بازتاب انقلاب اسلامی بر پاکستان
انقلاب اسلامی ایران یکی از بزرگترین حوادث نیمه دوم قرن بیستم میباشد، هیچ انقلابی در چهارچوب مرزهای ملی کشور مبدا انقلاب باقی نمیماند و انقلاب اسلامی ایران نیز از این قاعده مستثنی نبود. انقلاب اسلامی ایران کشورها و ملتهای فراوانی را تحت تاثیر خود قرار داد، که این تاثیرات فرصت ها و تهدیدهای فراوانی برای ایران به وجود آورد. یکی از کشورهایی که به شدت از انقلاب اسلامی ایران ملهم گردید کشور پاکستان بود، مردم پاکستان با آغوش باز از انقلاب اسلامی ایران استقبال نمودند و در این میان شیعیان پاکستان بیش از هر گروه دیگری پذیرای انقلاب ایران گردیدند.
علمای پاکستان
روحانیت، احزاب و سازمان های دینی پاکستان قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با شخصیت امام خمینی و نهضت ایشان آشنا بود و پاره ای از آن ها ارتباط تنگاتنگی نیز داشتند. در معرفی شخصیت ایشان، روحانیت و طلاب پاکستانی در حوزه های علمیه ی نجف و داخل پاکستان نقش مهمی ایفا نمودند؛ از جمله افرادی مانند سید صفدر حسینی نجفی ، سیدمرتضی حسن صدر الافضل، سید علی موسوی در لاهور، شیخ غلام محمد غروی، سید ابراهیم رضوی، شیخ علی بوستان و شیخ حسن باروی در حوزه ی قم، از شمار روحانیونی بودند که مردم را به تقلید از امام خمینی دعوت می نمودند." قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، علمای شیعه حضور چندانی در صحنه های سیاسی و اجتماعی نداشتند و بیشتر به اجرای مراسم سنتی، ضیافت و اعیاد معصومین و بویژه عزاداری سیدالشهدا(ع)اکتفا می کردندو در این امور هم نقش سازنده ای نداشتند، زیرا در خلال این گونه فعالیت ها به موضوعات اختلاف بین شیعه و سنی بیشتر توجه می شد. بعد از وقوع انقلاب، علمای شیعه در حرکت های مذهبی و اجتماعی خود مردم را به مشارکت در مسائل سیاسی دعوت می کردند. هم اکنون شیعیان این کشور نقش عمده ای در سیاست پاکستان ایفا می کنند. کنفرانس قرآن و سنت در سال 1987م به ریاست عارف حسین حسینی، نقطه عطفی در آگاهی سیاسی شیعیان این کشور و نقش فعال آنان در صحنه ی سیاست دولت بود؛ به طوری که در انتخابات مجلس ملی و سنا در سال های 1988م ،1993و1997م تعدادی از نامزد های شیعه بویزه نهضت جعفری به مجلس راه یافتند که در میان آن ها می توان از امان الله سیال، مرید کاظم، سید جواد هادی و سید عابد حسن حسینی نام برد. گفتنی است که امان الله سیال در شهر جهنگ، مرکز فعالیت سپاه صحابه توانست در یک مبارزه ی انتخاباتی نزدیک با اعظم طارق، دبیر کل سپاه صحابه، بیشترین رای را کسب کند.
درست 70 روز پیروزی انقلاب اسلامی، جمعیتی حدود یکصد هزار نفر از شیعیان سراسر پاکستان در شهر بهگرا واقع در پنجاب تجمع کردند و به تصمیم ژنرال ضیالحق که در کشور فقط فقه حنفی اعمال خواهد شد اعتراض کردند و اولین گام های تاسیس نهضت فقه جعفری برداشته شد.
گروههای شیعی
شیعیان از گروههایی بودند که بیشترین تاثیر را از انقلاب اسلامی ایران پذیرفتند . قابل ذکر است که شیعیان تا اوائل دهه هشتاد میلادی تشخص سیاسی نداشتند و حزبی یا گروهی سیاسی به نام شیعیان وجود نداشت. سعی ضیاءالحق مبنی بر اجرای فقه حنفی و حوادث فرقه گرایی متعاقب آن شیعیان را متوجه این مشکل نمود و از آن به بعد شعیان نیز فعالیتهای را برای بدست آوردن این هدف آغاز نموده اند .تاثیری پذیری شیعیان از انقلاب شیعی ایران به مراتب بیشتراز گروههای سنی بوده است که در اینجا به آن می پردازیم.
1. نهضت جعفریه پاکستان
انقلاب اسلامی ایران نوعی توجّه و خود باوری را در جهت انسجام درونی و سیاسی - تشکیلاتی شدن شیعیان در پاکستان را در دهه اول انقلاب اسلامی بوجود آورد.
تاریخ 50 ساله پاکستان نشان داده که شیعیان پاکستان به طور کلی به جز در موارد دفاع گرایشی به تشخص سیاسی خود به عنوان شیعیان ندارند. لذا علی رغم اینکه شیعیان در نهضت استقلال پاکستان و در دیگر نهضتهای سیاسی پاکستان فعالیت داشتد و به مناصب پر اهمیت نیز دست یافتند لیکن این افراد در این فعالیتها بیشتر برلیاقتها و گرایشهای غیر فرقه منکی بوده و هیچ گاه به عنوان فرقه تشیع شناخت سیاسی نداشتند .
باید گفت که یکی از اساسی ترین دستاوردهای انقلاب در پاکستان تاسیس نهضت اجرای فقه جعفری در 24فروردین 1358 بود این سازمان مهم ترین تشکیلات شیعی در پاکستان محسوب می شود که هدف اولیه ی آن بازیابی حقوق شیعیان است. درست 70 روز بعد از استقرارجمهوری اسلامی در روز های 12و13آوریل 1979،جمعیتی حدود یکصد هزار نفر از شیعیان سراسر پاکستان در شهر بهگرا واقع در پنجاب که اکثرا ساکنان آن ها را شیعیان تشکیل می دهند،تجمع کردند ؛ علت اساسی این تجمع آن بود که از کودتای نظامی ژنرال ضیالحق و شعار اسلام خواهی او تاکید یراین نکته که در کشور فقط فقه حنفی اعمال خواهد شد باعث تحریک و اعتراض شیعیان شد . در این تجمع علاوه برانتخاب رهبری مفتی جعفر حسین ، اولین گام های تاسیس تشکیلات در تحریک نفاذ فقه جعفری برداشته شد . آنها در قطعنامه پایانی خود ضمن تبریک پیروزی انقلاب اسلامی ایران به مردم امام را به عنوان رهبر تمامی مسلمانان دانستند. به دلیل حمایت قاطعانه نهضت جعفریه از شیعیان پاکستان و انقلاب اسلامی ایران این حزب و حامیان آن همواره هدف اصلی فرقه گرایان و عاملان آن بوده اند.
