معرفی وبلاگ
صفحه ها
دسته
سخن روز
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 297789
تعداد نوشته ها : 108
تعداد نظرات : 52
Rss
طراح قالب
GraphistThem272

راهکارهای فرا روی انسجام
1ـ دوری از انحصار گرایی و محدود کردن دامنه اصولگرایی
رهبر معظم انقلاب ، به منظور همگرایی و افزایش کیفی و کمی اصولگرایی ، به مفهوم (اصولگرایان اصلاح طلب ) اشاره فرمودند.ایشان در دیدار با کارگزاران نظام ، در 29 خرداد 1385 فرمودند: (هرکس و هر جریانی که به مبانی انقلاب پایبند باشد، از هر جریانی که باشد، جزو اصولگرایان است ... و هر کاری که از لحاظ علمی ، عملی ،دینی ، اخلاقی ، اجتماعی و سیاسی که در جهت پیشرفت مردم عزیزباشد ،یک حرکت اصلاحی است و مردم از آن حمایت می کنند).مقام معظم رهبری اصلاحات را به مفهوم صحیح آن از مبانی اصول گرایی برشمردند و افزودند: (اصلاحات اصولگرایانه و اصولگرایی مصلحانه ، درهم تنیده هستند و با اصطلاحات امریکایی و اصلاحات رضا خانی که در واقع افسادات هستند و نه اصلاحات ، کاملا متفاوتند).
در این چار چوب ، هرگونه نگاه انحصاری و مرز بندی شده به جریان اصولگرایی و محدود کردن آن به افرادی خاص ، کمک آگاهانه یا ناآگاهانه به عملیاتی شدن اهداف منافقان و دشمنان نظام است که اختلاف افکنی و فرو پاشی جبهه اصولگرایی را هدف گرفته اند، زیراموجب می گردند که طبقه ای توانمند و معتقد به مبانی انقلاب ، ازخدمتگذاری به نظام انقلاب اسلامی با انگ ها و تخریب سیاسی محروم گردند و این مهم ترین آفت برای جبهه اصولگرایان است ; به همین منظور توصیه می گردد که جریان های اصولگرا، به صورت منعطف عمل کنند و کانال های لازم برای انتقادهای سازنده را به وجود آورند.
نهادینه شدن دو اصل (اصولگرایی ) و (اصلاح طلبی )، ازشاخصه های مثبت یک نظام پویا، فعال و ارزشی است .اصولگرایی ، یعنی اینکه کارگزاران نظام از اهداف انقلاب ، آرمان های امام راحل (ره )، بنیادهای حکومتی دین مبین اسلام و رهنمودهای مقام معظم رهبری و عدم برخورد گزینشی با آن لحظه ای غفلت نکنند و درنظام تصمیم گیری کلان کشور به این محورها توجه کنند. اصلاح طلبی نیز به این معناست که متناسب با شرایط متغیر و سیال داخلی و خارجی ، قوانین و نظام تصمیم گیری کشور را طوری تدوین ،مدیریت و اجرا کرد که دو اصل منافع ملی و مصالح عالیه نظام به صورت حداکثر نسبی تأمین گردد.
2. رجال سیاسی منتسب به جریان اصولگرا، باید نقطه شروع همگرایی را از موضوع هایی شروع کنند که بر روی آنها اتفاق نظر وتفاهم نسبی وجود دارد; مانند راهکارهای افزایش خدمت رسانی به جامعه ، اعتقاد به نظریه ولایت فقیه به عنوان مرجع پایانی حل اختلاف ،اعتقاد به آرای ملت ، عدالت اجتماعی ، کمک به افزایش مشارکت حداکثری مردم در نظام های انتخاباتی کشور، ضرورت مقابله با تهاجم نرم افزاری دشمنان و... .
