معرفی وبلاگ
صفحه ها
دسته
سخن روز
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 295824
تعداد نوشته ها : 108
تعداد نظرات : 52
Rss
طراح قالب
GraphistThem272

مظلومیت دکتر احمدی نژاد و خفت و پستی دشمنان او را کاملا از این مستند تخریبی می شود مشاهده کرد . آنهایی که در میدان مناظره قادر به پاسخگویی نبودند و لرزش و اضطراب و تکه کلامهای آنها کاملا مشهود بود راهی بجر از این کار ندارند .
تولید مستند «90 سیاسی» توسط ستاد موسوی چند ماه زمان برده و در نتیجه این
کار از نظر فنی خوش ساخت و احتمالا تاثیرگذار بوده و از سوی دیگر با تیراژ بیش
از 10 میلیون برای تخریب دکتر احمدی نژادت تکثیر شده است.
پخش این فیلم در روزهای پایانی دلیل دیگری برای ضعف مدعیان صداقت است که فرصت
پاسخگویی را از حریف بگیرند. اما وعده ی الهی بالاتر از این هاست ، والله خیرالماکرین...
جهت اطلاع مردم عزیز و هوشمند کشورمان، این مستند را مورد نقد وبررسی قرار می‏
دهیم:
این شبه مستند که با تقطیع جملات رئیس جمهور و استفاده از مغالطه های تصویری و
همچنین بازگویی بخشی از حقیقت برای نفی تمام آن، ساخته شده است از جمله ترکش های نهایی مخالفان دکتر احمدی نژاد برای تحریک مردم به رأی ندادن به وی می باشد که در روزهای پایانی تبلیغات برای تأثیر گذاری موثر در نتیجه انتخابات، توزیع شد.
جالب اینجاست که ستاد آقای موسوی با نهادینه سازی تخریب علیه دولت و نامزد
مقابل، در ستادهای خود اقدام به تکثیر و توزیع این سی دی می نماید و حتی برنامه ریزی برای توزیع خانه به خانه آن نیز انجام گرفته است. برخی شنیده های دیگر حاکی از تیراژ 12 میلیونی این مستند است.
اما برخی شیطنت ها و مغالطه هایی که در این شبه مستند وجود دارد عبارتند از:
1- اولین مچ گیری در این شبه مستند مربوط به عبارت پول نفت بر سر سفره های
مردم می باشد. احمدی نژاد مدعی است که این جمله را ایشان بیان نکرده اند اما تصویر صفحه نخست روزنامه کیهان در سال 84 بعنوان شاهد ادعای کذب رئیس جمهور نشان داده می شود. کیهان به نقل از احمدی نژاد این جمله را نقل نموده است. 90 سیاسی در صدد است که احمدی نژاد را متهم به دروغ گویی کند اما هیچ دروغی در سخن احمدی نژاد نیست چرا که این تیتر می تواند تیتر نقل قولی نباشد بلکه تیتر استنباطی خبرنگار از سخنان وی باشد که برای اهل فن و آشنایان به مباحث خبری مساله روشنی است. تأکید دکتر بر این است که این جمله که خود موضوعیت یافته و دائماً از زبان مخالفان تکرار می شود جمله وی نیست البته مفهوم آن نه تنها از زبان وی بلکه از زبان اکثر نامزدها و کارشناسان شنیده شده و می شود. در این مستند با قطع سخنان احمدی نژاد و توضیحات بعدی وی اینگونه القا شده است که ایشان اساسا این موضوع را منتفی می داند.
2- در بخش دیگر این شبه مستند دیدگاه احمدی نژاد در سال 84 در مورد وضع لباس و
موی جوانان پخش می شود و سپس عکسهایی مربوط به گشت های ارشاد به نمایش گذارده می شود. تهیه کنندگان این فیلم به موضع گیری چندباره دکتراحمدی نژاد نسبت به این نوع برخورد نیروی انتظامی هیچ اشاره ای نکرده و از این نکته هم گذشته اند که ارتباط ایشان با این طرح که مصوبه مجلس است و نیروی انتظامی مأمور به اجرای آن می باشد، چیست؟
3- در بخش سوم، اعتراض آقای خاتمی در مورد ترافیک تهران و کنایه ایشان به شهردار
وقت و پاسخ احمدی نژاد به وی مورد توجه قرار گرفته است. احمدی نژاد در گفت و گو با 20:30 عنوان می کند از اینکه آقای خاتمی بعد از هشت سال مشکل مردم را درک کرده و از خط ویژه استفاده نکرده است خوشحال است. در این شبه مستند در یک استقراء ناقص و در جهت اثبات دروغ گوئی دکتر احمدی نژاد! 4 تیتر روزنامه که نشان دهنده حضور آقای خاتمی در بین مردم است به تصویر کشیده شده. جالب اینجاست این چند مورد حضور خاص وی آن چنان ارزش خبری استثناء و شگفتی را دارا بوده است که تیتر یک برخی روزنامه ها شده است و بیشتر از آنکه در نفی سخنان احمدی نژاد باشد آن را تأیید می کند.
4- در بخش دیگری از این شبه مستند، تهیه کنندگان آن جهت اثبات اتهام دروغ گوئی
به احمدی نژاد به تطهیر سیاست های مکارانه و دروغهای پنهان و آشکار نظام سلطه پرداخته اند. البته اینها مقدمه ای است برای بررسی موضوع هاله نور...
5- خبرنگار یکی از شبکه های خارجی از احمدی نژاد می پرسد که شما گفته اید هنگام
سخنرانی در سازمان ملل احساس کرده اید که هاله ای شما را در بر گرفته است. آقای احمدی نژاد در پاسخ به وی می گویند : « من هم این چیزها را در روزنامه خواندم.» گفتگوئی هم از کامران نجف زاده با رئیس جمهور آورده شده که رئیس جمهور این مسئله را تقریباً بازی رسانه ای عنوان می کند و البته به دلیل تقطیع جملات رئیس جمهور و اینکه ایشان قبل و بعد آن چه گفته اند، قابل بررسی نیست اما این شبه مستند با آوردن تصاویر و سخنان دکتر احمدی نژاد در محضر آیت ا... جوادی آملی سعی دارد بار دیگر اتهامی که به احمدی نژاد وارد کرده است -یعنی دروغ گوئی- را ثابت نماید. البته در نگاه اول شاید برای بیننده عادی مسئله به همین صورت که تصویر شده است به نظر بیاید اما اندکی دقت، مغالطه ی فیلم را آشکار می سازد.اولاً دکتر احمدی نژاد بیان می نمایند یکی از کسانی که در مجمع حضور داشته اند به وی گفته اند احساس کردم شما در حصاری از نور قرار گرفته اید، بنابراین در پاسخ به خبرنگار که گفته بود شما هاله نور دیده اید قاطعانه عنوان نموده اند که این مطلب را در روزنامه ها خوانده ام. در حقیقت ایشان زیرکانه عنوان نموده اند که انتساب این احساس به وی، کار روزنامه ها بوده است. البته ایشان در ادامه می‏گویند «من هم این را احساس کردم که حاضران پلک هم نزدند». در مناظره بامهدی کروبی نیز شاهد بودیم که احمدی نژاد از شرح این ماجرا طفره رفت و این حرف را که هاله نور دیده را تکذیب کرد؛ چرا که حقیقت نیز همین است و در هیچ صحنه ای از این فیلم نیز او به اینکه خودش هاله نور را دیده اشاره ای نکرده است. اما دلیل اینکه چرا احمدی نژاد حتی به اصل ماجرا نیز اشاره نکردند و سعی نمودند از پاسخ صریح به آن بگذرند، در ادامه خواهد آمد.ثانیاً هرکس تجربه معنوی و عرفانی خاصی در طول زندگی دارد حتی مکاتب عرفانی یا شبه عرفانی بشری نیز این نوع تجربه ها را تأیید می کند. به چه دلیل آقای احمدی نژاد باید به سبب بازگو کردن تجربه معنوی یک فرد خارجی که پیام ملت ایران را انسانی و الهی دیده است مواخذه گردد؟ثالثاً اگر این تجربه ها و مکاشفه ها اساساً وجود نداشت و عقلی و شرعی نبود مطمئناً آیت ا... جوادی آملی بدان اشاره می نمودند.رابعاً دکتر احمدی نژاد این مسئله را در جمعی عمومی و رسانه ای مطرح نکرد، چرا که می دانست هر مجلس اقتضائی دارد. ایشان در محضر حکیمی عارف چنین سخنانی را بر زبان آوردند که ایشان نیز با احترام بدان گوش سپرده اند برای کسانی که اندکی به مسائل معنوی ایمان داشته باشند باور چنین قضیه ای چیز چندان سختی نیست. دکتر احمدی نژاد نمی خواستند که این موضوع رسانه ای شود. اما فرد یا افرادی امانت این جلسه را حفظ نکرده و آن را به بیرون منتقل نمودند. به گونه ای که موجی از حملات ناجوانمردانه به سمت وی نشانه رفت. بنابراین باید به دکتر حق داد که از طرح مجدد رسانه ای موضوع پرهیز نموده و از آن بگریزد.
6- بخش دیگر این فیلم به موضوع هزینه های تبلیغاتی سفرهای آقای احمدی نژاد می
پردازد و بنرهای مختلفی که در سطح شهر کرج نصب شده است به نمایش گذاشته می شود. البته اگر امضای بنرها در تصاویر آورده می شد برای تهیه کنندگان 90 سیاسی قابل استفاده نبود و برای ما موضوع حل شده، اما چون کل فیلم اصل را بر بی صداقتی قرار داده است تنها به نماهایی تار و دور از بنرها اکتفا نموده است. کاملاً طبیعی است که با سفر رئیس جمهور به هر منطقه نهادهای غیر دولتی اعم از شهرداری ها، مجامع صنفی، شرکتهای خصوصی و تعاونی ها و... اقدام به نصب بنرهای خیرمقدم نمایند. نهادهای دولتی نیز بعضاً با هدف معرفی پروژه های مجموعه خود که در این سفرها افتتاح شده یا عملیات اجرائی آن آغاز می شود اقدام به نصب بنر می نمایند. البته منکر برخی هزینه های زائد و تخلفات ادارات در این زمینه نیستیم.
7- در ادامه فیلم سعی شده تا برخی اقداماتی که دولت برای اطلاع رسانی انجام
داده است با این شعار احمدی نژاد که «کار ما تبلیغاتی نیست» متضاد جلوه داده شود در حالی که می دانیم اطلاع رسانی از عملکرد از وظایف مهم دولت هاست که اعتماد و نشاط مردم را به دنبال دارد. ضمن اینکه این شبه مستند مجموعه ای از سی دی های سفرهای استانی را به نمایش گذاشته است که توسط یک موسسه فرهنگی غیر دولتی تهیه و تکثیر شده و ارتباطی با دولت ندارد.
8- بخش دیگر این فیلم با عنوان نحوه گفتار نماینده ملت ایران سعی دارد تا گفتار
احمدی نژاد را سطحی و دور از شأن ملت ایران بنامد. از بیش از هزار سخنرانی دکتر احمدی نژاد، 4 بخش کوتاه از سخنرانی های وی در این شبه مستند آورده شده است که از نگاه تهیه کنندگان 90 سیاسی سخنان درستی نیست و ناسزائی گویی به دشمن تلقی می شود. در حالی که اینگونه نیست؛ مثلاً تکیه ایشان بر اینکه دشمنان ما احمقند اولاً ریشه در یک روایت دارد که معصوم از اینکه دشمنان ما از حمقا(احمق ها) هستند خدا را شکر می گوید. ثانیاً به قول یکی از اساتید مسلم ادبیات، به دلیل اینکه همه انسان ها - غیر از اولیای الهی- سهمی در حمق و حماقت دارند و عقل کل نیستند، اساساً کلمه احمق فحش و ناسزا نیست.
9- در بخش ورزشی رشد چشمگیر سرانه مکان های ورزشی و رشد قابل توجه مدال آوری
در دولت نهم به واسطه ناکامی ایران در المپیک پکن به کلی نادیده گرفته شده است.
10- 90 سیاسی برای القای ناکارآمدی دولت نهم به بازی آماری نیز روی آورده است
از جمله:الف- تشکیک در آمار بیکاران کشور با زیر سوال بردن تعریف افراد شاغل؛ در حالی که این تعریف در دولت گذشته تصویب شده و دولت نهم در ارائه آن نقشی نداشته است.ب- ارائه نرخ تورم بدون آگاهی بخشی به عوامل ناخواسته در افزایش تورم از جمله بحران جهانی، افزایش قیمت نفت و...
ج- همچنین در خصوص میزان درآمد دولت نهم، میزان واردات در این دولت و همچنین
مسئله مفقود شدن یک میلیون دلار نیز ادعاهایی مطرح شده که پاسخ تخصصی آن توسط صاحب نظران و کارشناسان داده شده است.
11- گاف دیگر 90 سیاسی این است که با در کنار هم چیدن برخی سخنان دکتر احمدی
نژاد که در آن از اقبال برخی سران و مردم جهان به ایران و نماینده آن یعنی رئیس جمهور خاطراتی نقل می کند، تعبیر به خودستائی و تعریف از خود می کند و با مصاحبه مردمی کوشش دارد این نکته بدیهی را بفهماند که تعریف از خود مذموم و ناپسند است. در حالی که اگر متن کامل سخنان در دسترس بود این نکته را می توان در اکثر سخنرانی های دکتر یافت که علت توجه ملت ها به رئیس جمهور ایران به سبب توجه و احترام آنها به امام، ملت و پیام های عدالت خواهانه ملت ایران است. اینکه رئیس جمهور بیان کرده اند که من یک آدم دانشگاهی و اجرائی هستم نیز مورد تمسخر اصحاب 90 سیاسی قرار گرفته است و مصداق دیگر تعریف از خود دانسته شده است!
12- ظاهراً سازندگان 90 سیاسی انتظار دارند رئیس جمهور در مقابل این سوال که
آیا فکر می کنید قطعنامه سوم شورای امنیت نیز تصویب خواهد شد یا خیر؟ از موضع ضعف و خلاف منافع ملی به این سوال پاسخ مثبت بدهد و بر اساس غیب گوئی از همه تحولات احتمالی آتی خبر دهد. هنگامی که رئیس جمهور می گوید بسیار بعید می دانم که قطعنامه دیگری علیه ایران به تصویب برسد هم آرامش را به مردم ایران بر می گرداند هم پیام های ملت ایران را به گوش دشمنان می رساند. در حقیقت این پاسخ خود نوعی موضع گیری علیه اقدام احتمالی آنان است.
13- در بخش دیگری از این شبه مستند برای اثبات غیر کارشناسی بودن دیدگاه های
رئیس جمهور به مسئله انتخابات آمریکا اشاره می شود. چند ماه پیش از انتخابات رئیس جمهور عنوان می کند: « در آمریکا رأی مردم تزئینی است/ مردم آمریکا هیچ علاقه ای به دخالت در مسائل سیاسی کشورشان ندارند/کمترین مشارکت در آمریکا وجود دارد/بعید می دانم هیأت حاکمه آمریکا بگذارد اوباما به کاخ سفید راه یابد». پس از پخش این جملات خبر رأی آوری اوباما و میزان مشارکت نسبتاً خوب مردم آمریکا نشان داده می شود و قضاوت در مورد دیدگاه های کارشناسی رئیس جمهور به مردم سپرده می شود. اما در این مورد توجه به نکات ذیل ضروری است:
الف- در درستی سه جمله نخست ذکر شده از زبان آقای احمدی نژاد شکی نیست، بررسی
آمار و نحوه انتخابات امریکا موید این مسئله است. تحلیل ایشان مبنی بر احتمال عدم راه یابی اوباما به کاخ سفید هم مبتنی بر فضای انتخاباتی چند ماه پیش از انتخابات امریکا بود و اکثر کارشناسان همین گونه نظر داشتند، ضمن اینکه این مطلب شاید جنبه تهییجی و سیاسی نیز داشته باشد که در عرف دیپلماسی نکته نامعقولی نیست.
ب- تصویر رسانه های جهان و صفحه ی روزنامه ای که در این فیلم در مورد مشارکت
خوب مردم امریکا نشان داده می شود و همچنین حک تهیه کنندگان فیلم بر روی تصاویر بر این نکته تأکید دارد که مشارکت مردم در انتخابات اخیر امریکا-در حدود 64%- بی نظیر و نوعی رکورد زنی بوده است. احمدی نژاد بر اساس سوابق انتخابات آمریکا آن هم چند ماه پیش از برگزاری آن به تحلیل می پردازد که این میزان خطا قابل قبول است.
14- تقطیع جملات رئیس جمهور و اکتفا به پخش سوالات مجری های تلویزیونی در مصاحبه
با احمدی نژاد و گریز از پاسخ های ارائه شده، از دیگر شگردهای روانی این شبه مستند است.از جمله می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
الف- در جایی مجری از احمدی نژاد می پرسد «آیا بازهم گرانی را انکار می کنید؟»
پاسخ ایشان به این ادعا پخش نمی شود.
ب-در جایی دیگر سوال مجری که می گوید «مردم می پرسند گران شدن یا ارزان شدن
نفت چه تأثیری در زندگی آنها دارد؟» که این هم بدون پاسخ دکتر پخش می شود.
ج- در نمونه سوم سوال مجری مبنی بر «کم حرمتی به ایرانی ها در برخی کشورها»
مطرح می شود و تنها نگاه های احمدی نژاد پخش می شود. در حالی که ممکن است در همه موارد فوق پاسخ ایشان قانع کننده باشد.
15- احمدی نژاد در یکی از گفتگوهای تلویزیونی مدعی می شود افکار عمومی جهان با
ملت ایران است، این شبه مستند برای نفی این ادعا گزارش نجف زاده از آمریکا را مورد استفاده قرار می دهد که در آن با چند شهروند آمریکایی مصاحبه شده به گونه ای که آنها حتی ایران را نمی شناسند و پس از آن، ادعای رئیس جمهور که کودکی در یکی از کشورهای آمریکای جنوبی وی را به نام محمود می شناسد به عنوان پارادوکس مطرح می شود. این در حالی است که نه احمدی نژاد برای اثبات ادعای خویش از آن مثال استفاده کرده است و نه پاسخ آن چند شهروند آمریکایی می تواند ادعای رییس جمهور را نفی کند. استدلالات سطحی 90 سیاسی که مصداق کامل عوامفریبی و تخریب است به این موارد متوقف نمی شود و اگر حوصله باشد موارد بسیاری را می توان در دروغ پراکنی مدعیان اخلاق و صداقت در این فیلم تخریبی یافت.

