک از کاندیداها چه از ناحیه سایر کاندیداها و چه از ناحیه طرفداران آنها را نمی پسندم.
نباید نقدها دلالت برسلب مطلق بکنند. یعنی نباید کاندیداها به گونه ای نقد شوند که معنایش این باشد که او بدرد نمی خورد و تا به حال هم کار حسابی انجام نداده است.
بعضی حرفها نفی تمامی زحمات گذشتگان است. این کم لطفی و بی انصافی است که زحمات کسانی که در این سی ساله خدمت کرده اند از مرحوم شهید رجائی گرفته تا به امروز، نادیده گرفته شود. یعنی فرض کنیم کسی که قبل از ما بوده عناد کرده و همه اش برای تخریب بوده و حالا ما آمده ایم و می خواهیم آن خرابیها را اصلاح کنیم. ممکن است اشتباهاتی در کار وجود داشته باشد ولی معمولا گذشتگان ما این گونه نبوده اند که می خواستند انقلاب را تخریب بکنند.
نقد معنایش این است که انسان جنبه های مثبت را ببیند، و در جنبه های منفی هم راه حل نشان بدهد. نه اینکه فقط منفی بافی بشود. و از طرفی هم نباید به عنوان یک معاند با طرف برخورد شود.
اگر پیشنهادی هست باید گفته شود که ما برای رفع مشکلات موجود، که موجود هم هست، این راه حل ها را داریم. خوب است به مردم بگوئیم که ما راه حل داریم.
بیان مشکلات را همه مردم می دانند. اگر از تمام روستائیان ما بپرسید که آقا در کشور ما چه مشکلاتی است؟ آنها هم می دانند بیکاری، گرانی، کمبودها و ... وجود دارد و همه اینها را مشاهده می کنند. لزومی ندارد که بنده بیایم پشت میکروفون و اینها را برای مردم دوباره بازگو کنم. سؤال این است که جنابعالی که تشریف آورده اید چه راه حلی دارید؟
اما اگر فقط نقد کند ولی راه حلی ارائه ندهد. یا کلی گوئی بکند، فائده ای ندارد. اگر هم این منفیات اثر بکند، وقتی که در موقع عمل راه حلی نبود، مردم برمی گردند و می گویند که جنابعالی که تشریف آورده اید چه کار کردید؟ شما که آن همه اشکال می کردید حالا خودتان آن اشکالها را چگونه رفع کردید؟
نکته دیگر در انتخاب اصلح این است که دو بعد در کاندیدای اصلح وجود دارد. یک بعد رفع مشکلات داخلی و یک بعد هم ایستادگی در مقابل دشمنان خارجی.
دشمنی آنها برای این نیست که چون ما نتوانستیم برای مردم ایجاد کار کنیم با ما دشمن شده اند و اگر فرضا رئیس جمهوری ایجاد کار بکند دیگر با او دشمن نخواهند بود.
آنها از اول با اصل این انقلاب مخالف بوده اند، بنابر این ما کسی را می خواهیم که هم بتواند مشکلاتمان را برطرف بکند و هم در برابر فشارهائی که دشمنان بر ما وارد می کنند بتواند مقاومت و ایستادگی کند.
خبرنگار: مردم دلسوز و قهرمان ایران اسلامی بسیار با ما تماس می گیرند و می پرسند که ما می خواهیم رای بدهیم، و لی در مورد مصداق کاندیدای اصلح منتظر اظهار نظر جامعه روحانیت مبارز هستیم. لطفا بفرمائید که موضع حضرتعالی و جامعه روحانیت مبارز در انتخاب کاندیدای اصلح کدام است؟
در جامعه روحانیت مبارز روالی برای تصمیم گیری وجود دارد که با رای دوسوم اعضای حاضر موضوعات به تصویب می رسد. ما در رای گیری که چندی قبل در ارتباط با معرفی و حمایت از آقای احمدی نژاد به عنوان کاندیدای جامعه روحانیت مبارز داشتیم، به اکثریت رسیدیم ولی به دوسوم نرسیدیم. اقلیتی هم که سه رای کمتر داشت رای به سکوت دادند و این سکوت به معنی نفی آقای احمدی نژاد نبود، بلکه آنها نظرشان این بود که جامعه روحانیت مبارز در این موضوع سکوت کند.
