معرفی وبلاگ
صفحه ها
دسته
سخن روز
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 279002
تعداد نوشته ها : 108
تعداد نظرات : 52
Rss
طراح قالب
GraphistThem272

پیامدهای واگرایی
مهم ترین پیامدهای سیاسی ، اجتماعی و امنیتی واگرایی میان اصولگرایان عبارت است از :
1. ترسیم غیر عادی بودن شرایط داخلی کشور در میان انظار داخلی وخارجی در این میان ، ستون پنجم دشمن و منافقان با نفوذ در میان ساختارها و احزاب سیاسی ، تلاش می کنند که فضای سیاسی ـ امنیتی داخل کشور را به صورت ملتهب نشان دهند و به گونه ای القا کنند که انسجام فکری ـ رویه ای لازم میان رجال سیاسی اصولگرا برای مهارتهدیدهای بالقوه سیاسی ـ امنیتی وجود ندارد.مخالفان نظام اسلامی ایران ، برای گسترش واگرایی فکری میان احزاب ارزشی و ولایت محور برنامه ریزی می کنند و از ابزارهای جنگ روانی ـ رسانه ای بهره می گیرند.ایالات متحده متوجه شده است که تهدیدهای برون مرزی به تنهایی ،قابلیت تغییر رفتار یا تغییر رژیم را ندارد، به همین دلیل تلاش می کنندکه از مؤلفه های تفرقه انگیز درون ساختاری بهره برداری کرده و دشمنی اصولگرایان با سلطه گران را به افزایش اختلاف در میان ساختارها ونیروهای ارزشی تبدیل سازد. آنگاه از طریق تهاجم نرم افزاری برنامه ریزی و اختلاف را وارد فاز چالش و در نهایت بحران کند که می تواند، به بحران های مشروعیت ، تصمیم گیری و مشارکت مردمی منتهی گردد که هر سه می تواند، موجب اضمحلال ساختارهای اصولگراو در نهایت تضعیف بنیادهای انقلاب و نظام اسلامی ایران گردد.از طرفی هزینه های مهار بحران بسیار بیشتر از حل اختلاف است ونیز شانس دستیابی به تفاهم نسبی در اختلاف های بنیادین ، بسیار کمتراز اختلاف های سطحی است ; به همین دلیل نیروهای اصولگرا به منظورحفظ دستاوردهای نظام و انقلاب نباید اجازه دهند که مشکلاتشان ازفاز اختلاف های سطحی به فاز دوم (چالشی ) و در نهایت فاز سوم (بحران ) تبدیل گردد، زیرا هنگامی که بحران تصمیم گیری در میان اصولگرایان عمیق گردد، دشمنان قسم خورده نظام ایران که در اطراف مرزهای کشور، مترصد موقعیت مناسب هستند، تلاش می کنند که برنامه های سخت افزاری خود را عملیاتی سازند.
2. هرگونه کاهش همگرایی در میان اصولگرایان می تواند، در سطح جامعه باز خورد منفی به وجود آورده و انسجام ملی را با تهدید مواجه سازد. هدف دشمنان این است که مردم با صف بندی و انتساب خود به جریان های مختلف اصولگرا، به جای اینکه منافع ملی را دنبال کند، به ابزاری برای تأمین منافع جناح یا گروهی خاص تبدیل گردند.از طرفی وجود چند دستگی میان جریان اصولگرا می تواند، بسترهای دلسردی مردم و کاهش مشارکت آنان را در فرآیندهای تألیف ، تسریع وقانونگذاری فراهم کرده و آنان را با جریان سوم همراه کند که با اهداف مستتر منافقان و دشمنان عجین شده است .احزاب سیاسی معاند و ضد انقلاب و از طرفی ایالات متحده و رژیم صهیونیستی در پی این هستند که از لحاظ جامعه شناسی سیاسی ،فضای داخلی ایران را به گونه ای ترسیم کنند که شکاف سیاسی ـاجتماعی میان بدنه حاکمیت اصولگرا و بافت اجتماعی وجود دارد و این شکاف روز به روز در حال گسترش است ; در نتیجه نیروهای ولایت محورو ارزشی باید راهبرد خود را طوری مدیریت و کانالیزه کنند که مسیرنمایی آن به سمت ائتلاف و همگرایی هدایت شود و بسترهای لازم رابرای شکل گیری یک جبهه اصولگرایی منسجم فراهم سازد و طبیعی است که پیروان یک جبهه بسی فراتر از یک حزب اصولگراست و این امر خود می تواند، نظام تصمیم گیری مخالفان نظام را مختل سازد.