با تشکر از وبلاگ چرا احمدی نژاد

نگین چرا بعد از انتخابات گذاشتین چون این توهین ها غیر قابل تحمل بود

سه شنبه شانزدهم 4 1388

یاسر انصاری: فائزه هاشمی در همایش حامیان موسوی به احمدی‌نژاد توهین می کند. او ستاد دختران حامی موسوی را سامان می دهد. مهدی هاشمی نماینده پدر در جمع اصلاح‌طلبان حامی موسوی است. فاطمه هاشمی برای میرحسین در استان ها سخنرانی می کند. محمد هاشمی احمدی‌نژاد را بنی صدر خطاب می کند. حسین مرعشی کارگزاران را پشت سر موسوی بسیج کرده است. کرباسچی از تریبون کروبی به احمدی نژاد می تازد. پول تکنوکرات ها به "شعارهای سبزی" تبدیل می شود که در خیابان ها علیه احمدی  نژاد سر داده می شود. دعوا بر سر چیست؟

احمدی نژاد در مناظره ای تاریخی با موسوی پاسخ می دهد. او هاشمی را صحنه گردان اصلی انتخابات می خواند. میرحسین انکار می کند، احمدی‌نژاد افشا می کند، مردم قیام می کنند و در اصفهان و تبریز و تهران و ساری "آهنگرزاده ای سمنانی" را به خاطر شجاعتش در آغوش می کشند.

آنهایی که سن و سالی ازشان گذشته است از فتنه "چماق های سبز" می گویند. "چماق سبز" به احمدی نژادی ها رحم نمی کند. " ماشین های سبز" گران قیمت تا پاسی از شب در خیابان ها بوق می زنند، فحاشی می کنند و به رقص و پایکوبی می پردازند. شاید اصلاً رأیی ندهند. همه جا سخن از "رنگ سبز" است. سخن از "رنگ" است. سخن از "انقلاب رنگی" است. سخن از نمودارهای "رنگارنگ" است. سخن از انسان های "رنگ به رنگ" است و از "رنگ های پریده".

هر کس به هر طریقی که می تواند، نسبت به "فتنه" و درگیری هشدار می دهد. چه کسی به دنبال درگیری است؟ چرا درگیری؟ چرا آشوب؟ این آشوب ها قرار است به کجا ختم شود؟

و ناگهان نامه ای که هاشمی رفسنجانی به رهبر انقلاب نوشته است، در رسانه ها منتشر می شود. این نامه چرا در رسانه ها منتشر شده است؟ اگر هاشمی خود را "دوست، همراه و همسنگر دیروز، امروز و فردای" رهبری می داند، پس چرا نامه سرگشاده؟ پس چرا با این لحن؟ احمدی نژاد را با بنی صدر مقایسه می کند، هر چند سکوت "آقا" در مقابل افشاگری احمدی نژاد را از رو ی مصلحتی می داند که ایشان تشخیص داده است، به ایشان اعتراض می کند و می نویسد که از رهبری "انتظار است" که موضع بگیرد. اما باز هم راضی نمی شود، گویی رنگ سبز به چشمانش بسیار پر رنگ آمده است، حال که چماقداران سبز در خیابان ها هستند: "بر فرض اینکه اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بی‌شک بخشی از مردم و احزاب و جریانها این وضع را بیش از این بر نمی‌تابند و آتش‌فشانهایی که از درون سینه‌های سوزان تغذیه می‌شوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونه‌های آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدانها، خیابانها و دانشگاهها مشاهده می‌کنیم."

گویی 18 تیر را از خاطر برده‌اند و 23 تیر را. او تصمیم تاریخی خود را گرفته است، ولی او "شیخ" است اما "ساده لوح" نه. او تاریخ را خوب به خاطر می داند. هم تاریخ صدر اسلام را و هم تاریخ صدر انقلاب را. به یاد نامه ای از امام می افتم که این روزها بارها و بارها آنرا خوانده ام:

"جناب آقای موسوی نخست‌وزیر محترم

نامه‌ی استعفای شما باعث تعجب شد.