2.سازمان دانشجوئی امامیه ( I.S.O )
در سال1353 "سازمان دانشجویی امامیه" (imam student organization) با راهنمایی علمای پیرو امام خمینی تاسیس شد . نخستین رهبران این سازمان ، محمد علی نقوی ، علیرضا نقوی و زیدی بودند . قبل از تاسیس این نهاد، شیعیان پاکستان تشکیلات دانشجویی منظمی نداشتند و در عمل سازمان های مختلفی با آرمان های متعدد و اهداف جدا از هم فعالیت می کردند واز نظر ایدئولوژی نیز التقاطی، کمونیستی یا سکولار بودند. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، شیعیان پاکستانی به رهبری مفتی جعفر حسین مبارزاتی را برای کسب حقوق خود آغاز کردند. به دنبال تحرکات شیعیان، دولت پاکستان، درسال 1980م با رهبر شیعیان وارد مذاکره شد و بر اساس توافقی پذیرفتند که شیعیان بر اساس فقه جعفری در مورد زکات عمل کنند، اما با وجود این دولت ضیاءالحق تلاش وسیعی برای مقابله با موج طرفداری از انقلاب اسلامی در پیش گرفت. این بخصوص با تلاش شیعیان برای رسمیت بخشیدن به فقه جعفری همراه شد . ساجد علی نقوی از علمای شیعه اظهار داشت که مردم پاکستان از همان ابتدای استقلال این کشور خواستار اجرای احکام اسلامی بودند وپس از انقلاب اسلامی ایران این خواست مردمی به اوج رسید ،ولی لایحه ی شزیعت جز خواست استعمار خارجی و آمریکا برای مقابله با اسلام نیست.
گروه های اسلامی پاکستان تاکنون صدها کتاب از شخصیت های انقلابی چون شهید مطهری، علامه طباطبایی، امام خمینی (ره) و... ترجمه و چاپ کرده اند.
3.دیگر گروهها و موسسات اسلامی
یکی از تحولات سیاسی که در عرصه سیاسی پاکستان صورت گرفت تشکیل شورای ایالتی از سوی دولت بی نظیر بوتودر سال 1373بود . در مناطق شمالی پاکستان که اکثرجمعیت آن را شیعیان تشکیل می دهند ، تعداد اعضای شورای ایالتی در این منطقه که طرفدار انقلاب اسلامی هستند چشمگیرند . از جمله می توان به افرادی چون پروفسور غلام حسین سلیم، روحانی و استاد دانشگاه که از مقلدان و مروجان امام و رهبر معظم انقلاب می باشد و مدتی با مجله «شهید» در ایران هم کاری نموده است، نام برد. هم اکنون علمای شیعه ی پاکستان نقش بسیار مهمی در افزایش آگاهی فرهنگی و سیاسی جامعه ایفا می نمایند که یکی از این موارد همان گونه که گفته شد، تاسیس حوزه های علمیه فعال است.
«دار الثقافه الا سلامیه» به ریاست «سید علی شرف الدین موسوی » در کراچی، موسسه «صباح القران » در لاهور، موسسه ای انتشاراتی «امامیه کیشنز»، «جامعه تبلیغاتی اسلامی» در کراچی به ریاست «یوسف نفسی» و آکادمی اخوت در اسلام آباد ، از موسساتی هستند که از انقلاب اسلامی الهام گرفته اند و هم چنین اهداف آنان مقابله با تهاجم فرهنگی غرب می باشد و تاکنون صدها کتاب از شخصیت های انقلابی چون شهید مطهری، علامه ی طباطبایی، امام خمینی (ره)و برخی دیگر، چاپ کرده اند.
فعالیت علمای شیعه در راه تحقق وحدت و همبستگی مسلمانان از جمله تاثیرات مهّم انقلاب اسلامی ایران بر خط مشی و افکار آن هاست،به طوری که در حال حاضر سازمان هایی مانند «نهضت اخوت اسلامی» به ریاست مولانا عنایت علی شاکر ، «جبهه متحد اسلامی» به ریاست «میرزا یوسف حسین»در کراچی در این زمینه فعالیت می کنند.
سید علی فاطمی، صنایع نیوز، با تلخیص
منبع:http://www.tebyan.net/Politics_Social/Politics/Foreign_Policy/Report/2009/1/31/84348.html
وقایع انقلاب اسلامی در یک نگاه کلی
10فروردین 1340 (پنج شنبه)
ـ وفات آیتالله العظمی حاج سید حسین بروجردی
آیتالله العظمی حاج سید حسین بروجردی با سی واسطه نسبت به حضرت امام حسن مجتبی (ع) میرساندند. در سال 1253 ش در بروجرد متولد شده و در سن 18 سالگی برای تکمیل تحصیل به اصفهان رفت و پس از ده سال به نجف اشرف عزیمت نموده و به درس آیتالله خراسانی وارد گردید. ایشان پس از مراجعت و اقامت در بروجرد به قم مهاجرت کرده و به عنوان مرجع تقلید شیعیان جهان معرفی گردیدند و مدت 16 سال مرجعیت عامه را عهدهدار بودند.
16 مهر 1340 (یک شنبه)
ـ تصویب قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی
رژیم پهلوی بعد از وفات آیتالله بروجردی زمینه را برای پاک کردن اسلام از متن فعالیتهای مردم ایران مناسب دید و به این دلیل قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی را به تصویب دولت و مجلس وقت رساند و آن را در مطبوعات اعلام کرد. در این قانون قسم به قرآن و شرط مسلمان بودن برای نمایندگان مجلس حذف شده بود و همین باعث اعتراض علمای اسلام و مردم مسلمان گردید.
8 آذر 1341 (جمعه)
ـ لغو قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی
با اعتراض علمای اسلام از جمله آیتالله روحالله خمینی و آیتالله حائری و دیگر علما و حضور گسترده مردم در پشتیبانی از علمای اسلام پس از مکاتبات و تظاهرات و اعتراضات ، دولت خائن ا سدالله علم قانون فوق را ملغی اعلام کرد.
19 دی 1341 (چهارشنبه)
ـ اعلام انقلاب سفید
رژیم پهلوی و در رأس آن محمدرضا در جهت خواستهای استعمارگرانه امریکا و همچنین تغییر فکر مردم ایران دستورالعمل دیکته شده استکبار را که در کشوهای دیگر به اجرا درآمده بود به عنوان انقلاب سفید به مردم ایران عرضه نمود و آن را به رفراندم گذاشت.
2بهمن 1341 (سه شنبه)
ـ تظاهرات مردم در تهران
با تحریم رفراندم از طرف امام خمینی بازار تهران تعطیل شد و مردم در اطراف بازار اجتماع کردند و گروهی به منزل آیتالله خوانساری و آیتآلله بهبهانی رفتند.
1 فروردین 1342 (پنج شنبه)
ـ اعلام عزای عمومی در عید نوروز
امام خمینی برا ی جوابگویی به اقدامات شاه و اطرافیانش عید نوروز سال 1342 را عزای عمومی اعلام کرد مردم مسلمان ایران با برافراشتن پارچه سیاه به ندای او لبیک گفتند و روحانیون از خطرات دولت برای اسلام صحبت کردند.