3ـ هرگونه چند دستگی میان اصولگرایان و فاصله گرفتن از شکل گری یک جبهه منسجم می تواند، به ایجاد احزاب و گروه های سیاسی متعارفی و مخالف نظام در کشور کمک کند.احزاب سیاسی متعارض برنامه ریزی می کنند که با ایجاد فضای بی اعتمادی و دامن زدن آن ، میان جریان های ولایت محور، بسترهای لازم را برای افزایش شانسی حضور خود در شطرنج سیاسی داخلی مهیاکنند که به همین دلیل هرگونه افراط و تفریط در جریان های اصولگرامی تواند، دامنه مانور آنان را کاهش دهد و متعاقبا مقداری از جمعیت فعال جامعه را به سمت انفصال و انزواگرایی سوق دهد.در این میان ، احزاب غیر ارزشی تلاش می کنند که از آب گل آلود ماهی بگیرند و با تأثیر گذاری بر جمعیت ، جای پایی برای خود در ساختاراجتماعی ـ سیاسی بیابند. به همین دلیل توصیه می گردد که جبهه پیروان اصولگرایی ، از یک رویکرد و رویه اعتدال محور پیروی کنند و درآن محافظه کاران سنتی (ماننده جامعه روحانیت مبارز، حوزه علمیه قم ،حزب مؤتلفه اسلامی و...) و نومحافظه کاران (مانند آبادگران ، حامیان دولت و...) با تعدیل خواست های خود، به یک اجماع عقلی مرضیه الطرفین در مورد موضوع مهم داخلی و خارجی دست یابند.
ـ کاهش مشروعیت احزاب و جریان های اصولگرا
هرگونه افزایش واگرایی میان طیف های اصولگرا موجب می شود، آنان در تبلیغات نظام های انتخاباتی کشور، لیست های متعدد ارایه دهند وعلاوه بر اینکه هزینه های مادی تبلیغات را افزایش می دهد ،از طرفی موجب سردرگمی پیروان احزاب اصولگرا و ریزش آرای انتخاباتی خواهدشد و در نتیجه نیروی اصولگرا (در انتخابات ریاست جمهوری ) یاجریان های اصولگرا (در انتخابات مجلس شورای اسلامی ، مجلس خبرگان و شوراهای شهر و روستا) با پشتوانه مردمی کمی به پیروزی می رسد که می تواند، پشتوانه و مشروعیت آن فرد یا نهاد سیاسی راکاهش دهد که پیامد آن کاهش قدرت مانور و چانه زنی آنان در معادلات سیاسی ـ امنیتی داخلی ، منطقه ای و بین المللی است .
هرگونه افزایش مشروعیت و پشتوانه مردمی احزاب اصولگرا می تواند،قدرت نرم افزاری آنان را در دفاع منافع ملی و مصالح عالیه نظام افزایش دهد .
4ـ کاهش توان نرم افزاری جمهوری اسلامی ایران
منافقان و دشمنان نظام و انقلاب ، با تأسی از سیاست (تفرقه بینداز وحکومت کن ) به منظور کاهش نقش و نفوذ قدرت نرم ایران در نظام عقیدتی ـ سیاسی و امنیتی خاورمیانه برنامه ریزی می کنند، از ابزار(اختلاف ) بهره بگیرد و در این میان برنامه ریزی می کنند تا بسترهای لازم را برای گسترش واگرایی قومی ، فرقه ای و اصولگرایی در داخل کشور به وجود آورده و تقویت کنند که در صورت عدم اتخاذ یک پاداستراتژی مناسب ، می تواند در میان مدت تهدیدهای نوینی را علیه امنیت ایران به وجود آورد; در نتیجه پیش از اینکه معضل های فراروی نظام ، وارد فاز چالش و در نهایت بحران گردد، ضرورت دارد انسجام فکری ـ رویه ای لازم میان طیف اصولگرایان برای مقابله با تهاجم نرم افزاری صورت پذیرد، زیرا هزینه چهار معضل بسیار کمتر و کارآمدتراز حل چالش با بحران است .
مهم ترین ابزارها و تاکتیک های نرم افزاری ایالات متحده برای تضعیف جبهه ولایت محوری و اصولگرایی عبارت است :
ـ ایجاد و گسترش شایعه ، از طریق رسانه های ارتباط جمعی که در این راستا، در آخرین اقدام خود، شایعه بیماری شدید مقام معظم رهبری یاوجود اختلاف های بنیادین میان حوزه های علمیه و دولت را مطرح ساختند.
ـ ایجاد جنگ روانی و الگو پذیری از استراتژی (چماق و هویج ).
رسانه های صوتی ، تصویری ، دیداری و نوشتاری غرب ، به ویژه امریکانوعی جنگ روانی را به وجود می آورند و دامنه تهدیدها و نقاط ضعف راچنان بزرگ نمایی می کنند که یک تصویر مجازی منفی از نگرش رجال سیاسی ـ نظامی و موقعیت داخلی ایران را در میان افکار عمومی منطقه و بین المللی ایجاد سازند و با تهدید به اعمال تحریم های گسترده یاحمله نظامی غافلگیرانه بر اثر تداوم فعالیت های صلح آمیز هسته ای واتهام نقض حقوق بشر و اعزام ناوهای نظامی خود به خلیج فارس ، نوعی اخلال در نظام فکری اصولگرایان به وجود آورده و انسجام رویه را درمیان کارگزاران اصولگرای نظام ایرانی برای اتخاذ بهترین واکنش مناسب در قبال تهدیدها تضعیف کنند.


دسته ها : سیاسی
دوشنبه هفتم 2 1388
X