از طرفی تفاوت مشی و نظر افراد امری طبیعی است و نباید دستاویزتفرقه افکن در جبهه اصولگرایی قرار گیرد. رجال سیاسی اصولگرا، درمورد موضوع های مورد اختلاف باید به یک رو به مرضیه الطرفین دست یابند و هر یک از احزاب و جریان های اصولگرا، با تعدیل خواسته های حداکثری خود، دستیابی به تفاهم را امکانپذیر نمایند، زیرا بر آینداختلاف افکنی رشد سرطانی نیروی سومی خواهد بود که خواهان اضمحلال تمام طیف های اصولگر است .در این میان ، یک حزب ، یک جریان و یا گروهی از رجال سیاسی اصولگرا نباید به بیماری جزم گرایی مبتلا گردند و خود را از مشاوره (که در دین اسلام بسیار تأکید شده است ) با دیگر طیف های اصولگرا بی نیازبدانند، زیرا مبادله افکار و عقاید در میان طیف های مختلف اصولگرا،خود می تواند بستر لازم را برای همدلی و تفاهم فراهم آورد و از لحاظروانی نیز تأثیر منفی بر مخالفان نظام اسلامی ایران دارد.از طرفی رجال سیاسی حاکمیت ، باید رابطه خود را با نخبگان علمی ـمذهبی حوزه گسترش دهند و از راهنمایی های مراجع تقلید در امرحکومت بهره مند گردند، زیرا بافت جامعه شناسی ایران تا حدودی زیاد،متأثر از آموزه های علمی ـ فقهی حوزه است و هرگونه تقویت مثلت حاکمیت ـ حوزه و دانشگاه می تواند، جریان اصولگرایی را در درون جامعه نهادینه سازد.
3. تهیه منشور اصولگرایی ، با مشارکت هر دو طیف اصولگرایان سنتی و اصولگرایان اصلاح طلب ، توصیه می شود که رجال سیاسی از میان طبقه های مختلف اصولگرا، با تهیه و تدوین اساسنامه و منشوراصولگرایی برحول محورهای آن حرکت کند، تا هم از اعمال سلیقه های شخصی و جناحی جلوگیری گردد، و هم بهتر بتوان یک چشم اندازمشخص و معینی را از برنامه های میان مدت و بلند مدت جبهه اصولگرایی ترسیم کرد.در این میان ، برگزاری جلسات میان دوره ای میان احزاب اصولگرا، به دعوت از عناصر شاخص طیف های اصولگر در کنگره سالانه هر حزب وتمرکز بیشتر بر روی موضوع های کلان تا اندازه ای می تواند در تسریع فرآیند شکل گیری منشور اصولگرایی مثمر ثمر باشد.
4. افزایش تعامل میان جریان های اصولگرا، با رسانه های جمعی (تلویزیون ، مطبوعات ، رادیو و اینترنت ); تفاوت حزب و جبهه در این است که حزب یک جمعیت تک بعدی و تک صدایی است ; ولی جبهه جامعه ای چند صدایی با اهداف معین و از پیش تعیین شده است که خروجی های آن باید توسط یک ارگان تبلیغاتی ساماندهی شود، به همین دلیل جبهه اصولگرایی یا انتصاب یک مدیر اطلاع رسانی ،تلاش می کند که از تشویش اذهان عمومی جلوگیری کند.در این میان ، صدا و سیما به عنوان یک نهاد اصولگرا، بیشترین تأثیررا بر طیف وسیعی از جامعه دارد و بیشتر مخاطبان آن را طبقه متوسط وزنان جامعه تشکیل می دهند.در مرحله بعد مطبوعات و اینترنت قرار دارند که بیشتر مخاطبان آن نخبگان آکادمیک ، تجار و قشر جوان هستند.به همین دلیل ، توصیه می گردد که جبهه اصولگرایی ، با انتخاب برنامه های هدفمند و کانالیزه شده در رسانه های ارتباط جمعی ، قدرت نرم و تأثیر گذاری خود را در سطح کلان جامعه افزایش دهد.


دسته ها : سیاسی
دوشنبه هفتم 2 1388
X