2 فروردین 1342 (جمعه)
ـ تهاجم رژیم پهلوی به مجلس سوگواری در مدرسه فیضیه
عصر این روز مراسم عزاداری در مدرسه فیضیه قم برپا بود که سربازان مسلح و مأمورین امنیتی محل را محاصره نمودند و سپس گروهی از آنها با لباس مبدل به درون مدرسه رفتند و در میان سخنرانی یکی از گویندگان به او حمله کردند. سپس به طلاب مدرسه فیضیه حمله نمودند و آنها را از حجرههایشان به بیرون پرتا ب کردند و با به شهادت رساندن گروهی از آنان در تاریکی شب محل را ترک کردند.
13 خرداد 1342 (دوشنبه)
ـ دستگیری حضرت امام خمینی
بعد از سخنرانی تاریخی امام خمینی در عصر عاشورای 1342 ش که در آن رژپم پهلوی و ایادی آن را محکوم نمود نیمه شب کامیونهایی از سربازان و مأموران امنیتی خانه ایشان را محاصره کرده و ایشان را بازداشت نموده و به تهران منتقل کردند، مأمورین حضرت امام خمینی را یک روز در باشگاه افسران و بعد در زندان قصر به مدت 19 روز و پس از آن در پادگان عشرتآباد محبوس ساختند.
15 خرداد 1342 (چهارشنبه)
ـ قیام ملت ایران در اعتراض به دستگیری امام خمینی
پس از اعلام خبر دستگیری امام خمینی ، مردم مسلمان قم جلوی خانه آیتالله گلپایگانی و صحن مطهر حضرت معصومه (س) تجمع نموده و پس از صدور بیانیهای به تظاهرات پرداختند و با شعار یا مرگ یا خمینی از حرم بیرون آمدند ولی فاصلهای را طی نکرده که با رگبار مسلسل مواجه شدند و درگیری بسیار شدیدی بین مردم و مأمورین به وجود آمد، مأمورین مردم را محاصره کرده و به تیراندازی پرداختند. در این هنگام حاج مصطفی خمینی پسر امام از مردم خواست به خانههایشان بروند. در شهرهای دیگر هم درگیری بین مردم و مأمورین رژیم پهلوی باعث به شهادت رسیدن عده زیادی از مردم گشت و رژیم خونآشام پهلوی توانست با اعلام حکومت نظامی و ایجاد وحشت و کشتار وسیع انقلاب مردم را برای مدتی مهار نماید.
11 مرداد 1342 (جمعه)
ـ آزادی از زندان و بازداشت خانگی امام خمینی
پس از تظاهرات 15 خرداد رژیم که از عواقب بازداشت امام خمینی هراس داشت ایشان را از زندان پادگان عشرتآباد به منزلی مربوط به ساواک در داودیه تهران منتقل نمودند و آنجا را تحت نظر کامل قرارداد ولی ساعتی بعد سیل جمعیت به سوی داودیه سرازیر شد. در این منزل بود که روحانیون وقایع 15 خرداد را برای امام تشریح کردند و اطلاع مردم از قیام مردم ایشان را به سختی منقلب نمود تا آنجا که فرمود: «تا ملت عمر دارد غمگین در مصیبت 15 خرداد است …. واقعه 15 خرداد پشت ما و هر مسلم غیرتمندی را میشکند.»
17 فروردین 1343 (دوشنبه)
ـ آزادی امام خمینی از بازداشت خانگی
امام خمینی پس از 9 ماه بازداشت خانگی ساواک، آزاد گشته و روز 18 فروردین 1343 (سهشنبه) به منزل شخصی خود در قم مراجعت نمودند.
3 مرداد 1343 (شنبه)
ـ تصویب قانون کاپیتولاسیون
طبق این قانون، مأمورین سیاسی و مستشاران خارجی در ایران از تقعیب قانون و جزایی مصون هستند و در صورت ارتکاب جرم یا عمل خلاف قانون به کشورشان جهت بررسی یا محاکمه عودت داده خواهند شد. رژیم پهلوی از ترس عکسالعمل مردم خبر تصویب این قانون را تا مدتی اعلام نکرد.
4 آبان 1343 (دوشنبه)
ـ پایداری امام خمینی در برابر کاپیتولاسیون
بعد از انتشار خبر تصویب قانون کاپیتولاسیون و پایمال کردن حقوق ملت ایران در برابر یک عده افراد خارجی، حضرت امام خمینی در این روز طی یک سخنرانی مشروح این قانون را برای مردم با عبارت ساده و قابل فهم عرضه مینماید و مردم را به قیام برای کسب استقلال و حقوق خود فرا میخوانند.
13 آبان 1343 (چهارشنبه)
ـ تبعید حضرت امام خمینی به ترکیه
پس از سخنرانی امام خمینی در رابطه با قانون کاپیتولاسیون و هراس حکومت از تکرار حماسه پانزده خرداد رژیم تصمیم بر تبعید ایشان میگیرد و در شب 13 آبان خانه ایشان را با صدها کماندو و چترباز مسلح محاصره نموده و پس از دستگیری ایشان را به تهران منتقل مینماید و مستقیما به فرودگاه مهرآباد میبرند و از آنجا با هواپیما به ترکیه منتقل نمودند و ایشان را به محلی به نام بورسا تبعید کردند. رژیم برای جلوگیری از قیام مردم شهرهای مهم ایران را به اشغال قوای نظامی درآورد و به هیچ کس اجازه خروج از خانه را نمیدهد و بدین شکل رژیم توانست از خروش مردم در امان بماند.
1 بهمن 1343 (پنج شنبه)
ـ اعلام انقلابی حسنعلی منصور
حسنعلی منصور که نخست وزیر شاه بود توسط برادران بخارایی و مرتضی نیک نژاد از هیأتهای مؤتلفه اسلامی اعدام گردید.
21 فروردین 1344 (شنبه)
حمله به محمدرضا پهلوی در کاخ مرمر توسط سرباز شهید رضا شمسآبادی
26 خرداد 1344 (چهارشنبه)
چهارتن از جانبازان هیأتهای مؤتلفه اسلامی (بخارایی ـ امانی ـ هرندی ـ نیک نژاد) به دست رژیم پهلوی به شهادت رسیدند.
13 مهر 1344 (سه شنبه)
ـ تغییر محل تبعید امام خمینی به نجف اشرف
رژیم که از حرکتهای انتقامی علیه خودش به واسطه تبعید حضرت امام وحشت داشت تصمیم گرفت به حالت تبعید امام خمینی پایان دهد بدون اینکه ایشان را به کشور بازگرداند. به همین دلیل با دولت عراق مذاکراتی به عمل آورد و موافقت این دولت را جلب نمود و امام خمینی و فرزندش حاج مصطفی را به عراق و شهر نجف اشرف انتقال داد.
17 دی 1346 (یک شنبه)
جهان پهلوان غلامرضا تختی به دست ساواک رژیم پهلوی به شهادت رسید.
20خرداد 1349 (چهارشنبه)
آیتالله محمدرضا سعیدی در زندان و شکنجهگاههای رژیم پهلوی به دلیل طرفداری از آیتالله خمینی توسط ساواک به شهادت رسید.
8 اردیبهشت 1350 (چهارشنبه)
کارگران کارخانه جهان چیت کرج که برای احقاق حق خود قیام کرده بودند توسط ارتش قتل عام شدند.
