معرفی وبلاگ
صفحه ها
دسته
سخن روز
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 297321
تعداد نوشته ها : 108
تعداد نظرات : 52
Rss
طراح قالب
GraphistThem272

سیره نبوی

1-5خنده پیامبر

1-5-1خنده ، شگفتی آفرینش

یکی از شگفتی های وجود انسان خندیدن است. خنده یکی از رفتار های  پرمعنای انسان است. آن گونه که بعضی از دانشمندان آن را یکی از ارکان تعریف وتوصیف انسان بر شمرده وگفته اند: انسان یعنی موجودی که می خندد. البته این تعریفی مبالغه آمیز است ولی به هر حال ، خنده از ویژگی های بسیار مهم انسان است که بار سنگینی از معنا را به دیگران منتقل می کند واز زیبایی هایی است که خداوند متعال در آفرینش انسان قرار داده است.

1-5-2 اقسام خنده وانتقال معانی متفاوت

انسان گاهی اوقات با صحنه ای غیر منتظره مواجه میشود، تعجب می کند وهمچنین باعث خندیدن او می شود. گاهی نیز خوسحالی ، خوشنودی ورضایت قلبی در صورت انسان به صورت خنده ظاهر می شود. همچنین خنده نشانه نشاط ، سرزندگی وامید است. وقتی انسان چیزی را دست کم می گیرد و دیگران را تحقیر یا مسخره می کند لبخند هایی معنی دار در چهره اش هویدا می شود. خنده وگریه دوحالت متفاوت است که نمادی از وضعیت روانی انسان محسوب می گردد.

1-5-3 مراتب سه گانه خنده

حداقل خنده تبسم است . در این مرحله عضلات صورت انسان منبسط می شود و لب ها با انحنای شگفت انگیز خود در وضعیتی مخصوص قرار می گیرند. درمرحله دوم  ترکیب چهره  ولب ها که نشانهای از رضایت مندی وخوشحالی است با صدا همراه می شود. در این مرحله هماهنگی چهره ، حرکت اندام وصدای آهسته حالتی میانه در خنده پدید می آورد. مرحله سوم « قهقه» است . قهقه همان خنده با صدای بلند است . در این مرحله شخص در حال خنده، بدنش نیز تکان می خورد.

1-5-4 تبسم همیشگی نشانه وصال دایمی با محبوب

چهره نورانی پیامبر عظیم الشان اسلام (ص)همواره متبسم بود. ایشان  همیشه گشاده رو، مهربان ، دوست داشتنی و صمیمی بودند. سیره نویسان در توصیف تبسم پیامبر(ص) نوشته اند که وقتی می خندید دندان های سپیدش مانند دانه های مرتب تگرگ هویدا و به سرعت ، مانند برق آسمان پنهان می گردید. ای ترکیب چهره همیشگی پیامبر(ص) بود مگر در وضعیت استثنایی که حالت جدی یا خشم به خود می گرفتند.گشاده رویی و تبسم حاکی از ابتهاجی درونی است. وقتی باطن شخص آرام و رضایت مند باشد آنگاه چهره اش متبسم می گردد . چهره پر فروغ ، متبسم وبا نشاط پیامبر(ص) نشانه اتصال روح ایشان به نقطه آغاز آفرینش یعنی خداوند متعال بود. وصال دایمی با معبود، رضایتی همیشگی را در روان پیامبر(ص) خلق می کرد وبه همین دلیل سیمایشان همیشه شاداب بود. رسول گرامی اسلام (ص) از دیگران نیز توقع داشتند که هنگام روبهرو شدن با برادران ایمانی خود چهره ای متبسم داشته باشند و گشاده رویی ، حداقل هدیه ای باشد که مسلمانان گاه  ِ رویارویی ، به یکدیگر تقدیم می کنند. چهره متبسم ، چهره ای بهشتی است و در مقابل چهره های عبوس، شبیه چهره های در هم کشیده جهنمیان است.

1-5-5 حالات استثنایی

 گاهی به دلیل موقعیت های ویژه، استثناً،متبسم از لبان پیامبر(ص) محو می شد. یک نمونه از این موقعیت ها ، لحظه نزول وحی بود. با مطالعه حالات پیامبر(ص) هنگام نزول وحی ایشان در آن لحظه با وضعیتی دشوار مواجه بودند. به همین دلیل حالت چهره مبارکشان عوض می شد. نمونه دیگر ، زمانی بود که در جبهه نبرد در مقابل دشمن می ایستادند.در این زمان پیامبر اکرم(ص) جلوه ای از خشم وغضب الهی رابه نمایش می گذاشتند. قرآن کریم به این حالت اشاره می کند:«محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم » (قرآن کریم 48/29) و نمونه بعدی وقتی بود که پیامبر با صحنه هایی از گناه مواجه می شدند : در آن لحظه ایشان برافروخته وناراحت می شدند و ناراحتی در چهره حضرت رخ می نمود. نخستین نشانه ناراحتی از رویارویی با صحنه معصیت ، محو شدن تبسم از لبان مبارک ایشان بود.