اما نظر شخصی ام در بیان مصداق این است که بعد از جمع بندی به این نتیجه رسیده ام که آقای احمدی نژاد اصلح است و به ایشان رای میدهم.ما نظرمان را عرض کردیم، مردم ما در این سی سال بلکه قبل از آن نشان داده اند که مردمی رشید و صاحب تشخیص هستند. به میدان رای خواهند آمد و آنها هم فردی را که اصلح می دانند، انتخاب می کنند. و انشاءالله یک فردی بیاید که مشکلاتی که در این مملکت هست را حل بکند و در برابر دشمنان ما هم بتواند ایستادگی بکند. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
گفتنی است پیش از این نیز آیت الله یزدی رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اعلام کرده بود که اکثریت اعضای این جامعه احمدی نژاد را به عنوان کاندیدای اصلح انتخابات معرفی کردهاند.
لینک منبع: رجانیوز
شعار دانشجویان در حمایت از احمدی نژاد: توپ تانک اهانت دیگر اثر ندارد
حال به ان مطلب و شرح جلسه نگاه کنید
رئیسجمهور عصر جمعه در جمع هزاران نفر از دانشجویان حامی خود حضور یافت و سخنان مهمی ایراد کرد.
به گزارش رجانیوز، بخش سوم متن کامل سخنان دکتر احمدینژاد در ادامه آمده است:
امروز باید با مبانی اسلامی و مبانی مردم ایران که فرهنگ عشق، ایثار و برادری است، ایران را بسازیم و برای مشارکت فعال مدیریت جهان و صلح جهانی و فرهنگ و سیاست جهان آماده شویم، این شایسته ملت ایران است و ملت خواهد توانست (احمدی قهرمان، حامی مستضعفان/ احمدی قهرمان امید نسل جوان)
بعضیها کرنش در مقابل قدرتمندان زورگو را تئوریزه و با بسته بندی شیک و براقارائه میکنند و ما را به تبعیت از این کرنش دعوت میکنند. بشنوید، برایتان جالب است، پیغام میدهند، اینطور که تو در مقابل قدرتهای جهانی و برخی داخلیها ایستادهای، آیا به فکر آینده خودت نیستی؟ من میگویم هزاران هزار احمدینژاد، فدای یک ثانیه ملت ایران (حسین، حسین شعار ماست، شهادت افتخار ماست)
دنیا بداند، دولت برآمده از این مردم، حافظ عزت و منافع آنان است و تا زمانی که سر کار باشد، هیچ سندی را که حتی یک قدم یا یک ریال علیه منافع ملت باشد، امضا نخواهد کرد (تکبیر، یا زهرا یازهرا)
دنیا بداند ما سینههای خود را برای تیرهای دروغ و کینه زیادهخواهان آماده کردهایم اما حتی یک لحظه کرنش در مقابل زورگویان اتفاق نخواهد افتاد (هیهات منا الذلة، دانشجو میمیرد، ذلت نمیپذیرد) دانشجویان ایران پرچم برافراشته عزت و عظمت ملت ایران هستند (ابالفضل علمدار، احمدی را نگه دار)
آقایی هر روز تهمت میزند، توهین میکند، از او میپرسند که چرا به فلانی توهین میکنی، میگوید احمدینژاد ما را تحویل نمیگیرد. میخواهم بگویم خدا شاهد است صدها ساعت نوکری آن روستایی دورافتاده را که زیر چرخ برنامهریزی توسعه شما له شد، (مرگ بر اسلام امریکایی) و یک بار دستبوسی آن کشاورز و کارگر را به صدها ساعت نشست و برخاست همراه با شما عوض نخواهم کرد (تکبیر، سلام بر رجایی درود بر احمدی)
بدانند تا روزی که این دولت هست، هرگز منافع ملت را فدای زیاده خواهی ها و زیاده گویی های یک مشت آدم پر اداعای بی خاصیت نخواهد کرد. (احمدی قهرمان امید مستضعفان/ احمدی دوستت داریم) بنده هم شما را دوست دارم و از صمیم دل عشق می ورزم، روزی اگر خدا خواست، شاید برخی مسائل را گفتم، این سینه مالال از حرف است، اگر نمی گوییم معنیاش این نیست که حرف نداریم، به خدا قسم فشاری که برخی در موضوع هسته ای در داخل برما وارد کردند، بیش از فشار استکبار بود (مرگ بر آمریکا/ احمدی افشا کن) تا یک فشاری از بیرون می آمد و اخمی می کردند، اینها از داخل به عنوان کارشناس جلسه می گذاشتند و خواسته آنها را به زبان فارسی