7 دی 1353 (شنبه)
آیتالله حسین غفاری در زندان رژیم پهلوی به شهادت رسیدند .
29 خرداد 1356 (یک شنبه)
دکتر علی شریعتی در خارج از کشور به وسیله ساواک رژیم پهلوی به شهادت رسید.
15 خرداد 1356 (شنبه)
امیرعباس هویدا نخست وزیر 13 ساله رژیم پهلوی به دلیل فساد و عدم کارآیی دولتش استعفا نمود و جمشید آموزگار به عنوان نخست وزیر منصوب گردید.
1 آبان 1356 (یک شنبه)
ـ شهادت فرزند امام
حاج سیدمصطفی خمینی فرزند بزرگ امام خمینی در عراق به دست عوامل و مأمورین امنیتی ساواک رژیم پهلوی با همکاری رژیم بعث عراق به شهادت رسید.
17 دی 1356 (شنبه)
ـ مقاله روزنامه اطلاعات و توهین به امام خمینی
به مناسبت سالروز سیاه کشف حجاب مقالهای تحت عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» به قلم احمد رشیدی مطلق به چاپ رسید که در آن به روحانیت به ویژه آیتالله العظمی امام خمینی اهانت شده بود و نویسنده با وقاحت تمام ایشان را که تمام وجودش در خدمت اسلام و مردم بود مستقیما مورد اهانت قرار داده بود.
18 دی 1356 (یک شنبه)
ـ عکسالعمل مردم برابر مقاله اطلاعات
موجی از خشم و نفرت سرتاسر ایران را فرا گرفت ولی در قم بلافاصله نتایج آن ظاهر گشت مدارس علمیه، منابر و نماز جماعت تعطیل گردید. مردم به طرف منزل آیات عظام حرکت کردند تا صدای اعتراض خود را وسعت بخشند. تعدادی از نسخ روزنامه اطلاعات پاره شد و تظاهرات اوج گرفت که با حمله پلیس به زد و خورد تبدیل شد و پس از مدتی پایان گرفت.
19 دی 1356 (دوشنبه)
ـ قیام خونین مردم قم
طبق قرار طلاب همگی جلوی مدرسه علمیه خان و میدان آستانه جمع شدند و به سوی منزل علمای اسلام حرکت کردند و تا ظهر این برنامه و حضور گسترده مردم ادامه داشت تا اینکه مأمورین جلوی مردم قرار گرفتند و به دستور ساواک آنها را به گلوله بستند و تعداد زیادی از مردم بیگناه را به خاطر حفظ احترام مرجع تقلیدشان که خواسته آنها بود به شهادت رساندند.
29 بهمن 1356 (شنبه)
ـ قیام مردم تبریز
به مناسبت چهلم شهدای قم مردم تبریز به پا خاستند و حرکت آغاز شده را تداوم بخشیدند در این روز در تبریز عزای عمومی اعلام شد و علمای تبریز مجلس ختم برگزار نمودند. پلیس اطراف مسجد را محاصره نمود و از ورود جمعیت ممانعت کرد و اجتماع مردم متراکم شد و پلیس برای ارعاب و متفرق نمودن شروع به تیراندازی هوایی کرد و مردم به مأمورین حمله نمودند و با شعار درود بر خمینی و مرگ بر شاه راهپیمایی بزرگی را آغاز کردند و پلیس که قدرت مقاومت را از دست داده بود از ارتش کمک خواست و تظاهرات مردم به خاک و خون کشیده شد.
10 فروردین 1357 (پنج شنبه)
ـ قیام مردم یزد
در روزهای نهم و دهم فروردین مردم یزد به تبعیت از رهبر انقلاب عید را تحریم کردند و برای بزرگداشت شهدای تبریز، خود را مهیا ساختند. در روز چهارشنبه 9 فروردین مردم بعد از مراسم به خیابان ریختند و با شعارهای درود بر خمینی و مرگ بر شاه به راهپیمایی پرداختند و روز پنج شنبه 10 فروردین به دعوت آیتالله صدوقی تعطیل عمومی اعلام گشت و مردم در مساجد گرد آمدند و بازگشت امام خمینی و آزادی زندانیان سیاسی و نابودی رژیم پهلوی را خواستار شدند و در خاتمه جلسه به خیابان آمدند اما با تمرکز قوای پلیس و ارتش مواجه شدند. تیراندازی آغاز شد و گروهی به شهادت رسیدند و عده زیادی مجروح گردیدند.
25 اردیبهشت 1357 (دوشنبه)
در پی اوجگیری تظاهرات و درگیریهای مردم با عوامل رژیم پهلوی ، دولت آموزگار به مأمورین نظامی و انتظامی در برابر آشوبها دستور شدت عمل داد.
15 خرداد 1357 (دوشنبه)
به مناسبت سالگرد 15 خرداد در تهران و شهرستانها تعطیل و اعتصاب سراسری اعلام گردید.
30 تیر 1357 (جمعه)
ـ تولد منجی عالم بشریت حضرت مهدی (عج)
مردم ایران برای نشان دادن نفرت خویش از رژیم پهلوی مراسم چراغانی و جشن شادی در این روز خجسته را تحریم کردند.
31 تیر 1357 (شنبه)
حجتالاسلام شیخ احمد کافی خطیب مشهور در اثر تصادف کشته شد.
21 مرداد 1357 (شنبه)
درگیری خونین در اصفهان و اعلام حکومت نظامی در این شهر که توسط فرماندار نظامی شهر به اجرا درآمد.
25 مرداد 1357 (چهارشنبه)
ـ اعلام حکومت نظامی توسط دولت آموزگار
دولت برای کنترل اوضاع در سطح کشور بخصوص در استانهایی که افراد خارجی در آن حضور بیشتری دارند در چند شهر اعلام حکومت نظامی نمود.
28 مرداد 1357 (شنبه)
ـ فاجعه سینما رکس آبادان
رژیم پهلوی برای ارعاب و ایجاد وحشت در میان مردم دستور به آتش کشیدن سینما رکس آبادان را داد در حالی که مردم بیخبر و بیگناه مشغول تماشای فیلم بودند. این فاجعه باعث مرگ 400 الی 60 انسان بیگناه گردید.
5 شهریور 1357 (یک شنبه)
ـ سقوط دولت جمشید آموزگار
در پی رسوایی فاجعه سینما رکس آبادان و عدم توفیق دولت آموزگار در سرکوب مردم و ایجاد اصلاحات در جهت تحکیم رژیم پهلوی، آموزگار را از مقام خود استعفا داد.
ـ تشکیل دولت شریف امامی
در پی سقوط دولت آموزگار، شریف امامی استاد اعظم لژ فراماسونری در ایران مأمور تشکیل دولت گردید.
13 شهریور 1357 (دوشنبه)
ـ راهپیمایی عید فطر
نماز عید فطر با حضور میلیونها نفر از مردم با ایمان تهران برگزار شد و بعد از نماز عید مردم به راهپیمایی پرداختند و خواستار لغو حکومت شاهنشاهی شدند.