1-5-6 توصیه به گشاده رویی

 همان طور که اشاره کردیم پیامبراکرم (ص) به مسلمانان توصیه می کردند تا همواره متبسم باشند. رسول گرامی اسلام (ص) در تعبیری زیبا فرمودند :«در مواجه با یکدیگر چهره  گشاده داشته باشید وبرادران خود را از حداقل مهر ورزی محروم نکنید». امام صادق (ع) نیز در روایتی فرمودند:«کسی که در مقابل برادر مومن خود تبسم کند، ÷روردگار متعال برای او حسنه ای می نویسد»

1-5-7 بی تکلفی در خندیدن

در سیره نبی گرامی اسلام (ص) آمده است که ایشان در خندیدن تکلف نداشتند. اگر در جمع مسلمانان حاضر بودند ، سخنی یا اتفاقی خنده همگان را باعث می شد، ایشان نیز مانند سایر حاضران می خندیدند:«یضحک مما یضحکون منه و یتحب مما یتحبون منه»(محمد باقر مجلسی – بحار الانوار- ج16-باب اوصافه-ص 153)  این رفتار ، هم نوعی احترام به فضای عمومی جلسه بود و هم ، نشان از تواضع وبی تکلفی پیامبر(ص)  بود. وقتی پیامبر(ص)  می دیدند که شادی و مسرت در مجلسی حکمفرماست ، لبخند در چهره مبارکشان بیشتر می شد. نمونه هایی البته بسیار نادر از شوخی های خود پیامبر(ص) هم نقل شده است . به هر حال ایشان از اینکه اصحابش بگویند و بخندند و شادمان باشند، استقبال می کردند و خوشحال می شدند.

 1-5-8 حد ومرز های شوخی در محضر پیامبر(ص)

در تعیین حد ومرز های شوخی وخنده، دو نکته بسیار مهم در مجالس پیامبر اکرم (ص)رعایت می شد: نکته اول :شوخی ها از تصرف شیطان در امان بماند . یعنی دروغ ، تهمت، غیبت،مسخره کردن مومن ومانند آن ها همراه خنده و شوخی نباشد . اگر شما نیز این هنر را دارید که هم شاد باشید وهم دیگران را شاد کنید، یعنی اگر می توانید بی تعرض به آبروی انسان مومن دیگران را بخندانید، بسیار خوب است ولی باید بسیار زیرکانه تصرف های شبطان را مراقب باشید.نکته دوم:در شوخی وخنده صرفآ رعایت نکته اول کافی نیست. بلکه باید اضافه بر آن اندازه نگه داشته شود و در خندیدن زیاده رویی نکنیم. چون زیاد از حد خندیدن باعث قساوت قلب می شود. کسی که سنگدل شد، نمی تواند به راحتی گریه کند. علاوه بر این خنده زیاد وقار را از انسان مومن می گیرد. هیبتی را که هر کسی باید از آن سهمی داشته باشد را از بین می برد و هبوط شخصیت انسان را سبب می گردد.

1-5-9 قهقه شیطانی ، غفلت از پروردگار

پیامبر(ص)و پیشوایان معصوم ما هیچ گاه قهقه نمی زدند و دیگران را نیز از این نوع خنده منع می کردند. در روایتی از امام صادق (ع) آمده است:«القهقه من الشیطان»(کلینی-اصول کافی- ج2-باب الدعابهو الضحک-ص664) یعنی همان گونه که تبسم هدیه ای رحمانی و ملکوتی است ، قهقه نمادی از غفلت ، بی خبری و نابخردی می باشد. خداوند نیز دوست ندارد انسان از سر بی دردی  یا غفلت با صدای بلند بخندد. قهقه هیچ کدام از آثاری را که برای خنده ذکر شده، مانند گشودن عقده ها، تفرج باطنی ودرونی را تامین نمی کند: در قهقه هیجانی کاذب وجود دارد که خود سبب آشفتگی روانی انسان می شودو آسیب های آخرتی فراوانی را به دنبال می اورد.یک بار پیامبر(ص) گروهی از جوانان را دیدند که دور هم ایستاده بودند وبلند بلند می خندیدند. حضرت نزدیک رفتند وبا آنها صحبت کردند. به آنها دگفتند:چه خبر است ؟ اگر قهقه شما از آرزوهای دور ودراز نشان دارد، دلیل غفلت و بیکاری شماست. چقدر خوب است، سری هم به قبرستان بزنید واز مرگ یادی کنید تا از خواب غفلت بیدار شوید.

دسته ها : دینی
چهارشنبه نوزدهم 4 1387
X