حق این بود که اگر تصمیم بدین کار داشتید، لااقل من و یا مسئولین رده بالای نظام را در جریان می‌گذاشتید. در زمانی که مردم حزب‌الله برای یاری اسلام، فرزندان خود را به قربانگاه می‌برند چه وقت گله و استعفا است. شما در سنگر نخست‌وزیری در چارچوب اسلام و قانون اساسی به خدمت خود ادامه دهید، در صورتی که نسبت به بعضی از وزرا به توافق نمی‌رسید چون گذشته عمل شود. این حق قانونی مجلس است که به هر وزیری که مایل بود، رأی دهد. تعزیرات از این پس در اختیار مجمع تشخیص مصلحت است که اگر صلاح بداند به هز میزان که مایل باشد، در اختیار دولت قرار خواهد داد. همه باید به خدا پناه ببریم و در مواقع عصبانیت دست به کارهایی نزنیم که دشمنان اسلام از آن سوء استفاده کنند. مردم ما از این گونه مسائل در طول انقلاب زیاد دیده‌اند. این حرکات هیچ تأثیری در خطوط اصیل و اساسی انقلاب اسلامی ایران نخواهد داشت. از آنجا که من به شما علاقمندم، انشاءالله عندالملاقات مسائلی است که گوشزد می‌نمایم.

سید روح‌الله الموسوی الخمینی - 14 شهریور 1367"

این جمله امام در گوشم طنین انداز می شود "مردم ما از این گونه مسائل در طول انقلاب زیاد دیده‌اند. این حرکات هیچ تأثیری در خطوط اصیل و اساسی انقلاب اسلامی ایران نخواهد داشت ". و تاریخ تکرار می شود، تاریخ صدر اسلام، تاریخ صدر انقلاب، هر چند با رنگ "سبز مخملی". دیگر دعوا بر سر احمدی‌نژاد نیست. هاشمی صحنه گردانی اش را در نامه ای که صحنه گردان بسیاری از صحنه ها خواهد بود، انکار می کند، اما چه سود که احمدی نژاد این صحنه گردانی را پیش از این افشا کرده است. و با خود زمزمه می کنم:

اینکه رخساره برافروخته ای یعنی چه؟              پرده از چهره برانداخته ای یعنی چه؟

حجت الاسلام والمسلمین صدیقی با اشاره به شرایط کنونی رای به احمدی‌نژاد را همانند جهاد در راه خدا دانست.

به گزارش خبرگزاری فارس حجت الاسلام والمسلمین صدیقی در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی فارس با اشاره به این که این شب‌ها شب ارتباط با خداست گفت: این شب‌ها شب عمل به آیه « وابتغوا الیه الوسیله و جاهدوا فی سبیله لعلکم تفلحون» است . باید با تمام توان هوشیاری را حفظ کرد.

ایشان تاکید کرد: تقویت دولت ،‌پیشگیری از فتنه‌ها انشاالله کمک به افزایش رای آقای احمدی‌نژاد است. این را به عنوان یک جهاد فی‌سبیل الله و با قصد قربت باید انجام داد.

حجت الاسلام والمسلمین صدیقی افزود: توسل به حضرات معصومین (ع) خصوصا وجود مبارک حضرت زهرا(س) ،‌امام حسین (ع) ، شهدای کربلا و امام زمان ارواحنا فدا کارساز و نتیجه ساز است.این‌ها را باید انشاالله در این شب‌ها هر کسی می‌تواند انجام دهدو ارتباطی با این انوار الهی برقرار کرده و دعا کند تا با تقوا که زمینه مقبولیت است نتیجه نهایی حاصل شود. انشاالله دور از هوا و هوس برای دین و آرامش مردم و برای عزت شیعه و برای خشنودی نائب ایشان خواهد شد.

ایشان تاکید کرد: رهبری عزیزمان هم مرجع و هم رهبر است و رضایتشان هم رضایت خداوند متعال خواهد بود. این‌ها را باید به یکدیگر گفت و تاکید نمود که این عمل به عنوان یک جهاد قربة‌ الی الله محسوب می‌شود . امشب و فردا شب، شب توسل و شب جهاد است و شب توبه و تقواست. خداوند درهای رحمتش باز است و دعا کنید تا نصرتش را نازل بفرماید.

پنج شنبه بیست و یکم 3 1388
حسن عباسی در همایش وبلاگ نویسان حامی احمدی نژاد(2):
دولت نهم جام زهری که مجلس ششم به رهبری داد، شکست/فساد آقازاده‌ها و شهرام جزایری‌ها پدیده کدام دولت بود؟

رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز اظهار داشت: شهرام جزایری در دولت کنونی پرورش نیافته است و در آن زمان از رییس مجلس به پایین، با پانصد یا سیصد میلیون تومان همه را خرید و رییس مجلس و کارگزاران دولتی با دریافت پول وامدار جزایری شدند.
به گزارش خبرنگار سیاسی برنا دکتر حسن عباسی عصر امروز در همایش وبلاگ نویسان حامی احمدی نژاد که با حضور بیش از پانصد نفر از وبلاگ نویسان در مؤسسه فرهنگی سیدالشهدا برگزار شد، به بودجه در اختیار مسئولان اشاره کرد و اظهار داشت: براساس اخبار خبرگزاری‌ها و سایت‌ها، دولت گذشته برای افتتاح فرودگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) که هنوز هم کامل نیست یک میلیارد و هشتصد میلیون تومان هزینه کرد. 
عباسی تاکید کرد: سالن جشن افتتاح این فرودگاه یک سالن بادی بود که از ایتالیا 300 میلیون اجاره کرده بودند؛ صندلی‌ها و گل و شیرینی را از جای دیگر سفارش داده بودند. 
این استاد دانشگاه افزود: امروز دولت برای افتتاح پروژه‌ها حداکثر دو میلیون تومان هزینه می‌کند و پول‌هایی را که به آن صورت هزینه می‌شد امروز به دست مردم عوام می‌رسد که دستشان به جایی نمی‌رسید. 
وی تصریح کرد: شهرام جزایری در دولت کنونی پرورش نیافته است و در آن زمان از رییس مجلس به پایین، با پانصد میلیون تومان همه را خرید و رییس مجلس و کارگزاران دولتی با دریافت سیصد میلیون تومان وامدار جزایری شدند. 
عباسی اظهار داشت: آیا فساد آقازاده‌ها و شهرام جزایری‌ها پدیده این دولت بود؟ در زمان محاکمه‌ یکی از کارگزارانی‌ها پروژه مژده برای واگذاری به هنرمندان مطرح شد. 
این استاد دانشگاه با اشاره به این‌که دولت قبلی نخبه ‌گرا و دولت کنونی توده‌گراست گفت: دولت قبلی به سینماگران، هنرمندان و روشنفکران می‌رسید و این دولت به عوام و محرومان بیشتر رسیدگی می‌کند. 
وی افزود: هر روزنامه رنگین برای فعالیتش به سه تا چهار میلیارد تومان نیاز دارد؛ آیا روزنامه‌هایی که خط قرمز اسلام، مبانی نظام و قانون اساسی را طی می‌کردند جز با حساب در اختیار مسئولان اداره می‌شدند. 
وی تصریح کرد: پول‌هایی را که به محسن سازگارا در مؤسسه کیان و جامعه روز که بنیان‌های اعتقادی جامعه را زیر سؤال می‌بردند داده می‌شد امروز وقتی به کف روستاها می‌رود در اختیار عوام قرار می‌گیرد. 
رییس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز موضوع پول افشانی دولت را یکی از محورهای چالش برانگیز رسانه‌ها و سایت‌ها ذکر کرد و گفت: برخی از متنفذین جناح مقابل چهار ماه پس از اولین سفر استانی دولت در سال 84 گفتند که این سفرها تبلیغاتی است. 
وی با بیان این‌که برخی می‌گویند چرا به استان‌ها می‌روید افزود: همه جای تهران شمال تهران نیست و از تهران نمی‌توان برای همه کشور برنامه‌ریزی کرد. 
عباسی اظهار داشت: شما از حساب در اختیار به خواص پول می‌دادید و این دولت به عوام. 
وی در همین زمینه به اهدا لب‌تاپ به خبرنگاران از سوی رییس جمهور قبلی اشاره کرد و گفت: اگر فرض شما را بپذیریم که دولت پول داده است تا رأی جمع کند کشاورز و دهقان فقیر آن روستا که پنجاه هزار تومان دریافت کرده است فقط یک رأی دارداما آیا از جناح مقابل شما نمی‌توانستند بگویند لب‌تاپ داده‌اید تا خبرنگار هزاران رأی جمع کند. 
وی با بیان این‌که برخی نمی‌دانند وام یعنی چه گفت: سیاست‌های شما نظام بانکی را ایجاد کرد که افراد میلیاردها تومان وام می‌گیرند اما پس نمی‌دهند. 
وی سپس به موضوع سیصد میلیارد دلار درآمد نفتی اشاره کرد و گفت: کسی که عضو مجلس خبرگان است و در این زمینه دروغ می‌گوید چه پاسخی دارد در حالی‌که کمیسیون اقتصادی مجلس درآمد نفتی را 220 میلیارد دلار اعلام کرده است. 
عباسی با تقبیح توجیه اقدامات برای دستیابی به قدرت از جمله دروغ و دغل گفت: گاهی گفته می‌شود دولت 300 میلیارد دلار درآمد نفتی را به دست آورده و در روستاها توزیع کرده تا مردم رأی دهند. 
وی به خبر دیگری از یکی از سایت‌ها در سال‌های گذشته اشاره کرد و گفت: در آن سایت آمد که 250 میلیون تومان برای دکوراسیون اتاق وزیر هزینه شد. 
این استاد دانشگاه رویکرد غیراخلاقی در عرصه سیاست را مورد انتقاد قرار داد و گفت: کسانی که خود را از یاران و نزدیکان امام می‌دانند این موضوعات را بسط می‌دهند و هیچ برنامه رسمی و ایجابی اعلام نکرده‌اند. 
عباسی گفت: کسانی که موضوع گردش آزاد نخبگان و تغییر چهره‌ها را مطرح می‌کنند و با برگشت به فضای سال 76 که علیه نظام شعار رسمی می‌دادند این بار هم شعار مرگ بر دیکتاتور سر می دهند، در خصوص مدیریت‌های مدام‌العمر پاسخ 
بدهند.
وی مدیریت مدیریت مدام‌العمر حزب کارگزاران بر متروی تهران، مدیریت مادام‌العمر بر دانشگاه آزاد و مدیریت مدام‌العمر بر مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع را مثال زد و گفت: مرکز تحقیقات استراتژیک 17 سال سابقه ثبات تصمیم‌گیری دارد اما در این مدت 17 استراتژی از آن بیرون نیامده است. 
وی با بیان این‌که آماده است در این باره مناظره کند گفت: این افراد بگویند آیا برنامه استراتژیک و استراتژی برای اداره کشور داشته‌اند یا خیر. 
عباسی افزود: چرا رهبر انقلاب اسلامی باید طرح تحول کشور را در دانشگاه فردوسی مشهد تبیین، دهه پیشرفت را در دانشگاه شیراز و حرکت به سمت پیشرفت را در دانشگاه کردستان مطرح کنند. 
وی گفت: یکی از موارد مدیریت‌های مدام‌العمر مجمع تشخیص مصلحت‌ نظام است و این مجمع در تعیین نقشه کشور چه جایگاهی دارد. 
عباسی همچنین با اشاره به اظهارات برخی نامزدها مبنی بر این‌که کشور طرح و برنامه ندارد گفت: من از کسی که 20 سال در صحنه اجرایی کشور نبوده اما در چهار جایگاه عضو ثابت بوده است، سؤال می‌کنم در این مدت چند سیاست کلان استراتژیکو طرح برای اصلاح فرهنگی کشور ارائه کرده‌اید؟ 
وی گفت: رهبر انقلاب اسلامی در دستورات خود به بخش‌های آموزش عالی، آموزش و پرورش، قوه قضاییه، نیروهای مسلح 
به طور مستقیم طرح تحول را خواستار می‌شوند اما چرا ایشان از مجمع و مرکز تحقیقات استراتژیک طرح تحول نمی‌خواهند؟ 
وی وظیفه فرهنگستان هنر را تولید فلسفه هنر برشمرد و گفت: کسی که 20 سال رییس این فرهنگستان بوده چند صفحه فلسفه هنر ارائه کرده است. وی با اشاره به این‌که برخی دوران کنون را دوران قانون گریزی می‌نامند به خبر دیگری به شماره 19365 در تاریخ 24 آذر 83 از سایت تابناک اشاره کرد و گفت: در آن خبر به بی‌تفاوتی دولت در برابر بیش از 16 هزار تخلف مدیران شرکتی که توسط سازمان حسابرسی مورد ارزیابی قرار گرفته اشاره شده است که میزان آن بیش از 2 تریلیون ریال است. 
حسن عباسی افزود: مدیریت ما نمی توانیم در سال های آخر دفاع مقدس امام راحل(ره) را به این سطح رساندند که جام زهر را بنوشد چرا که فرمانده وقت سپاه می گفت که ما تسلیحات می خواهیم به همین دلیل نمی توانیم ادامه دهیم و نخست وزیر نیز در پاسخ می گفت که نمی تواند بنابراین همراه با رئیس مجلس این تصمیم را (ما نمی توانیم) به امام(ره) منتقل کردندتا امام(ره) جام زهر را سر بکشد. وی ادامه داد: در این خصوص باید گفت حتی اطرافیان امام معصوم(ع) همچون امام علی(ع) او را به تصمیمی که می خواستند رساندند بنا براین در دوران جنگ، مثلث ما نمی توانیم نیز امام راحل(ره) را به تصمیمی که می خواستند سوق دادند. 
رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز تاکید کرد: مدیریتی که سال های آخر دفاع مقدس مثلث ما نمی توانیم را تشکیل داده بودند، در سال 83 نیز به مقام معظم رهبری نامه نوشته و به ایشان فشار آوردند که اگر روی پرونده هسته ای پافشاری کنید جنگ پیش می آید و ما نیز شکست می خوریم بنا براین شما مجبور می شوید همچون امام راحل(ره) جام زهر را بنوشید پس هم اکنون اقدام به این کار کنید. 
عباسی ادامه داد: این که امروز آمریکایی ها پشت در ایستاده اند و بدون پیش شرط حاضر به مذاکره هستند جای تخریب دارد. 
رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز خطاب به تخریب کنندگان به دولت نهم گفت: حال در چنین فضایی آنان باید بگویند که دوره دولت نهم دوره ذلت مدارانه ای است یا عزت مدارانه؟ 
عباسی خطاب به تخریب کنندگان دولت اظهار داشت: در پرونده هسته ای از مقام معظم رهبری هزینه نکنید زیرا که ایشان با مدیریت شما در خصوص پرونده هسته ای کار را پائین آورد اما با مدیریت قوی احمدی نژاد کار فناوری صلح آمیز هسته ای را ارتقا داد. 
وی ادامه داد: اکنون چهار سال از روی کار آمدن دولت نهم گذشته و در این مدت ایران در زمینه هسته ای فعالیت چشمگیری داشته و هیچ اتفاقی نظیر جنگ نیز نیفتاده است. 
رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز با اشاره به نامه اکثر نمایندگان مجلس ششم به رهبری که در آن خواسته بودند رهبری جام زهر را بنوشد، تصریح کرد: اگر مدیر شجاعی بر سر کار آمد و اجازه نداد که رهبر وقتش جام زهر سربکشد باید تخریب شود؟ 
عباسی گفت: آنها به هر دروغ و ترفندی متوسل می شوند که به قدرت برسند، می گویند دولت در این دوره با گداپروری، فقر و فساد را افزایش داده است، می گویند گشت ارشاد را جمع می کنیم باید به آنها پاسخ داد که گشت ارشاد ربطی به دولت ندارد. 
وی ادامه داد: 250 نفر خاک امنیت این کشور را به توبره بردند و این همان براندازی نرم و مخملین است، تمام کسانی که چنین اظهاراتی در مجلس ششم داشتند اکنون اطراف برخی آقایان جمع شده اند و دولت را مورد هجمه قرار می دهند و می توان به واقع براندازی نظام را پشت شعارهای آنها دید. 
وی تاکید کرد: تمام تمرکز دولت قبلی روی نخبگان بود که مبادا ناراحت شوند اما به عوام هیچ کاری نداشت. 
وی خطاب به تخریب کنندگان دولت گفت: اینکه طی 4 سال گذشته کارهای عظیمی صورت گرفته، به دلیل این است که دولت با مقام معظم رهبری هم جهت بوده و برای نخستین بار است که رهبر معظم انقلاب فرصت پیدا کردند در دوره دولت نهم سخن از مطالب درازمدت داشته باشند چرا که در دولت قبلی دغدغه های بسیاری وجود داشت که فرصت این کارها نبود.