17 شهریور 1357 (جمعه)
ـ جمعه سیاه
پس از راهپیمایی عید فطر و عدم دخالت قوای انتظامی مردم امیدوار شدند که قوای انتظامی به راهپیماییهای آرام کاری نخواهند داشت. جمعه 17 شهریور مردم صبح زود به حرکت در آمدند. در همین هنگام دولت ساعت 6 صبح در تهران و 12 شهر بزرگ دیگر حکومت نظامی اعلام کرد و مردم که از این امر اطلاع نداشتند دسته دسته به طرف محل تجمع که میدان ژاله (شهدا) بود حرکت کردند و در میدان با سربازان سر تا پا مسلح مواجه شدند. آنها مردم را محاصره نمودند و سپس شلیک کردند و به قصد کشتن آنها را هدف قرار دادند. در این فاجعه هزاران نفر در سراسر کشور و از جمله میدان شهدا (ژاله سابق) تهران به شهادت رسیدند.
25 شهریور 1357 (شنبه)
ـ زلزله طبس
زلزله در استان خراسان باعث ویرانی کامل شهر طبس و صدها روستای این استان گردید. در این فاجعه هزاران نفر در زیر آوار کشته دشند.
2 مهر 1357 (یک شنبه)
منزل امام خمینی در عراق توسط پلیس این کشور محاصره گردید .
3 مهر 1357 (دوشنبه)
حزب رستاخیز که توسط رژیم پهلوی تأسیس شده بود منحل گردید.
10 مهر 1357 (دوشنبه)
ـ هجرت امام خمینی از عراق به کویت
با افزایش فشارها و جلوگیری دولت عراق از فعالیتهای سیاسی حضرت امام خمینی ایشان تصمیم به خروج از این کشور گرفتند. به همین دلیل به طرف کویت حرکت کردند. امام دولت کویت به ایشان مجوز ورود به کویت را ندادند.
13 مهر 1357 (پنج شنبه)
- هجرت امام خمینی از عراق به پاریس
در پی عدم ورود امام خمینی به کویت و جلوگیری دولت عراق از بازگشت ایشان به نجف اشرف، امام خمینی تصمیم میگیرند برای ادامه مبارزه به فرانسه مهاجرت نمایند.
17 مهر 1357 (دوشنبه)
ـ تغییر مکان امام خمینی از پاریس به دهکده نوفل لوشاتو
ـ دولت فرانسه از فعالیتهای سیاسی آیتالله خمینی جلوگیری مینماید.
19 مهر 1357 (چهارشنبه)
اعتصاب کارکنان مطبوعات در سراسر کشور آغاز گردید.
24 مهر 1357 (دوشنبه)
ـ رژیم پهلوی مسجد جامع کرمان را به آتش کشید.
ـ به مناسبت چهلم شهدای 17 شهریور عزای عمومی اعلام شد.
29 مهر 1357 (شنبه)
ـ اعتصاب کارکنان صنعت نفت
با اعتصاب همگانی کارکنان و کارمندان صنعت نفت پالایشگاههای سراسر کشور در خطر تعطیل شدن قرار گرفت.
8 آبان 1357 (دوشنبه)
آیتالله طالقانی از بند رژیم پهلوی آزاد شدند.
10 آبان 1357 (چهارشنبه)
ارتش کنترل تأسیسات نفتی کشور را در دست گرفت.
13 آبان 1357 (شنبه)
ـ تظاهرات دانشآموزان و دانشجویان در مقابل دانشگاه تهران به خاک و خون کشیده شد.
ـ آیتالله مفتح از زندان آزاد گردید.
15 آبان 1357 (دوشنبه)
ـ استعفا و سقوط کابینه شریف امامی در پی حوادث خونین 13 آبان اعلام گردید.
ـ تشکیل دولت نظامی به نخست وزیری ژنرال ازهاری اعلام گشت.
10 آذر 1357 (جمعه)
فریاد اللهاکبر بر فراز بامها، سراسر کشور را فرا گرفت.
11 دی 1357 (دوشنبه)
ـ روزهای خونین در مشهد مقدس
با اوجگیری تظاهرات مردم مشهد سربازان و مأمورین امنیتی در روزهای 9 ، 10 و 11 دی ماه با حمله به حرم مطهر امام رضا (ع) و مردم در خیابانها و بیمارستانها عده زیادی را به شهادت رساندند و گروهی را مجروح نمودند.
16 دی 1357 (شنبه)
ـ دولت نظامی ازهاری سقوط کرد.
ـ شاهپور بختیار از اعضای جبهه ملی ایران مأمور تشکیل کابینه از طرف محمدرضا پهلوی گردید و به سمت نخست وزیر منصوب شد.
23 دی 1357 (شنبه)
به دستور امام خمینی شورای انقلاب تشکیل گردید.
26 دی 1357 (سه شنبه)
ـ شاه رفت
ایران امروز غرق در نور و گل و شیرینی بود و مردم فرار محمدرضا پهلوی را جشن گرفتند. شاه که برای فرار خود معالجعه بیماری را دستآویز قرار داده بود در حقیقت برای انجام کودتایی دیگر به سبک 28 مرداد 1332 آماده میشد.
29 دی 1357 (جمعه)
اصول جمهوری اسلامی در راهپیمایی میلیونی مردم ایران اعلام گردید.
3 بهمن 1357 (سه شنبه)
شورای سلطنت که برای حفظ رژیم سلطنتی در ایران تشکیل شده بود منحل گردید.
4 بهمن 1357 (چهارشنبه)
برای جلوگیری از حضور امام خمینی در بین مردم ایران ارتش فرودگاه مهرآباد را به اشغال درآورد.
5 بهمن 1357 (پنج شنبه)
دولت بختیار 3 روز فرودگاههای کشور را بست.
7 بهمن 1357 (شنبه)
ـ تحصن روحانیون مبارز در دانشگاه تهران در اعتراض به بستن فرودگاهها آغاز شد.
ـ راهپیمایی میلیونی مردم در تهران به مناسبت 28 صفر برگزار گردید.
9 بهمن 1357 (دوشنبه)
ـ فرودگاه برای ورود امام خمینی بازگشایی شد
در پی اعتصابات و تظاهرات و راهپیمایی مردم که خواستار بازگشایی فرودگاه مهرآباد بودند. دولت بختیار فرودگاه مهرآباد را از اشغال نظامی خارج کرد.
11 بهمن 1357 (چهارشنبه)
ـ مأمور ارتش در خیابانهای تهران
دولت برای ترساندن مردم و ایجاد حکومت وحشت با انجام رژه نظامیان در تهران و ترویج شایعه کودتا توسط ارتش دست به حیله دیگری برای انحراف مبارزات مردم ایران زد.
12 بهمن 1357 (پنج شنبه)
ـ ساعت 9 و 27 دقیقه و 30 ثانیه حضرت امام خمینی پس از پانزده سال تبعید پای بر خاک ایران گذاشتند.
ـ فرمانداری نظامی بر اثر فشار مردم راهپیمایی و تظاهرات را برای 3 روز آزاد اعلام کرد.
ـ نظامیان مستقر در تلویزیون به طور ناگهانی پخش مراسم استقبال را قطع کردند.
17 بهمن 1357 (سه شنبه)
ـ بر اساس پیشنهاد شورای انقلاب، حضرت امام خمینی دولت موقت را به مردم معرفی نمودند.
