مبحث سوم) نگرش دولت نهم به فناوریهسته ای
بنیان های منطقی در ضرورت بهره برداریاز انرژی هسته ای
چند کشور معدود ادعا می کنند که ایرانبه دلیل دارا بودن ذخائر غنی نفت و گاز نیازی به بهره برداری از انرژی هسته ایندارد و از اینرو، استدلال می کنند که هدف ایران از پیگیری فناوری هسته ای، تولیدسلاح هسته ای است. با توجه به دلائل و ملاحظات ذیل، اثبات خواهیم کرد که اینادعاها بی اساس بوده و فاقد محتوا می باشند و جمهوری اسلامی ایران نمیتواند صرفابه خاطر داشتن منابع عظیم نفت و گاز، تنها متکی به تامین انرژی خود از میان سوختهایفسیلی باشد:
سابقه فعالیت های هسته ای ایران بهدوران قبل از انقلاب اسلامی برمی گردد. در این دوران موافقت نامه های متعددی در زمینههمکاریهای هسته ای در حوزه های مختلف بین ایران و کشورهای غربی منعقد گردید. موسسه تحقیقاتیاستانفورد نیز که یک موسسه آمریکایی می باشد، قبل از انقلاب اسلامی مطالعه ای راانجام داد که براساس آن ایران تا سال 1995 به بیست هزار مگاوات برق هسته ای نیازدارد. گفتنی است ایران در سال 1974 قراردادی با موسسه استانفورد منعقد کرد که طیآن این موسسه وابسته به دانشگاه استانفورد، مجری تحقیق و ارائه چشم اندازی میانمدت در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و صنعتی برای توسعه ایران شد. موسسه استانفورد،نهایتاً در یک مطالعه 20 جلدی که به ایران ارائه کرد، پیشرفت صنعتی و اقتصادیایران را متکی به تولید 20 هزار مگاوات برق تا سال 1995 و راه اساسی تولید اینمقدار برق را از طریق تأسیس نیروگاههای هستهای در ایران قلمداد کرد.
این منابع محدود بوده و متعلق به نسلهایآتی کشور نیز میباشد، لذا استفاده بیرویه از آنها مجاز نیست.
استفاده از این منابع در صنایعتبدیلی نظیر پتروشیمی، به مراتب ارزش بیشتری برای کشور در پی دارد.
نیازهای فعلی ایران به الکتریسیته بسیاربیشتر از حد پیش بینی شدهمی باشد. ایران با رشد سالانه 6 تا 8 درصد تقاضا برایالکتریسیته و افزایش جمعیتی که در تا سال 2025 به 100 میلیون نفر می رسد،نمی تواندصرفا بر منابع نفت و گاز خود برای تولید الکتریسیته اتکاء نماید.
مصرف این منابع در داخل کشور بهعنوان سوخت، به شدت ارز حاصل از صادرات نفت خام و گاز طبیعی را تحتالشعاع خودقرار داده است. در صورت ادامه روند مصرف انرژی به صورت فعلی، تا چند دهه دیگرایران به عنوان یکی از وارد کنندگان نفت خام و برخی فرآوردههای مرتبط با آن نیز درخواهدآمد.
دولت، یارانههای پنهان زیادی بابتمصرف سوخت در داخل کشور میپردازد که هزینههای تولید و توزیع این فرآوردههایسوختی نیز تامین نمیگردد.
بالا بودن شدت انرژی در ایران، روندافزایش جمعیت و بالا رفتن تقاضا برای انرژی الکتریکی در بخش های مختلف، ضرورتمنطقی کردنقیمت های انرژی و کاهش یارانه های پنهان و تعدیل هزینه های فرصت سوختهای فسیلی را بیشتر آشکار خواهد کرد و در نتیجه، از نظر اقتصادی استفاده از منابعغیر فسیلی، به ویژه انرژی هستهای برای تامین نیرو، توجیه بیشتری پیدا خواهد کرد.