منبع برنا نیوز 

رحیمی تاکید کرد:دیوان محاسبات به این نکته توجه نکرده که نبایست در حساب‌های دلاری بانک مرکزی در جستجوی ما به ازاء فروش نفت خام مصرف داخلی باشد زیرا که 15 میلیارد دلار بهای نفت خام صادراتی طبق قانون به حساب دلاری بانک مرکزی واریز و بقیه با خزانه داری کل کشور به صورت ریالی تسویه و مورد عمل واقع شده است.

به گزارش "حدا نیوز"به نقل از فارس، محمد رضا رحیمی معاون حقوقی و امور مجلس رئیس جمهور در نامه ای که نسخه ای از آن را امروز در اختیار خبرنگاران مجلس قرار داد خطاب به علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی توضیحاتی نسبت به گزارش تفریغ بودجه سال 1385 کل کشور وقرائت آن در جلسه علنی مجلس با موضوع ادعای "عدم واریز یک میلیارد و پنجاه و هشت میلیون دلار به حساب خزانه از بابت بخشی از سود سهم دولت ناشی از مازاد بهای نفت خام صادراتی از 40 دلار "‌ ارائه کرد.

متن کامل این نامه بدین شرح است: احتراما عطف به گزارش تفریغ بودجه سال 1385 کل کشور وقرائت آن در جلسه علنی مجلس محترم شورای اسلامی، بدینوسیله گزارش ذیل در ارتباط با موضوع ادعای "عدم واریز یک میلیارد و پنجاه و هشت میلیون دلار به حساب خزانه از بابت بخشی از سود سهم دولت ناشی از مازاد بهای نفت خام صادراتی از 40 دلار "‌ جهت استحضار و صدور دستور قرائت در جلسه علنی مجلس محترم شورای اسلامی ایفاد می‌گردد.

 در متن حاضر سعی شده جهت تمرکز و سهولت در انتقال مفاهیم صرفا به تحلیل اطلاعات مندرج در صفحه 21 قسمت اول گزارش تفریغ بودجه 85 دیوان محاسبات کشور، در ارتباط با واریز وجوه فروش نفت به خزانه اقدام نموده از پرداختن به سایر مطالب و مستندات خودداری شود. همان طوری که استحضار دارید بر اساس جز 1 بند ه تبصره 11 بودجه سال 85 مقرر شده 6 درصد از قیمت فروش نفت خام تا سقف 40 دلار برای هر بشکه به شرکت ملی نفت ایران اختصاص یافته و 94 درصد به حساب خزانه واریز شود و در صورتی که میانگین قیمت نفت خام از 40 دلار بیشتر شود 100 درصد مبلغ مازاد به حساب خزانه واریز گردد. در این رابطه دیوان محاسبات کشور آمار نفت خام صادراتی و مصرف داخلی سال مذکور و میانگین نرخ فروش نفت صادراتی را از شرکت ملی نفت ایران دریافت داشته و از طرف دیگر از بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران مبلغ ارز واریز شده بابت صادرات نفت خام در سال مذکور را به تفکیک زیر اخذ نموده است:

شرح میلیون دلار

1- واریز به خزانه بابت سهم دولت 15.116.3

2- انتقال به حساب ذخیره ارزی 21.152.4

3- بابت 5 درصد علی الحساب مالیات شرکت نفت 2.868.4

4- بابت 4.5 درصد علی الحساب سهم سود 2.581.7

5- مصارف خاص 3.552.7 جمع کل ارز حاصل از فروش نفت در سال 1385 45.271.5 دیوان محاسبات باتوجه به اطلاعات فوق و سایر اطلاعات مکتسبه در ارتباط با درآمد مازاد بر 40 دلار حاصل از فروش نفت خام محاسبات زیر را انجام داده است(پیوست 1) مبلغ قابل واریز به خزانه شرح نفت صادراتی بشکه مازاد فروش نفت نسبت به 40 دلار 1000 دلار میلیون ریال 141.552.402 96.079.439 1.479.710.518 25.763.670 237.631.841 سپس دو رقم از گزارش بانک مرکزی یعنی اعداد ردیف 2 انتقال وجه به حساب ذخیره ارزی و ردیف 5 به عنوان مصارف خاص را جمع نموده (21.152.4+3.552=24.705.1) وعدد به دست آمده را از مبلغ محاسباتی 35.763.6 میلیون دلار جدول فوق کسر و نتیجه گرفته که حدود یک میلیارد دلار به خزانه واریز نشده است. 25.763.6- 24.705.1= 1.058.5 میلیون دلار

نتیجه‌گیری 1-از آنجا که بر اساس جدول محاسباتی دیوان محاسبات (پیوست 1)، مبلغ 10 میلیارد دلار از مبلغ 25 میلیارد دلار مربوط به معادل دلاری نفت خام مصرف داخلی به پالایشگاه‌ها می‌باشد، لذا متاسفانه به این نکته توجه نکرده است که نبایست در حساب‌های دلاری بانک مرکزی در جستجوی ما به ازاء فروش نفت خام مصرف داخلی باشد زیرا که 15 میلیارد دلار بهای نفت خام صادراتی طبق قانون به حساب دلاری بانک مرکزی واریز و بقیه با خزانه داری کل کشور به صورت ریالی تسویه و مورد عمل واقع شده است.

 2- اصولا طبق قراردادهای نفتی منعقده با خریداران خارجی ما به ازاء فروش نفت خام مستقیما از طرف مشتریان مذکور به حساب‌های معرفی شده توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران که در قراردادها نوشته شده واریز می‌شود و پولی در اختیار شرکت ملی نفت ایران قرار نمی‌گیرد که بتواند در آن دخل وتصرف نماید.