ـ دولت موقت به ریاست مهندس مهدی بازرگان تشکیل گردید.
19 بهمن 1357 (سه شنبه)
ـ راهپیمایی مردم ایران در حمایت از دولت موقت انجام شد.
ـ نیروی هوایی ارتش با حضرت امام خمینی بیعت کردند.
ـ حضرت امام خمینی به زیارت حضرت عبدالعظیم (س) رفتند.
20 بهمن 1357 (جمعه)
ـ طرفداران قانون اساسی با تجمع در استادیوم امجدیه (شهید شیرودی) دست به تظاهرات زدند.
ـ ساعت 9 شب سربازان گارد شاه به پادگان نیروی هوایی در شرق تهران (خ دماوند) حمله نمودند.
ـ مردم برا ی کمک به سربازان نیروی هوایی مسلح شدند.
21 بهمن 1357 (شنبه)
ـ دولت بختیار زمان حکومت نظامی را افزایش داده و حکومت نظامی را از ساعت 4 بعدازظهر اعلام نمود.
ـ حضرت امام خمینی دستور شکستن زمان حکومت نظامی و حضور مردم در خیابانها را صادر نمودند.
ـ در تهران و شهرستانها بین سربازان گارد و مردم مسلح درگیریهای بسیار شدید رخ داد.
22 بهمن 1357 (دوشنبه)
ـ تهران صحنه جنگ خونین مسلحانه بین مردم و سربازان طرفدار رژیم پهلوی گردیده است.
ـ با تسلیم تمامی نیروهای نظامی و پیروزی مردم مسلمان ایران رژیم ستمشاهی پس از 57 سال ظلم و ستم متلاشی گردید
منبع:http://www.azaruniv.edu/engelab/engelab.htm
تاثیر انقلاب اسلامی بر عربستان سعودی (7)
دکتر عباسعلی فرزندی اردکانی
هر چند با تحلیل وقایع و تحولات سیاسی - اجتماعی در عربستان در طول سه دهه پیروزی انقلاب اسلامی جهت گیری ها و رویکردهای مختلفی از ناحیه سازمان ها، جریانات و گروه ها نسبت به حکومت مشاهده می شود، ولی آنچه به عنوان یک واقعیت وجود داشته و انکارناپذیر است پیدایش و تقویت روحیه تعصب گریزی، نفی تبعیض و تمایل به استقلال و نگرش مبارزه با وابستگی به بیگانگان در میان اقشار مختلف اجتماعی اعم از شیعی مذهب و سنی مذهب است که به نظر صاحب نظران جهان اسلام ناشی از تاثیرات انقلاب اسلامی بر مسلمانانی است که انقلاب اسلامی را سمبل عزت و کرامت اسلامی در مقابل نظام سلطه می دانسته اند. این دیدگاه چنان زمینه ای را فراهم نموده است که تشکل ها و مجموعه های سازمان یافته شیعی تعقیب کننده خواسته های شیعیان در مقابل نظام سیاسی عربستان، شرایطی برای حاکمیت به وجود آوردند که همواره و به صورت مستمر آنها برای کنترل فشارهای اجتماعی مجبور شوند با روش های مختلف نظر مخالفان را تامین کنند که به عنوان نمونه جنبش اصلاح طلبان (سازمان انقلاب اسلامی جزیره العرب سابق) در مذاکرات خود با حکومت در مقابل متوقف شدن فعالیت های سیاسی - تبلیغاتی خود علیه جریان حاکم خواسته است تا به این امور جامه عمل بپوشاند:
1- رژیم به مذهب شیعه به عنوان یکی از مذاهب رسمی احترام گذاشته و به حقوق شیعیان در انجام امور مذهبی اعتراف نماید.2- حکومت به شیعیان اجازه ساختن مساجد و حسینیه ها و بازسازی مراقد مطهر امامان بقیع بدهد.3- شیعیان در مناطق خود از تعلیمات دینی طبق مذهب شیعه برخوردار شوند.4- شیعیان بتوانند در کشور حوزه های علمیه و مدارس علوم دینی تامین کنند.5- شیعیان برای انجام شعار و مراسم مذهبی آزاد باشند.6- حملات علیه شیعه متوقف و به شیعیان اجازه داده شود از مذهب تشیع دفاع کنند.7- شیعیان اجازه ورود و خروج کتاب و انتشار روزنامه و مجله را داشته باشند.8- به محاکم قضایی شیعیان همانند سایر محاکم قضایی عربستان صلاحیت داده شود. 9- تبعیض مذهبی در امور مختلف اعم از سیاسی - فرهنگی به ویژه در دانشگاه ها، مراکز دولتی و.. برداشته شود و به محرومیت های مناطق شیعه نشین پایان داده شود وحزب الله حجاز که مجموعه ای بنیان نهاده شده بر پایه اعتقادات دینی است نیز با اعتقاد به این که حکومت آل سعود با تکیه بر بیگانگان قدرت یافته و با تکیه بر دیدگاه های قومی - فرقه ای به صورت ناعادلانه بر ملت عربستان حکمرانی می کند مشروعیت نداشته و در این راستا با شیوه های مختلف مخالفت خود را با این حکومت اعلام می کند و عموما با توسل به مبارزات سیاسی - تبلیغی حتی مذاکره با آل سعود را مردود شمرده است. تجمع علمای شیعه نیز تشکل دیگری است که به وسیله جمعی از طلاب و علمای شیعه عربستان تشکیل شده و عموما بیرون از عربستان با فعالیت های فرهنگی - تبلیغاتی مخالفت خود را با حکومت آل سعود دنبال می کند و... مجموعه این وضعیت نشان می دهد که مخالفت روبه رو رشد طبقات اجتماعی و جریانات سازمان یافته در عربستان با وجود عقب نشینی های حاکمیت و در مواردی تمسک به سیاست های اصلاح طلبانه در مقابل مخالفان نیز به صورت مستمر بر ابعاد مخالفت خود افزوده اند تا حدی که حکومت را با چالش های اساسی روبه رو نموده اند، زیرا ماهیت وهابیت و نظام برخاسته از آن که با حمایت اردوگاه سلطه در مقدس ترین سرزمین های اسلامی شکل گرفته به دلیل ناسازگاری با اسلام ناب و تعارض با اهداف و منافع امت اسلامی بر ملا شده و ضرورت بازگشت به اسلام حقیقی و احیای هویت مسلمان ها متاثر از انتشار آموزه های انقلاب اسلامی به صورت جدی مورد توجه بخش هایی از جامعه عربستان قرار گرفته است و به تعبیری لزوم شناخت ماهیت «اسلام آمریکایی» و مخالفت با آن ضرورت شناخت «اسلام ناب» و پاسداشت از آموزه های آن در کشور عربستان نیز طرفدارانی دارد که این وضعیت عمق و گستره تاثیرگذاری انقلاب اسلامی را در محیط پیرامون و به ویژه بر کشوری که در تاریخ معاصر مرکز امید ابرقدرت ها قلمداد شده، به نمایش می گذارد.