مخالفان برنامه هسته ای ایران،استدلال می کنند که از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نیست که ایران الکتریسیته خود رااز طریق انرژی هسته ای تامین نماید و لذا، باید از منابع فسیلی استفاده نماید. برطبق تحقیقات انجام شده باید گفت که هزینه تولید برق هسته ای و برق از طریق سوخت هایفسیلی قابل مقایسه هستند، صرف نظر از این کهسوخت های فسیلی آلودگی های محیط زیستینیز ایجاد می کنند.
سوال اصلی اینست که چرا ایران بایدمنابع نفت و گاز خود را به صورت بی رویه مصرف نماید، در حالی که می تواند مانندآمریکا و روسیه که از بزرگترین تولید کنندگان سوخت های فسیلی هستند، از منابع تجدیدپذیراستفاده نماید.
کشورها تا حدود زیادی ملزم به اجرا واعمال قوانین زیست محیطی در جهت بقای کره زمین و محیط زیست آن میباشند.
باید توجه داشت که نفت، به عنوانمنبع انرژی و سرچشمه هزاران کالای دیگر دارای منابع محدودی در سطح جهان است. ازاینرو، محور برنامهریزی اقتصادی کشورهای توسعه یافته، استفاده بهینه از نفت خاماز جمله ذخیرهسازی برای روز مبادا به عنوان منبع اصلی مشتقات غیر سوختی و غیرقابلجایگزین از آن و رو آوردن به سایر منابع انرژی بهویژه انرژی هستهای است. در جهانآینده، قدرت اقتصادی از آن بازیگرانی خواهد بود که منابع و سرچشههای انرژی را دردست داشته باشند.
با برآوردهای بهعمل آمده و در صورتادامه روند کنونی مصرف انرژی، تا حدود 15 سال دیگر ایران از جرگه کشورهای صادرکننده نفت خام خارج شده و تمام تولید نفت خام کشور، صرف مصرف داخلی خواهد شد. ازاینرو، برنامه ریزی در جهت متنوع نمودن سیستم عرضه انرژی در کشور در بلندمدت، بهعنوان یکی از سیاست های راهبردی بخش انرژی کشور قلمداد گردیده و با توجه به کارآییبهینه فناوری هستهای، گسترش بهره برداری از این فناوری یکی از الزامات کشور محسوبمی گردد.
مجموعه دلایل مذکور، اتکاء سیستمعرضه انرژی کشور به سوختهای فسیلی را غیرمنطقی ساخته و استفاده کشور از تکنولوژیهایجدید از جمله تکنولوژی هستهای را در مقام مقایسه با سوختهای فسیلی، رقابتی میسازد.ذکر این نکته نیز ضروری است که یکی از اصلی ترین مباحثی که در اقتصاد انرژی مطرحمی شود، موضوع ترکیب انرژی است که بر اساس آن هیچ کشوری سعی نمی کند از لحاظاستراتژیک انرژی مورد نیاز خود را فقط از یک منبع تامین کند، حتی اگر در آن کشوربه فراوانی یافت شود.
مبحث دوم)تاثیر فناوری هسته ای در ارتقای جایگاه جمهوری اسلامی ایران
فناوریهسته ای جزء پیشرفته ترین فناوری هاست. ورود به این عرصه، راه را برای پیشرفت وتوسعه سایر فناوری ها هموار می سازد. در جهان، 12 تا 13 کشور دارای فناوری غنیسازی اورانیوم می باشند و 5 تا 6 کشور نیز به تولید سوخت هسته ای می پردازند. جمهوریاسلامی ایران به جمع این کشورهای معدود اضافه شده است و این آن چیزی نیست کهکشورهای انحصارطلب بتوانند تحمل کنند. تمامی مراحل دستیابی به فناوری هسته ای (درابعاد سخت افزاری و نرم افزاری) نیز بومی است و با استفاده از توان، امکانات ودانشمندان داخلی و بدون وابستگی به خارج محقق شده است. نکته مهم اینست که ایراندر اوج تحریم ها به این فناوری پیشرفته دست یافته است. باید توجه داشت که جمهوریاسلامی ایران یک قدرت تاثیرگذار در عرصه های منطقه ای و بین المللی می باشد، یککشور اسلامی است و با سیاست های استعماری و یکجانبه گرایانه نیز مخالف است. ایران،خواهان حاکمیت عدالت در عرصه بین المللی و روابط بین کشورها می باشد. لذا، چنینفناوری ایران را تبدیل به یک الگو برای تمامی کشورهای اسلامی، درحال توسعه و جهانسوم می کند. در واقع، این دلایلی است که برخی کشورهای معدود با فناوری هسته ای درایران مخالفت می کنند. در این راستا، طرح مباحثی چون وجود برنامه سلاح هسته ای ویا انحراف و تلاش برای کسب سلاح هسته ای، در حالی که آژانس بین المللی انرژی اتمینیز به صراحت آنها را رد می کند، بهانه و دروغ پردازی بیش نیست.