3- دیوان محاسبات در دو ستون آخر همان جدول محاسباتی خود مندرج در صفحه 21 قسمت اول (پیوست1) گزارش تفریغ 1385 تایید نموده که معادل کل ما به ازاء ریال فروش نفت خام صادراتی و مصارف داخلی به حساب خزانه منظور شده است و به این ترتیب معلوم نیست که چگونه امکان پذیر است که مبالغ فروش نفت خام صادراتی و مصارف داخلی به صورت ریال صد در صد به حساب خزانه منظور شده اما زمانی که به دلار تبدیل می‌شود کسری واریز داشته باشد.

4- به بیان ساده چنانچه شرکت ملی نفت ایران پنج بشکه نفت خام استخراج کند و سه بشکه از نفت استخراج شده را صادر و دو بشکه آن جهت مصرف داخلی به پالایشگاه تحویل‌شود بابت سه بشکه نفت خام صادراتی با فرض هر بشکه 50 دلار ،جمعا 150 دلار مستقیما از طرف مشتریان نفتی به حسابت بانک مرکزی واریز می شود و دوبشکه نفت دیگر تبدیل به فرآورده‌ شده ومثلا بنزین هر لیتر 800 ریال فروخته می‌شود و با توجه به مثال فوق،‌وجوه ارزی واریزی، به حساب بانک مرکزی بابت سه بشکه 50 دلاری جمعا 150 دلار می باشد نه پنج بشکه 50 دلاری یعنی 250 دلار.

 5- همانطور که در جدول محاسباتی دیوان محاسبات (پیوست 1) نیز نشان داده شده جمع مبلغ ریالی که بایستی به حساب خزانه واریز شود 237.632 میلیارد ریال می باشد که دقیقا همیه مبلغ در صفحه 51 صورت‌های مالی شرکت ملی نفت ایران به حساب خزانه منظور شده است. با توجه به مطالب ذکر شده ملاحظه می‌فرمایید که کسری واریزی به خزانه به هیچ وجه وجود نداشته و اشتباه مذکور یک اشتباه محاسباتی است با عنایت به گزارش مستدل فوق استدعا می‌شود مقرر فرمایید برای تنویر افکار عمومی مراتب عینا در جلسه علنی مجلس محترم شورای اسلامی قرائت و به استحضار نمایندگان بزرگوار مجلس برسد. 

چون به مناطق محروم رسیدگی می کند.
چون فساد مالی ندارد.
چون اسراییل و هم پیمانانش از او حمایت نمی کنند.
چون به احیای گفتمان انقلاب اسلامی پرداخته است.
چون واقعا مدرک دکتری گرفته است.
چون سخنانش را با دعای فرج شروع می کند.
چون بدهی های خارجی کشور را کاهش داده است.
چون با گروه های ضد انقلاب دیدار نداشته است.
چون به مبارزه با مفاسد اقتصادی پرداخته است.
چون مقابل اسکتبار جهانی و هم پیمانانش ایستاده است.
چون نمی گذارد ۴۰ تن سیب زمینی مانند ۱۳۰ تن پیاز بگندد.
چون سهام عدالت را بین مردم پخش کرده است.
چون به تمامی استان های ایران سفر کرده است.
چون بنزین را سهمیه بندی کرده است.
چون سیاست خارجی عزت مند را استوار کرده است.
چون به شعارهای عوام پسند و غیرواقعی روی نیاورده است.
چون از بیت المال برای تبلیغاتش مصرف نکرده است.
چون به مخالفانش توهین و پرخاش نمی کند.
چون به دنبال پرکردن جیب خود و خانواده اش نیست.
چون مدافع حقوق مظلومان عالم است.
چون اولین نفری است که به فکر جراحی اقتصاد ایران است.
چون پایبند به گفتمان اصول گرایی است.
چون بسیار بسیار پر کار بوده است.
چون سعی در ایجاد فجایعی نظیر ۱۸ تیر نداشته است.
چون توهین های صورت گرفته به خودش را می بخشد.
چون جلوی تفکیک دین از سیاست را سد کرد .
شنبه نهم 3 1388
مقام معظم رهبری :
کسی را برگزینید که درد کشور را بفهمد، درد مردم را بداند و از درد مردم احساس درد کند با مردم یگانه و صمیمی باشد، ساده زیست باشد و خود و خانواده و نزدیکانش از فساد و اشرافی گری و اسراف دور باشند چرا که گرایش مسئولان به اشراف و تجمل آفت بزرگی است.
چهارشنبه ششم 3 1388

رئیس جمهوری اسلامی ایران هم چنان و با گذشت نزدیک به چهارسال از ریاست خود بر قوه مجریه از حقوق اداری استفاده نکرده و همچنان به دریافتی خود از دانشگاه به عنوان استاد دانشگاه قناعت می کند.

به گزاش جهان نیوز؛ هر چند خبر عدم دریافت حقوق توسط رئیس جمهور از مدت ها پیش بر سر زبان ها افتاده و رسانه ای شده بود و حتی استفاده نکردن رئیس جمهور از حق ماموریت های خود نیز در همان زمان بسیار مورد توجه قرار گرفت اما این بار خبرنگار جهان به منبع درآمدی ناگفته ومخفی برای رئیس جمهور دسترسی پیدا کرد که تاکنون خبری از آن منتشر نشده است.

دکتر احمدی نژاد که پس از ریاست جمهوری به دلیل کم شدن حضورش در دانشگاه با کاهش دریافتی خود مواجه شده است و از طرفی با توجه به بالا رفتن مهمان ها و دیدار کنندگان با وی، رئیس قوه مجریه از مدت ها پیش اقدام به دریافت وام های با اقساط پایین نموده و گذران زندگی خود را که با مشکل مواجه شده از طریق وام های قرض الحسنه به انجام می رساند.

این گزارش حاکی از آنست که تغییر مکان زندگی رئیس جمهور نیز که در خانه های سازمانی دولتی سکنی گزیده از دیگر نشانه های ساده زیستی رئیس جمهور در وضعیتی پایین تر از خط فقر است. چرا که خانه وی از داشتن معمولی ترین امکانات مانند مبل و دیگر وسایل محروم بوده و چینش موکت ها و وسایل زوار در رفته به حدی چشم را آزار می دهد که در سفری که سید حسن نصرالله به ایران داشته و به عنوان مهمان وارد خانه دکتراحمدی نژاد شده بود، دبیر کل حزب الله لبنان از چنین زندگی ساده و بی آلایشی به شدت اظهار تعجب و شگفتی کرده بود.

دوشنبه چهارم 3 1388

رنگ مورد استفاده حامیان دکتر احمدی نژاد، رنگ عدالت و انصاف است

ثمره هاشمی درگفت و گوی مطبوعاتی با خبرنگاران استان اصفهان:

رییس ستاد هماهنگی حمایت های مردمی دکتر احمدی نژاد، درپاسخ به خبرنگاری که بیان داشته بود برخی دیگر از نامزدها از یک رنگ خاص در انتخابات خود استفاده می کند رنگ و نماد ستاد احمدی نژاد چیست، بیان داشت: رنگ مورد استفاده ما رنگ عدالت و انصاف است.

به گزارش "پایگاه اطلاع رسانی ستاد هماهنگی حمایت های مردمی دکتر احمدی نژاد"،‌ مجتبی ثمره هاشمی روز جمعه در گفت وگوی مطبوعاتی با خبرنگاران دراصفهان با اشاره به اینکه طرح تقلب از سوی برخی ها ،‌شیوه ای تکراری است و مورد رضایت مردم نیست، گفت:‌ آنها که امروز اینگونه سخن از تقلب می زنند آیا اگر خودشان پیروز انتخابات باشند نیز به این صحبت ها ادامه خواهند داد یا آن زمان سکوت اختیار می کنند؟
وی خاطرنشان کرد:‌ انتخابات ریاست جمهوری یک رویداد عادی نیست بلکه حضوری گسترده و معنا داری است که در عرصه داخلی وخارجی معانی متعددی دارد .
ثمره هاشمی با بیان این که مردم ایران منصف و طرفدار عدالت هستند،‌ افزود:‌ اگر این معنا در برگزاری انتخابات رعایت شود مورد رضایت خداوند و مردم خواهد بود .
رییس ستاد انتخاباتی محمود احمدی نژاد، گفت:‌ احمدی نژاد به طور صریح به ستادهای مردمی توصیه کرده است هیچ نوع حرکت تخریبی انجام ندهند و ضمن پرهیز از افراط و تفریط منطبق بر واقعیت ها عمل کرده و آزادگی و حقیقت جویی را مد نظر داشته باشند.
ثمره هاشمی دانشگاه ها را محل بیان این مباحث دانست و گفت:‌ هرچند که تعدادی از دانشگاه های غیرانتفاعی با عملکرد یک طرفه خویش برای افراد محدودیت ایجاد کرده و درب دانشگاه را به روی سخنرانان بستند، اما دانشجویان هرجا که باشند بیدار هستند و چه برخی بخواهند یا نخواهند، حقایق را کشف می کنند.
وی درعین حال، گفت:‌ تاکید ما بر عدم تخریب دیگران بوده اما متاسفانه برخی نامزدها موارد متعدد تخلف داشته اند و یک نامزد خاص پا را از گلیم انصاف و عدالت بیرون گذاشت .
ثمره هاشمی گسترگی فعالیت های دولت نهم به حدی است که هر فردی می تواند نمونه های آن را در محل زندگی خویش ببیند.
وی تاکید کرد:‌ به دوستان در ستادها توصیه کرده ایم به طور جدی از پول های ناپاک پرهیز کنند ، پول کثیف خیر و برکت ندارد و برای نامزد و ملت فایده نخواهد داشت، لذا باید با قناعت زیاد و فداکاری فعالیت کنید.
رییس ستاد انتخابات احمدی نژاد، تصریح کرد:‌ آنهایی که انتظار دارند ریز حساب های ذخیره ارزی بانک مرکزی در نقاط مختلف دنیا را اعلام کنیم، درخواستی مشابه خواسته دشمن دارند.
وی در پاسخ به تقاضای معرفی زود هنگام کابینه و اشاره به حمایت گروه های سیاسی در این دوره گفت: گروه ها و احزاب معیار نیستند، انتخاب اعضای کابینه با توجه به کارنامه شخصی آنان صورت می گیرد، شاید فردی وابستگی تشکیلاتی داشته باشد ولی اگر وارد کابینه شد، به مردم تعهد داده است .
ثمره هاشمی در پاسخ به فردی که درخواست کرده بود نتیجه انتخابات را پیش بینی کند بیان داشت جواب قطعی این سوال در 22 خرداد مشخص خواهد شد، زیرا مردم هستند که برای آن تصمیم می گیرند.
وی درخصوص صحبت های یک نامزد انتخاباتی درخصوص دوباره ملی کردن صنعت نفت وادعای وی مبنی بر کپی برداری احمدی نژاد از طرح وی ، بیان داشت: صنعت نفت قبلا ملی شده صحبت احمدی نژاد نیز مبنی بر مشارکت مردم در توسعه صنعت نفت از طریق مشارکت در سرمایه گذاری های آینده است .
ثمره هاشمی درپاسخ به خبرنگاری که بیان داشته بود برخی دیگر از نامزدها از یک رنگ خاص در انتخابات خود استفاده می کند رنگ و نماد ستاد احمدی نژاد چیست، بیان داشت: رنگ مورد استفاده ما رنگ عدالت و انصاف است

شنبه دوم 3 1388

استاد حاج حیدر رحیم پور ازغدی از فعلان دوره نهضت نفت و انقلاب اسلامی در گفت‌وگوی مکتوبی به روش تخریب مشابه مجاهدین خلق(منافقین) در قبال شهید رجایی و تخریب‌های جریان‌های سیاسی علیه احمدی‌نژاد اشاره و تأکید کرد: آقای مهندس موسوی و آقای خاتمی هم اندیشه می باشند و اندیشه های بنیادی هیچکدامشان با طرز تفکر احمدی‌نژاد یکسان نیست. عدالتخواهی هم کار هر کس- هر کس نیست، زیرا هردوی این دو بزرگوار پیش از احمدی‌نژاد رئیس دولت بودند و مزه عدالتخواهی‌اشان را مردم چشیده اند!