منبع: روز نامه صبح صادق روز دوشنبه 7 بهمن 1387 شماره 386
راستی من به جز این قسمت که از اینجا http://www.sobhesadegh.ir گرفتم بقیه را تایپ کردم
تاثیر انقلاب اسلامی بر عربستان سعودی (6)
دکتر عباسعلی فرزندی اردکانی
علاوه بر شیعیان که به دلیل بی عدالتی ها و اعمال سیاست های متحجرانه فرقه ای با جریان وهابیت و حکومت آل سعود مخالفت دارند و با وجود موج گسترده برخوردهای امنیتی و محرومیت های سیاسی - اجتماعی، هر روز بر انسجام قدرت آنها افزوده می شود، جریان حکومتی در این کشور از ناحیه نسل دوم و سوم تجدیدنظرطلبی های وهابی و همچنین برخی جناح های داخلی حاکمیت با مشکلاتی مواجه است. با توجه به این که میان نسل جدید وهابی به دلیل رشد اقتصادی وتحصیل در بدون عربستان با واقعیت های جدیدی آشنا شده اند و براساس برداشت های خود نوسازی نظام سیاسی را ضروری قلمداد کرده و حتی به تدریج برای تحقق خواسته خود به رویکردهای مسلحانه متوسل شده اند و در نهایت نیز با تشکیل جریاناتی چون القاعده و سازمان های اقماری آن مبارزه با آل سعود و هم پیمانان و پشتیبان آن یعنی آمریکا را مدنظر قرار داده اند که واضح است که حکومت آل سعود ازناحیه آنها همواره مورد تهدید خواهد بود. از طرفی اما در حال حاضر سه جناح عمده در داخل آل سعود وجود دارد که هر یک برای بسط قدرت جناح خود تلاش می کنند. گروه اول خاندان فهد است که از دهه 1960 به صورت گروه غالب در خانواده سعودی بوده است و نایف عبدالعزیر، سلطان بن عبدالعزیز، سلمان بن عبدالعزیز که همگی از یک مادر و وابسته به قبیل سدید هستند، از این گروه می باشند. گروه دوم که ملک عبدالله از آن خانواده در حال حاضر پادشاه عربستان است، ازمادر دیگری هستند که به قبیله شمر وابسته اند و گروه سوم فرزندان فیصل هستند که از تشکیلات منسجمی برخوردار نیستند و افرادی چون خالدبن فیصل و ترکی فیصل به آن تعلق دارند. در کنار این گروه بندی ها در جریان سیاسی حاکم برخی گروه های سیاسی دیگری با هویت لیبرال و مذهبی نیز در عربستان وجود دارند که با سیاست حاکم توافق ندارند، ولی آنها تاثیرگذاری قابل توجهی بر وضعیت حکومتی ندارند.
در عین حال هر چند در عربستان سعودی فعالیت احزاب، دستجات و گروه های سیاسی ممنوع بوده و حتی انتقاد از رفتار سیاسی حکومت جرم تلقی می شود و بر این اساس تشکل ها و گروه های سیاسی نمی توانند به صورت رسمی و علنی فعالیت کنند اما امروزه سازمان ها و جنبش هایی در عربستان مانند گروه ها و جنبش های سلفی و اخوانی ها، گروه ها و جنبش های روشنفکر و اصلاح طلب، گروه ها و جنبش های اصلاح طلب دین گرا و گروه ها و جنبش های شیعی چون سازمان انقلاب اسلامی جزیره العرب که در سال های اخیر به «جنبش اصلاح طلبان جزیره العرب» تغییر نام داده است، حزب الله حجاز، تجمع علمای شیعه و... وجود دارند که به صورت پیدا و پنهان و با روش های مختلف نارضایتی و مخالفت خود راباحکومت فرقه ای- قومی وناعادلانه اعلام می کنند.
نکته مهم این است هر چند این جریانات در مقابل متوقف شدن فعالیت های سیاسی تبلیغی خود و برداشته شدن برخی فشارها بر طرفداران سازمان به نظر می رسد که در مقابل آن چه از دست داده اند، امتیاز چندانی به دست نیاورده اند، اما به نظر صاحب نظران نارضایتی و مخالفت مردمی در ابعاد مختلف از حکومت همچنان به صورت پیدا و پنهان وجود دارد و نظام حکومتی را گریزی از آن نیست!
منبع: روزنامه صبح صادق دوشنبه30 دی 1387 شماره 385
تاثیر انقلاب اسلامى بر عربستان سعودى (5)
تبعیض گسترده وبی عدالتی های اعمال شده بر جوامع عربستان توسط حکومت آل سعود در عربستان شرایط اجتماعی را در این کشور به گونه ای رقم زده بود که با پیروزی انقلاب اسلامی وانتشار اولیه آموزه ها وارزش های آن باعث شد تا زمینه تحولات اجتماعی در عربستان فراهم شود . باپیروزی انقلاب اسلامی دولت عربستان با وجود برخورد ظاهری دوستانه با جمهوری اسلامی شاید با در نظر گرفتن این موضوع که سرنگونی سلطنت در ایران و برپایی حکومت مردمی - اسلامی می تواند تاجو تخت های دیگر رابا خطر روبه رو کند با هدف پیشگیری از تاثیر آموزه های انقلاب اسلامی بر افکار عمومی مردمی دست به اقدام پر هزینه ای زد که اخراج افسران و درجه داران شیعه از ارتش ، اخراج بسیاری از متخصصان وکار گران شیعی مشغول به کار در شرکت نفتی آرامکو ، ممنوعیت از استفاده از میکروفون و بلندگو در مساجد شیعی ، بازرسی و تفتیش ناگهانی و به صورت متوالی خانه های مردمی ، ممنوعیت مسافرت سیعیان عربستانی به ایران و ... از جمله آنها است. اما با وجود این چنین اقداماتی آگاهی وبیداری ناشی از آموزه های انقلاب اسلامی که بخش هایی از مردم عربستان به ویژه شیعیان این کشور را که به دلیل اعمال سیاست های تبعیض آمیز فرقه ای از ناحیه حکومت در اوج نارضایتی به سر می بردند ، فرا گرفته بود.