ترجمه می کردند، می خواستند در قالب تحلیل به ما تحمیل کنند. افراد را یکی یکی قانع می کردند می دانستند که چند نفره باید به سراغ من بیایند. وقتی حرف هایشان را می زدند، می گفتم نترسید خدا هست و وعده داده است اگر برای او بایستیم، پیروزی حتمی است. به جای ترسیدن از آنها از خدا بترسید. اما در بسیاری از جلسات، مستقیماً به من توهین می کردند. همه را تحمل کردم. خدمت رهبری عرض کردم شما روز اول فرمودید موضوع هسته ای را مدیریت کنیم ما هم باید عرضه دفاع از حقوق ملت را داشته باشیم، نباید بی عرضگیهای عده ای را به ملت تحمیل کنیم. شما روز اول گفتید که تحمل کن و من هم تا روزی که لازم باشد، تحمل می کنم (احمدی دلاور، امید قلب رهبر)
حالا جمله ای هم بگویم که ذائقهاتان عوض شود. هر وقت فشارها زیاد می شد، می گفتند چرا کشور را به خطر می اندازی و هزینه ها را زیاد می کنی؟ راجع به هزینه ها در مناظره صحبت می کنم، روی میز می گذارم تا ببینند چه کسی هزینه تحمیل کرد؟ ( توپ تانک اهانت دیگر اثر ندارد)
می گفتند هسته ای می خواهیم برای چه؟ با کدام هزینه؟ کشور را با بی تدبیری به خطر می اندازی. اما تا مقداری از آن طرف لحن دشمن آرام می شد، سخنرانی ها شروع می شد که اصلاً اصل قضیه هسته ای را ما راه انداختیم. البته بسیار روشن است که دستاوردهای ملت حاصل مجاهداتش در تاریخ است و کسی حق ندارد به اسم خود بنویسد. ماهواره ای را که پرتاب شد، نگفتیم که کار ما بود، گفتیم که جوانان رشید ملت ساختند. برخی گفتند این هم برای زمان ما بوده است. گفتم با این حساب، اساس این اکتشافات به زمان کشف جاذبه برمی گردد! (منافق حیا کن احمدی را رها کن)
ماجرای هولوکاست را می دانید، فقط 2 سؤال مطرح شد. اما حنجره های جبهه استکبار دریده شد و حکم ترور ما را صادر کردند. آقایی در همین تهران 2 ساعت بلندگو دستش گرفت که فلانی دیپلماسی نمی فهمد، چرا چیزی گفتید که آنها عصبانی شوند؟ پیغام دادم و گفتم من سؤالی کردم که صهیونیست های آدم کش و اربابانش عصابی شدند، تو چرا عصبانی شدی؟
استادی در امریکا مقاله مفصلی نوشته و موضوع هلوکاست را تحلیل کرده است. خطاب به غربی ها مضمون حرفش این است که شما اشتباه می کنید، کارتان تمام است. نویسنده این مقاله خودش در جبهه استکبار است و می خواهد این جبهه را احیا کند و دلداری دهد اما می گوید در مقابله با ملت ایران اشتباه کردیم. خطاب به غربی ها می گوید شما همه امور قدسی از خدا و پیامبران، صداقت، شجاعت، فداکاری و پاکی را نسبی کردید اما برای حفظ جبهه استکبار در دنیا هلوکاست و رژیم صهیونیستی را حفظ کردید. اما ایرانی ها خیلی باهوش هستند، آنها بازی شطرنج را ابداع کردهند. ستون فقرات اندیشه لیبرالی را منهدم کردند و دیگر نمی توانیم آن را احیا کنیم.
به فضل الهی و به خاطر ایستادگی شما و هوشمندی ملت ایران، امروز آرایش جبهه سیاسی استکبار در هم پاشیده است (احمدی پاینده رئیس جمهور آینده) هلوکاست و اندیشه صهیونیستی مرده است. این را پزشک متخصصی که بالای سرش است، یعنی استکبار می گوید. استکبار میگوید مرده، با نفس برخی در داخل این مرده زنده نخواهد شد.
برخی توصیه می کنند تهدید را با عقب نشینی برطرف کنید. امام عزیزمان با جمله بسیار زیبایی رفتار مستکبران را تشریح کردند. گفتند خصلت اینها مثل سگی است که اگر عقب نشینی کنی، حمله می کند و اگر جلو بروی، فرار می کند. تهدید را با اقتدار و شجاعت باید برطرف کرد نه از موضع ضعف و انفعال. راه آینده همین است.
شعار ما هم همین است : توپ تانک اهانت دیگر اثر ندارد
و دعایمان این است : ابالفضل علمدار، احمدی را نگه دار
منبع: رجا نیوز