به گزارش رجانیوز، استاد رحیم‌پور در ابتدای پاسخ مکتوب خود به سؤالات سایت گام سوم نوشته است:

بسمه تعالی

عزیزان! جنبش مردمی دولت اسلامی پس از عرض سلام، من با آن عده از شاگردان خودم افراد انجمن طلاب و دانشجویان که پبش کسوتان عدالتخواهی بلکه مدرسان مکتب کلاسیک سردمداران مکتب عدالتخواهی بوده اند و ادامه جهتشان را تبریک و از خدا عزت دو جهانشان را خواهانم، دیدم تا چه اندازه آنانیکه دوره پیش در این راه گام برداشتند، با چپ و راستی که اینک در ساختار متمدن ما به هم برپیچیده و با عدالتخواهان مبارزه می کند در تقابلند.

با همه اینها از شما میخواهیم تا جایی که می توانید به خط عدالتخواهی ادامه دهید و همیشه این حدیث را بخاطر داشته باشید: شخصی خدمت معصوم می رسد و می گوید من شیعه شما می باشم و حضرت می فرمایند اگر به راستی شیعه می باشی برو برای خودت پوستی از فقر و بلا فراهم کن زیرا مقدر آنکه در جهان قامت برای عدالتخواهی آراسته سازد، همین است. جداً هم چنین است و می توان آقای احمدی‌نژاد را ابوذر علی نامید.

متن گفت‌و‌گوی مکتوب با استاد رحیم‌پور در ادامه آمده است:

چرا هر گاه احمدی نژاد بر مغرب زمین می تازد مثلاً حقوق بشر در غرب را به چالش می کشد یا به مولودش -اسرائیل- حمله می کند، برخی در داخل اورا تحقیر و توبیخ می کنند.

مستحضر باشید که 30 سال پیش هم هنگامی که شهید رجایی به سازمان ملل رفت، سرآغاز برای نشان دادن چهره واقعی این سازمان و شبهات گمراه کننده مدافع حقوق بشرش، پاهای خود را از جوراب بیرون آورد و روی میز گذاشت و گفت: از سازمان می خواهم بگوید چرا این پاها این چنین شده است! و شخصی برای اولین بار سازمان ملل را افشا و رسوا کرد. لیکن مجاهدین خلق(منافقین)، همانها که با ترور عزیزانی چون رجایی آشکار شدند، در همه جا نشر می دادند که چنین حرکتی از رییس‌جمهوری، باعث تحقیر کشور بزرگ ایران است. چرا که ضربه رجایی آنچنان مؤثر افتاده بود که همه نیروهایشان را مأمور کرده بودند صورت مسئله را از ذهن ها بزدایند و اگر می خواهید تأثیر شورا را دریابید، به عکس العمل استعمار و استثمار و گفتار و کردار عمال و همفکران دشمن در کشور بنگرید.

در مورد احمدی‌نژاد می گویند که او متمایل به انجمن حجتیه است، چون نام حضرت صاحب الامر علیه السلام را زیاد بر زبان می آورد و سعی در طرح مباحث موعود آخرالزمان و مهدویت می کند. حضرت عالی که سالها انجمن را رصد کرده اید و شاخصه های انجمنی ها را خوب می شناسید، چه قضاوتی دارید؟

اولاً، شیعه موظف است همیشه آماده ظهور آخرین پیشوای معصوم خود باشد و مؤمنان باید همیشه دعای فرج بخوانند. با این فرق که شیعه علوی مدام چون سربازی به آب و آتش می زند تا زمینه را برای ظهور حضرتش آماده سازد، همان گونه که یک میزبان باشعور تا می‌تواند برای میهمان خود وسایل پذیرایی بیشتر را تهیه می‌کند. در این صورت اگر احمدی‌نژاد با ظلم و کفر مبارزه می کند، زمینه ظهور حضرت را فراهم می کند اما اگر می‌خواهد با اشک و آه و سور چرانی‌ها و چراغانی و سرود و موسیقی امام را جذب کند و به یاری مستمندان بکشاند و هر گاه درد دل دارد، بجای فریاد به ظالمان، می رود شکایت نامه اش را به ضمیمه مقداری پول در چاه جمکران می ریزد، حق با آقایی است که می گوید چرا احمدی‌نژاد دائم متبرک به ذکر امام قائم به سیف می باشد.

ثانیاً، من خود را موظف دانسته که پیرامون انجمن حجتیه تحلیل مفصلی بنویسم و مردم را آگاه سازم که: انجمن حجتیه تا سال 42، که متدینین کوچکترین حرکت سیاسی نداشتند، بهترین انجمن بود و تا سال 56 هم با مجوز بسیاری از مراجع به کار خود ادامه می داد، سال 56 پس از فاجعه میدان ژاله فرمان داد دیگر سکوت جایز نیست، به صف مردم بپیوندید. و فروردین سال 58 هم حکم صادر که همه انجمنی ها به جمهوری اسلامی رای بدهند. پس از رسمیت جمهوری اسلامی هم در شرایطی که پیری 90 ساله و بازنشسته بود، نامه داد که شیعه به فرمان یازدهمین پیشوای خود موظف است از مراجع خود اطاعت و تقلید کنند و بنابراین همگان موظف به اطاعت از فقیه اعظم و امام انقلاب، مرجع عالیقدر امام خمینی می باشند. سال 62 چون بوسیله اعلامیه، امام دریافت که مدیریت بعدی انجمن، که عضو انجمن فلسفه فرح بود، از فرمان امام سرکشی می کند، حکم تعطیلی همه شعبات انجمن را صادر کرد. لذا اکنون انجمن حجتیه ای وجود ندارد که به خوب و بد آن بپردازیم و بگوییم چه کسی انجمنی می باشد و چه کسی نیست. [لازم به ذکر است که استاد حاج حیدر رحیم پور نقدها و ضعف های انجمن دردوره های تشکیل و فعالیتش را در تحلیل مذکور نوشته اند که گام سوم هم منتظر چاپ آن است.[

دکتر احمدی‌نژاد چه کارهایی کرد که اگر دیگران بودند، نمی توانستند بکنند؟

دکتر احمدی‌نژاد موفق تر از شهید رجایی بود و کار را جهانی کرد که احدی به جز امام و رهبر انقلاب نکرده بود.

چه کارهایی مانده است و باید انجام دهد؟

البته وقتی مشکلاتمان را با خارج حل کنیم رفع مشکلات داخلی آسان است و رهبر هم بر همین عقیده اند تا مشکلات با بیگانکان حل نشود نباید کارهای تحریک کننده ای در کشور انجام داد.

تفاوت احمدی‌نژاد با دیگر اصول گرایان چیست؟ چرا خیلی از اصولگرایان جلوی او موضع دارند؟

همان تفاوت حسین بی علی با ابن عباس (پسر عمویِ محدثِ قاریِ قرآن و صحابی بزرگ و اصول‌گرا). هنگامی که حسین(ع) عازم کوفه شد، آن بزرگ مردِ حکیم سیاسی اصول‌گرا، جلویش را گرفت و حکم صادر کرد که رفتن تو به کوفه حرام است و اگر می خواهی خود را بکشی برو، چرا زن و فرزند را می بری؟ حسین رفت و مکتب پایدار ماند. فرزندان عاقل ابن عباس سلسله بنی عباس را آفریدند و 6 امام تندرو! را شهید ساختند -از امام ششم تا امام یازدهم- آری! به قول دکتر شریعتی درگیری شیعه صفوی و شیعه علوی همیشگی است.

آیا دعوای دوم خردادی ها با دکتر احمدی‌نژاد از جنس دعوای دکتر مصدق و آیت الله کاشانی است؟

ابداً و هرگز! آنها هر دو صد در صد ملی و جان نثار مردم بودند و اختلافات را عوامِ سیاسی بودن مردم و فتنه های دشمن آفرید؛ آنها هر دو بیگانه ستیز بودند، لیکن رغبت دوم خردادیها به ساختار جمهوری لیبرالیزم بیشتر از جمهوری اسلامی می باشد، تا بتوانند با فرماندهی ولی فقیه مخالفت می کنند زیرا خط دهندگانشان می دانند با فرماندهی ولی فقیه و روی کار آمدن رییس‌جمهور پیرو ولایت فقیه، ایران در ظرف 4 سال صد در صد موفق به تکمیل دستگاه هسته‌ای خود می شود و موشک 3 هزارکیلومتری می سازد. (اما) با وجود ریاست مردی آرام و مصلحت جو، می شود 2 ساله، تأسیسات هسته‌ای کشور را تعطیل کرد. همان طور که همه را نابود کردند و حتی در دانشگاه های خود از تدریس این رشته خودداری کردند. نه! اختلاف مصدق و کاشانی درون گروهی بود و آنها هر دو دشمن بیگانه بودند، لیکن تمایل دوم خردادیها به سیاستگزاری های غرب قابل انکار نیست.

بعضی می گویند احمدی‌نژاد «گوش به حرف نکن» است این یک انگ است یا واقعیت؟ حسن است یا عیب؟

انتقاد برخی هم به احمدی‌نژاد این است که می‌گویند احمدی‌نژاد صاحب نظر نیست و گوش به فرمان رهبر و مطیع بی چون و چرای رهبر است و شما با آنکه می گویید گوش به حرف کسی نمی دهد، بپرسید آیا به جز احمدی‌نژاد کدام رئیس جمهور بود که در برنامه ریزیهای اقتصادی خود، از همه بزرگان رشته برای اظهار نظر و نقد و انتقاد دعوت کند و چرا وقتی خواست در آن مجلس شرکت نکردند؟!

می گویند احمدی‌نژاد قانون گریز است. آیا حذف سازمان برنامه و بودجه قانون گریزی است؟

ما 2 گونه قانون داریم یکی قوانین الهی که امام انقلاب فرمود هر چه بر خلاف شرع باشد، بر خلاف قانون هم می باشد، زیرا مردم به جمهوری اسلامی رأی دادند. یکی هم قوانین اجق وجقی که دشمنان رند و دوستان ساده دل بر پایه مصلحت وضع کرده اند و به شکم انقلاب ما چپانده اند. حال اگر احمدی‌نژاد از قوانین الهی می گریزد، خطاکار است، لیکن اگر از قوانین دست و پاگیری که کشور را فلج می کند، می گریزد، مقلد امام و رهبر است.