زمینه اظهار و ابراز نارضایتی مردمی را درعربستان فراهم نمود ، هر چند مردم عربستان عموما هیچ گونه نقش در سیستم حکومتی نداشته و با اعمال فشار فرقه ای - قبیله ای مواجه بودند اما شیعیانی که بیشتر در مناطق شرقیو نفت خیز عربستان سکونت داشته وبا وجود اینکه آنها بر روی بزرگترین ذخایر نفتی جهان زندگی می کنند به دلیل خشم وغضبی که وهابیان نسبت به آنها اعمال نموده اند ف این منطقه از محروم ترین نواحی عربستان باقی مانده است و این بی عدالتی روا شده در حق آنان باعث شد تا شیعیان با شهامت وقدرت خواسته های خود را از حکومت سعودی مطالبه کنند، البته این مواضع به شیعیان خلاصه نمی شد ، بلکه افراد سنی مذهب هم در مخالفت با سیاست های تبعیض آمیز وهابیان وبا شیعیان همرهی داشتند که به تسخیر مسجد الحرام در نوامبر 1979 مصداق بارزی از این نارضایتی به شمار می آید. صدها جوانی که گرد « جهیمان محمد بن سیف العتیبی » حلقه زده و وهزاران زایر را در تسخیر مسجدالحرام با خود همراه کردند با افشا گری علیه حکومت سعودی در زمینه هم پیمانی با غرب ، اسراف وتبذیر بیت المال ، فسق وفجور خاندان حاکم و بی توجهی به اصول و قوانین شریعت اسلام سعی کردند نارضایتی بخش هایی از مردم عربستان را به گوش جهانیان رسانند وبا وجود سانسور شدید خبری سرانجام معلوم شد که این شورش وقیام فرا تراز مکهبوده و دامنه آن قبیله های مختلفی از جمله : قحطان ، عتیبی و ... را فرا گرفته و در طائف ، قطیف ، بخش هایی از ریاض و ... قیام هایی در این راستا صورت گرفت هرچند با پیروزی انقلاب اسلامی اقدامات مختلفی در مخالفت با بی عدالتی های حاکم بر جامعه عربستان در بخش های شرقی این کشور از قبیل : پخش اعلامیه های مخالف ، انتشار مطالب انتقادی علیه حکومت سعودی در روزنامه ها نوشتن شعار هایی با مطالب موافق انقلاب اسلامی و مخالف آمریکا روی دیوار ها و ... انجام می شد ، اما تاثیر انقلاب اسلامی را در مناطق شیعه نشین باید در گرد همایی گروه عظیم صدها هزار نفری شیعیان(بیش از 400000 نفر) که تحریم طولانی عزاداری عاشورا را توسط حکومت سعودی شکستند ، مشاهده نمود که شیعیان ساکن در مناطق نفت خیز این کشور پایبندی خود به آموزه های تحرک آفرین عاشورا و حمایت وهواداری از انقلاب اسلامی را به نمایش گذاشتند و طی این وقایع بود که شیعیان شبه جزیره عربستان را بر آن داشت تا حقوق مذهبی - سیاسی از دست رفته خود را از حکومت مطالبه نمایند .
منبع : روزنامه صبح صادق روز دوشنبه 23 دی 1387 شماره384
تاثیر انقلاب اسلامى بر عربستان سعودى (4)
عربستان سعودى کشوری مذهبی است که قوانین آن بر پایه اسلام وهابی است. در این کشور وهابیت نقش مهمی ایفا می کند وهیچ آیین دیگری را تحمل نمی کند. عملا تمامی وجوه رسمی سیاست کشور بر پایه آیین رسمی وهابیت اداره می شود.در هم تنیدگی وهابیت با قومیت سعودی ، به ایجاد نظامی پاذشاهی انجامیده که در آن مذاهب دیگر اسلامی ، چه سنی و چه شیعه، جایی برای رشد ونمو ندارد.
دراین رابطه شیعیان به دلیل ضدیت خاص فرقه وهابیت با آنها و وقوع انقلاب اسلامی بیش از دیگر فرق اسلامی تحت فشار هستند.
از نظر وهابیون، شیعیان کافر بوده و مروج شرک مى باشند. وهابیون شیعیان را مسئول سقوط خلافت اسلامى در بغداد، تهاجم مغول ها و کشتار بسیارى از علماى خود مى دانند.
اتهاماتى که دروغ بودن آنها بسیار واضح و آشکار است. بر این اساس جامعه شیعه که ٢٥ درصد جامعه عربستان را تشکیل مى
دهد و عمدتا در شرق دینى کشورسکونت دارند، جامعه اى است که ستم ها، تبعیض ها و ناروایى هاى بسیارى را تحمل کرده است. از مظاهر آشکار تبعیض عدم حضور در پست هاى رسمى حکومتى است. تاکنون هیچ وزیر یا عضو کابین سلطنتى شیعه نبوده است.
زمانى که ملک فهد دو سال ٢٠٠٥ ، مجلس شورا را از ١٢٠ نفر به ١٥٠عضو گسترش داد، تنها دو نفر از شیعیان را به اعضاى آن اضافه کرد و در کل
تعداد شیعیان در مجلس شوراى عربستان ٤ نفر است.درحالى که عربستان سعودى پیش از ٣٧٨٥ مسجد دارد و تاکنون بیش از ١٦٠٠ مسجد در سراسر دنیا ساخته است اما شیعیان عربستان حق ندارند، مسجدى براى خود بنا کنند وتاریخ ساخت معدود مساجد موجود نیز به زمان حکومت عثمان ها باز مى گردد. علاوه بر این بسیارى از مساجد و حسینیه هاى شیعیان در شهرهاى مختلف شیعه نشین تخریب شده و شیعیان خانه هاى خود را به صورت مخفى به مسجد یا حسینیه تبدیل کرده اند.مساجد شیعیان در صورت انجام مراسم مذهبى توسط نیروى امنیتى عربستان بسته مى شود و شیعیان حق ندارند، در شهرهاى خود، مراسم خاص خود را برگزار کنند.شیعه ستیزى از برنامه هاى اساسى وهابیت در عربستان است اما با این وجود شیعیان این کشور به شدت تحت تاثیر انقلاب اسلامى هستند.با وجود اینکه به شکل قانونى، سازمان هاى سیاسى شیعى در عربستان فعالیت ندارند، اما طى 3-4دهه اخیر تعدادى سازمان و شبکه های غیررسمى شیعى تشکیل شده اند که مطالبات شیعیان را دنبال مى کنند. از جمله این سازمان ها می توان «سازمان انقلاب اسلامى جزیره العرب » ، «حزب الله عربستان سعودى » و جامعه علماى حجاز اشاره داشت.
سازمان انقلاب اسلامى جزیرهالعرب (حرکت اصلاح اسلامى شیعه) در سال ١٩٧٠ در نتیجه مبارزات شیعیان عربستان شکل گرفت و پس از چند سال فعالیتغیررسمى، در نیمه دوم دهه ١٩٧٠ فعالیت خود را رسما علنى نمود. این سازمان معتقد است که باید با دو خطر جدى که فرهنگ اسلامى عربستان را تهدید مى کند مبارزه کرد وآن فرهنگ لیبرال دموکراسى آمریکایى و فرهنگ ارتجاعى وهابیت است که تحت پوشش اسلام بر مردم تحمیل مى شود.حزب الله عربستان سعودى نیز که دومین گروه مهم سیاسى شیعیان در عربستان است به پیروى از خط حضرت امام خمینى (ره) در سال ١٩٨٧ توسط چند نفر از روحانیون برجسته شیعى از جمله شیخهاشم شکوس، شیخ عبدالرحمن الجمیل و تاسیس شد.حزب الله عربستان نیزسازمانى سیاسى — مذهبى است که از اصل ولایت فقیه پیروى مى کند و رهنمودهاى حضرت امام (ره) و طى سالهاى اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامى را در مبارزات ود مدنظر قرار داده است.با این وصف مشخص است که علیرغم محدودیت ها و تنگناهایى که جامعه وهابى براى شیعیان ایجاد کرده اند، انقلاب اسلامى توانسته است در جامعه اسلامى عربستان سعودى حرکتهاى خودجوشى را ایجاد نماید.
منبع : روز نامه صبح صادق دوشنبه ١٦ دى ١٣٨٧ شماره383