قبل از احمدی نژاد راستی ها به چپی ها می گفتند بی دین و چپی ها به راستی ها می گفتند انحصار طلب و دیکتاتور؛ با این همه اختلاف چرا چپ و راست علیه او متحد شده اند؟

اگر درسهایی را که در کلاسهای 12 سال پیش گفته بودم، به خاطر داشتید، این سؤال را نمی کردید، زیرا من مکرر گفته ام چپ و راست 2 شاخه فلاخنی می باشند که دسته آن در کف سنگ پران می باشد و 2 شریک اقتصادی اند که در 2 دفتر کار به رقابت می پردازند. ظریف ترش آنکه رهبر فعلی در 22 سالگی آنگاه که کوکاکولا و پپسی به جان هم افتاده بودند، فرمود بیهوده به سر و کله یکدیگر نزنید پول هر دو شیشه به یک جیب می رود. دلیل آشکار هم اینکه پس از انتخاب احمدی‌نژاد، 2 شاخه فلاخن در هم تافتند و اینک چماقی گشته اند که بر سر عدالتخواهی می خورد، زیرا احمدی‌نژاد بی پروا تا توانست دزدی‌های 30 ساله گذشته رابه صندوق بیت المال برگرداند. خدا پدر اینها را بیامرزد که چون امیر عدالتخواهان فرقش را نشکافتند و بخاطر خود او را بر منبر ها لعن نمی کنند.

چرا مهندس میرحسین موسوی که بحث عدالت را طرح کرده است مانند دکتر احمدی‌نژاد این دعوا را پی نمی گیرد؟ چرا جنس دعواهایش از جنس دعواهای آقای خاتمی است نه از جنس دعواهای امام یا احمدی‌نژاد؟

آقای مهندس موسوی و آقای خاتمی هم اندیشه می باشند و اندیشه های بنیادی هیچکدامشان با طرز تفکر احمدی‌نژاد یکسان نیست. عدالتخواهی هم کار هر کس- هر کس نیست، زیرا هردوی این دو بزرگوار پیش از احمدی‌نژاد رئیس دولت بودند و مزه عدالتخواهی‌اشان را مردم چشیده اند!

مهندس میر حسین موسوی می گویند: مدیران میانی ما حاضرند با همه کار کنند. حضرت عالی بارها تأکید کرده اید لایه های میانی در ادارات یا مهره راستی‌هایند یا عنصر چپی‌ها و اختیار دست احمدی‌نژاد نیست لذا فساد اداری هنوز اصلاح نشده است. آیا این تاکید آقای مهندس موسوی نظر شما را عوض نمی کند؟ چرا؟

البته که اکثریت مدیران میانی شما می توانند با 180 درجه چرخش هم با راستی ها کار کنند و هم با چپی ها! لیکن آنجا که خواسته باشند با عدالتخواهی همکاری کنند، بر می خروشند! من این را شهادت می دهم که مردم در دوره احمدی‌نژاد رنج بیشتری از ادارات کشیدند و هر که عدالتخواه تر بود، بیشتر. زیرا پشت میز ها یا راستی اند یعنی روی شاخه سمت راست فلاخن نشسته و یا چپی اند یعنی شاخه سمت چپ فلاخن را گرفته اند، و این هر دو دشمن خونی عداالتخوهان می باشند و آقای مهندس موسوی پیشتر مسئولیت داشته اند.

بعضی می گویند سیاست خارجی دکتر احمدی‌نژاد فاجعه است و بعضی می گویند افتخار، حضرت عالی چه نظری دارید؟

هر دو درست می گویند زیرا براستی برای برخی فاجعه بود و برای برخی افتخار. این را که سیاست احمدی‌نژاد چگونه بوده است، از رهبر انقلا ب باید شنید

منبع:رجانیوز

پنج شنبه سی یکم 2 1388
سفر رهبر فرزانه و حکیم انقلاب اسلامی به استان محروم کردستان، علاوه بر خیر کثیری که نصیب این منطقه نمود و عملا جریان وحدت و همبستگی ملی را کیلومترها به پیش برد، اما در این بین،تاکیدات صریح و آشکار معظم له بر تعیین شرایط کاندیدای اصلح برای پیشبرد گفتمان عدالت وپیشرفت در دهه چهارم انقلاب اسلامی، از تلالوی بیشتری برخوردار بود.

امروز که سعی داشتم به صورت سریع متن بیانات معظم له را در اجتماعات گوناگونی که در استان کردستان ایراد فرموده بودند مرور نمایم، در عین شعف و شوق از ترسیم مبانی نظری حرکت توفنده انقلاب در گام های بعدی، نگران کم توجهی احتمالی رسانه ها و اندیشمندان دغدغه مند به این مباحث عمیق و بنیادین، به خاطر حجم بالای فرمایشات در این مدت کوتاه، و اکتفا به مباحث روز شدم که امید است حداقل خود این حقیر توفیق پرداخت جدی تر به آنها را در آینده نزدیک داشته باشم.

در ادامه، و با توجه به در پیش بودن انتخابات مهم دهمین دوره ریاست جمهوری و برای درک دیدگاه های  صریح معظم له، در گام اول تنها به جمع آوری و نقل عبارات مهم ایشان در این چند روز سفر کردستان در این خصوص اکتفا می نمایم.

امروز برخلاف دوران طاغوت، دولتها خودشان به سراغ مردم مى‏آیند. یک روزى بود که مردم باید زحمت میکشیدند، تلاش میکردند تا به حضور دولتها برسند؛ امروز به برکت اسلام، دولتها هستند که راه مى‏افتند و به استانهاى مختلف، شهرهاى مختلف و دورافتاده‏ترینِ نقاط کشور میروند؛ رئیس جمهور میرود، وزیر میرود، مسئولین گوناگون میروند. مردم بعضى از این جاهائى که رئیس جمهور در آنجاها حضور پیدا میکند، میگویند ما در دوران گذشته یک مدیرکل را هم در اینجا ندیده بودیم! راست هم میگویند. این از برکت اسلام است. اسلام حکومتها را موظف میکند که به دشوارترین کارها و به ضعیف‏ترین مردم بیشتر بپردازند تا به کارهاى آسان؛ و خوشبختانه امروز این وجود دارد. خدا را سپاسگزاریم.

مى‏بینید اگر چنانچه رئیس جمهورى شور و نشاط و شوق و اراده داشته باشد، چه خدمات بزرگى را براى این کشور انجام میدهد؛ میخواهند این نباشد

بهترین کیست؟ من نسبت به شخص، هیچ‏گونه نظرى ابراز نمیکنم؛ اما شاخصهائى وجود دارد. بهترین، آن کسى است که درد کشور را بفهمد، درد مردم را بداند، با مردم یگانه و صمیمى باشد، از فساد دور باشد، دنبال اشرافیگرى خودش نباشد. آفت بزرگ ما اشرافیگرى و تجمل‏پرستى است؛ فلان مسئول اگر اهل تجمل و اشرافیگرى باشد، مردم را به سمت اشرافیگرى و به سمت اسراف سوق خواهد داد

نامزدهاى محترمى که تاکنون نام‏نویسى کرده‏اند و مشغول تبلیغات و اظهاراتى هستند - اگرچه حالا وقت قانونى هم نرسیده، اما تبلیغات میکنند؛ اشکالى ندارد - سعى کنند با انصاف عمل کنند. اثبات و نفى‏شان با توجه به حق و صدق باشد. چیزهائى را که انسان میشنود، باور نمیکند که از زبان نامزدها و آن کسانى که دنبال این مسئولیتها هستند، از روى صدق و صفا خارج شده باشد. گاهى انسان حرفهاى عجیب و نسبتهاى عجیبى میشنود. این حرفها مردم را نگران میکند؛ کسى را هم به گوینده‏ى این حرفها دلبسته و علاقه‏مند نمیکند! نامزدهاى محترم توجه داشته باشند: اذهان عمومى را تخریب نکنند. این همه نسبت خلاف دادن به این و آن، تخریب کننده‏ى اذهان مردم است؛ واقعیت هم ندارد؛ خلاف واقع هم هست. بنده که از همه‏ى این آقایان اوضاع کشور را بیشتر میدانم و بهتر خبر دارم، میدانم که بسیارى از این مطالبى که بعنوان انتقاد درباره‏ى وضع کشور و وضع اقتصاد و اینها میگویند، خلاف واقع است؛ اشتباه میکنند. ان‏شاءاللَّه اشتباه است.

یکى از دشمنى‏ها همین است که این پدیده‏ى باارزشِ تأثیر حضور مردم و نقش‏آفرینى مردم در اداره‏ى کشور و مدیریت کشور را در تبلیغات خودشان نفى کنند یا ندیده بگیرند یا انکار کنند. بارها و بارها در اظهارات صریحشان، در اظهارات کنایه‏آمیزشان، در انتخابات کشورمان خدشه کردند. نه؛ انتخابات کشور ما از انتخابات اکثر این کشورهاى مدعى دمکراسى، هم آزادتر است، هم پرشورتر است، هم انگیزه‏ى مردم در این انتخابات بیشتر است. انتخابات پرشور، انتخابات خوب، سالم. دشمن خدشه میکند. از دشمن انتظارى هم جز دشمنى نیست؛ چه انتظارى هست؟ بى‏توقعى از دوستان است. بى‏توقعى از کسانى است که جزو این ملتند؛ واقعیات را دارند مى‏بینند؛ مى‏بینند که این انتخابات چگونه سالم و متقن انجام میگیرد، در عین حال، همان حرفى را که دشمن میزند، اینها هم میزنند! من انتظارم این است: کسانى که با ملت ایرانند، جزو ملت ایرانند، توقع دارند ملت ایران به آنها توجه کنند، اینها دیگر علیه ملت ایران حرف نزنند و انتخابات ملت ایران را زیر سؤال نبرند. مرتب تکرار نکنند که آقا این انتخابات سالم نیست؛ انتخابات، انتخابات نیست. چرا دروغ میگویند؟ چرا بى‏انصافى میکنند؟ چرا خلاف واقع میگویند؟ چرا این همه زحماتى را که این ملت و مسئولین در طول این سالهاى متمادى متحمل شدند، ندیده میگیرند؟ چرا؟ چرا ناسپاسى میکنند؟

اینى که یا مسئولان ما، یا در دوره‏هاى انتخابات مثل وضع کنونى، نامزدهاى انتخاباتى ما براى جلب توجه دیگران حرفهاى غربى‏ها را تکرار کنند، این هیچ امتیازى محسوب نمیشود. امتیاز این نیست که ما آن چیزى را بگوئیم که غرب مى‏پسندد. اینها کسانى‏اند که با فکر ایرانى، فکر اسلامى، هویت اسلامى و ایرانى مخالفند. خدا را سپاس میگوئیم که ملت ایران آن رشد و آگاهى لازم را به دست آورد تا توانست بر این همه موانع فائق بیاید.

این موضوعى که نگاه به آینده دارد، مسئله‏ى شعار دهه‏ى چهارم است - که شروع شده - یعنى پیشرفت و عدالت. اعلام کرده‏ایم که این دهه، دهه‏ى پیشرفت و عدالت باشد. البته با گفتن و با اعلام کردن، نه پیشرفت حاصل میشود و نه عدالت؛ اما با تبیین کردن، تکرار کردن و همت‏ها و عزم‏ها را راسخ کردن، هم پیشرفت حاصل میشود و هم عدالت. ما میخواهیم مسئله‏ى پیشرفت و عدالت، در دهه‏ى چهارم به یک گفتمان ملى تبدیل بشود. همه باید آن را بخواهیم؛ تا نخواهیم، طراحى و برنامه‏ریزى و عملیات تحقق پیدا نخواهد کرد و به هدف هم نخواهیم رسید؛ باید تبیین بشود.

امروز و در دوران عظمت اسلام، سربلندى نظام اسلامى و سربلندى ملت ایران به خاطر مواضع ضد استکبارى‏اش، آدم مى‏بیند اگر کسى در تریبونهاى جهانى در مقابل آمریکا و اسرائیل و صهیونیسم و هم‏پیمانانشان بایستد و صریح حرف بزند، یک عده‏اى این جا خجالت میکشند! دست به دست هم میمالند ومیگویند: آقا! آبرویمان رفت! مثل همان خجالت کشیدنى که در دوران طاغوت، از نماز خواندن یکى میبردند. چرا خجالت بکشیم؟! مواضع صریح ملت ایران - و بخصوص جوانها - در مقابل ظلمها و ستمهاى بین المللى هرگز نبایستى متوقف بشود.

اگر در پی انتخابات، کسانی در مراکز گوناگون سیاسی و اقتصادی روی کار بیایند که بجای ادامه راه امام و ترویج اصول و ارزشهای امام و انقلاب، بخواهند با تملق گویی دولتهای مستکبر غربی، به خیال خود موقعیتی برای ایران دست و پا کنند، این برای ملت یک مصیبت است.

این آگاهی عمومی، همچون تمامی صحنه های دیگر، در انتخابات نیز جلوه کند تا حضور آگاهانه ملت مانع از سرکار آمدن کسانی شود که بخواهند در مقابل دشمنان تسلیم شوند و آبروی ملت را ببرند.

سه شنبه بیست و نهم 2 1388
آیت الله یزدی اعلام کرد: حمایت اکثریت اعضای جامعه مدرسین ‌از کاندیداتوری احمدی‌نژاد

خبرگزاری فارس: رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت: اکثریت اعضای این جامعه در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری از محمود احمدی‌نژاد به عنوان کاندیدای برگزیده حمایت خواهند کرد.‌به گزارش خبرگزاری فارس از قم ،آیت الله محمدیزدی رئیس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در جمع خبرنگاران گفت: جامعه مدرسین که از قدیم ترین و مقدس‌ترین نهادهایی است که همواره مورد توجه متدینین و مردم بوده است. این نهاد معمولا در مسائل مهم کشور که قبل و پس از انقلاب اسلامی و در طی فراز و نشیب‌های مختلف پشت سر امام و رهبری حرکت کرده است.
وی افزود: جامعه مدرسین به دور از روش‌هایی که در احزاب سیاسی، گروه‌ها و جناح‌ها حاکم است سعی کرده بر اساس وظایف شرعی و دینی خود عمل نماید و تا امروز نیز این جامعه روحانی علمی، فقهی و سیاسی مورد توجه و علاقه مردم بوده است.
آیت الله محمد یزدی به دیدار سال گذشته اعضای جامعه مدرسین با مقام معظم رهبری اشاره کرد و گفت: در این دیدار مقام معظم رهبری فرمودند جامعه مدرسین وقتی کسانی را به عنوان مرجع معرفی می کند کسی سوال نمی‌کند که شما بر اساس چه سمتی این کار را انجام داده اید یعنی جامعه مدرسین دارای اعتبار ذاتی است که این اعتبار را از عملکرد خود در نیم قرن اخیر به دست آورده است و باید سعی کند این اعتبار آسیب نبیند.
آیت الله محمد یزدی به روند تصمیم گیری‌های جامعه مدرسین در مسائل سیاسی و کشور اشاره کرد و گفت: جامعه مدرسین در مسائل کلی نظام نقش دارد و وارد مسائل ریز و جزیی نمی‌شود و همواره سعی کرده است عملکرد خود را با مراجع عظام تحویل و مقام معظم رهبری در راستای اهداف عالی نظام هماهنگ نماید.
وی افزود: بر اساس اساسنامه جامعه مدرسین در مسائل مهم کشور دو سوم آراء جامعه ضروری است و یکی از مهمترین مسائل کشور نیز انتخابات ریاست جمهوری دهم است.
آیت الله یزدی خاطرنشان کرد: جامعه مدرسین از ماه ها پیش در کمیسیون مربوطه کلیات، شاخص‌ها و مسائل مربوط به انتخابات ریاست جمهوری را مورد بحث و بررسی قرار داد و نتایج را به شورای عالی مدرسین جهت تصمیم گیری نهایی ارائه داده است.
وی افزود: اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در چندین جلسه به صورت محرمانه در خصوص انتخابات ریاست جمهوری به بحث و بررسی پرداختند.
رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم افزود: رأی گیری نهایی طی هفته‌های گذشته انجام شد و با توجه به اینکه تنها سه رأی با میزان حد نصاب فاصله وجود داشت و با عنایت به محدود بودن زمان اعلام نظر به این نتیجه رسیدیم که اعلام کنیم اکثریت اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از کاندیداتوری جناب آقای دکتر احمدی نژاد حمایت کردند.
وی تأکید کرد: این تصمیم جامعه مدرسین به دور از هرگونه معیارهای حزبی و سیاسی ارتقا شده و بر اساس تکلیف و وظیفه شرعی بوده است.
آیت الله یزدی به دلایل این حمایت اشاره کرد و گفت: جناب آقای احمدی نژاد در مقایسه با سایر افراد به ارزش‌های اسلامی توجه بیشتری داشته و شاخص‌های مورد نظر امام و رهبری را رعایت می‌نماید.
وی افزود: خدمات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ایشان و همچنین مردمی بودن آقای احمدی‌نژاد دیگر از دلایل حمایت جامعه مدرسین ایشان می‌باشد.
آیت الله یزدی در عین حال تصریح کرد: حمایت جامعه مدرسین به معنای تأیید مطلق نیست و همواره ضعفها و نواقص دولت نهم در جلسات مطرح و مستقیما به جناب آقای احمدی نژاد گوشزد شده است.
رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم افزود: نظر شخصی بنده به عنوان یکی از اعضای جامعه مدرسین قبلا اعلام شده است و مجددا عرض می‌کنم به هیچ وجه مجوز شرعی برای عبور از آقای احمدی نژاد را ندادیم و البته این نظر شخصی بنده می‌باشد.
آیت الله یزدی بر اهمیت حضور مردم در انتخابات اشاره کرد و گفت: اهمیت حضور مردم در انتخابات بر هیچ کس پوشیده نیست و وظیفه شرعی ، عقلانی و ملی مردم این است که در انتخابات شرکت کنند.
وی افزود: دنیا بر اساس میزان شرکت مردم در انتخابات در مسائل مختلف تصمیم گیری می‌کند و میزان شرکت‌کنندگان در انتخابات اعتبار نظام و حکومت اسلامی را بالا می برد. هر ایرانی که می خواهد اعتبار کشورش در دنیا بالا رود باید در انتخابات شرکت نماید.
رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تأ‌کید کرد: هیچ روزی همچون امروز کشور ما موقعیت و نفوذ جهانی را نداشته است و همین اینک در خیلی از مسائل کشور ما حرف نخست را در منطقه می‌زند.

شنبه بیست و ششم 2 1388

این جنجالی که اخیرا توسط برخی از رسانه‌های دوم خردادی در خصوص توزیع رایگان سیب زمینی در بین اقشار کم درآمد و مرتبط کردن این مساله با بحث انتخابات ریاست جمهوری ایجاد شده است بیشتر از تخریب دولت نهم ، توهین به مردم است.
تصور اینکه مردم رای خود را به سیب زمینی بفروشند، توهین به مردم است و کسی رای و سرنوشت خود را به سیب زمینی نمی‌فروشد.

همان طور که میدانید در سال پایانی دولت محترم آقای خاتمی 130 هزار تن پیاز خریداری شده از کشاورزان در انبارها گندید و مسوولان دولتی وقت حاضر نشدند که این محصول را در بین اقشار کم درآمد توزیع کنند.
شاید مخالفان توزیع سیب زمینی رایگان در بین اقشار کم درآمد به دنبال این هستند که این محصول نیز مانند دوره خاتمی در انبارها خراب شود و به دست مردم نرسد.
دولت طبق قانون خرید تضمینی محصولات کشاورزی موظف به خرید مازاد محصولات از کشاورزان است و اگر این محصولات را حتی به صورت رایگان در بین مردم توزیع نکند، در انبارها خواهد پوسید و به دست مردم و نیازمندان نخواهد رسید.
سال گذشته 6 میلیون تن سیب زمینی در کشور تولید شد در حالی که نیاز سالانه کشور به این محصول 5 میلیون تن است و اگر دولت آن را در بین مردم توزیع نمی کرد، به سرنوشت پیازها در دولت اصلاحات دچار می‌شد.
منطق مخالفان این اقدام دولت این است که محصولات کشاورزی مازاد که از کشاورزان خریداری شده، در انبارها فاسد شود اما در بین مردم توزیع نشود.
توزیع محصولات کشاورزی در بین خانواده های تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی و سازمان بهزیستی کشور در سال‌های گذشته نیز رخ داد اما در آن زمان کسی به آن اعتراضی نکرد. شاید حالا که به انتخابات نزدیک شدیم حساسیت کار بالا رفته است. اما مجموعه ی دولت هیچگاه از اقدام تخریبی عده ای نادان دست از کار نکشیده اند و با قدرت به کار خود ادامه میدهند و روسیاهی تخریب کنندگان برای خودشان باقی خواهد ماند.

اخیرا آقای موسوی در مصاحبه خود در پاسخ به سئوال خبرنگاری که از فعالیت دانشجویی با سوابق سوء در ستادش پرسیده بود ، بدون پاسخ روشن به این نکته گفت : « ستاد ما پول‌های کلان ندارد، نمی‌‌تواند سر چهارراه‌ها به مردم کاسه آش بدهد، نمی‌‌تواند برای رای جمع کردن در میان مردم به عده‌ای پول داده و یا کیسه‌های سیب زمینی در میان مردم پخش کند». این سخن آقای موسوی که در شأن ایشان هم نبود، قبل از آن که تعریضی بر دولت نهم باشد مانند ادعای نماینده اصلاح طلب یزد که استقبال مردم از رییس جمهور را به دلیل وعده شام و نهار دانسته بود، بی احترامی به مردم است . مردم ایران اگر این چنین بودند ، قطعا در انتخابات نهم وقتی با وعده پرداخت ماهی پنجاه هزار تومانی آقای کروبی در مرحله اول و وعده پرداخت مالی ستادهای آقای هاشمی در مرحله دوم روبرو شدند ، تصمیم خود را عوض می کردند و غیر از احمدی نژاد را انتخاب می کردند . اگر ادعای آقای موسوی صحیح باشد، باید مردم اصفهان را علاقه مند به سیب زمینی دانست و البته با این فرض دولت برای کشاندن این موج جمعیت به میدان امام خمینی که دو برابر و نیم زمین فوتبال است ، باید به واردات سیب زمینی روی آورد !
نعوذ بالله من شرور انفسنا !

شنبه نوزدهم 2 1388
X