از طرفدیگر، توجه به این نکته نیز مهم است که ایستادگی در برابر زیاده خواهی های کشورهایانحصارطلب در این مقطع در موضوع هسته ای تبلور یافته است و موضوع نیز صرفا هسته اینیست. هرگونه عقب نشینی در برابر این زیاده خواهی ها نیز موجب پیشروی آنان در سایرحوزه های دیگر خواهد شد.
مبحث اول) شرایط حاکم بر موضوع هسته ای قبل از روی کار آمدن دولت نهم
قبل از روی کار آمدن دولت جدید، شرایط زیر بر موضوع هسته ای حاکم بوده است:
محوریت سه کشور اروپایی در مذاکرات
همکاری کامل و مستمر با آژانس و انجام اقدامات داوطلبانه فراتر از الزامات حقوقی موجود
7-در این راستا، اقدامات در دو مسیر، یعنی اقدامات اعتمادساز و اقدامات برای حل و فصل مسائل و ابهامات آژانس به شرح زیر شروع گردید:
تعلیق داوطلبانه تمامی فعالیت های مرتبط با غنی سازی و حتی فراتر از آن برای بیش از دوسال و نیم.
انجام بیش از 1700 نفر روز بازرسی از تاسیسات و فعالیت های هسته ای.
امضای پروتکل الحاقی.
اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی برای بیش از دوسال و نیم.
اعطای دسترسی کامل و نامحدود به تمامی مواد و تاسیسات هسته ای.
اعطای دسترسیهای متعدد تکمیلی بر طبق پروتکلالحاقی که بیشتر موارد با اطلاع قبلی کمتر از دوساعت انجام می شد.
ارائه بیش از هزارصفحه اظهارنامه اولیه طبق پروتکل الحاقی و روزآمد کردن آنها.
چرخه سوخت و غنی سازی به مثابه خط قرمز غرب و آمریکا
تعلیق تمامی فعالیت های مرتبط با غنی سازی شامل فعالیت های تحقیق و توسعه
عدم ارجاع موضوع هسته ای ایران به شورای امنیت
مقدمه:
علوم و فنون هسته ای، جزء فن آوری های پیشرفته و برتر در عرصه کنونی می باشد. امروز، تأثیر این علوم در گسترش دانش بشری، تسلط بر طبیعت، تأمین رفاه و پیشرفت زندگی بشر غیر قابل تردید بوده و به درستی می توان آن را از عناصر و محورهای اصلی توسعه پایدار و از عوامل مهم اقتدار یک کشور به شمار آورد. اولین تلاشهای ایران برای دستیابی به فناوری هستهای به دهه 50 میلادی باز میگردد. نخستین کشوری که ایران را به دستیابی به فناوری هستهای ترغیب و این فناوری را به ایران منتقل کرد (ایالات متحده آمریکا)، نخستین مخالف جدی امروز ایران در تحقق فعالیت های هستهای آن می باشد.1 آمریکا، در سال 1967، اولین رآکتور تحقیقاتی 5 مگاواتی آب سبک را به ایران فروخت و شرکت آمریکایی (AMF)، این رآکتور را در دانشگاه تهران نصب و راهاندازی کرد. این رآکتور، از اورانیوم غنیشده با خلوص 93 درصد استفاده میکرد و آمریکا پیش از وقوع انقلاب اسلامی، حدود 5 کیلوگرم سوخت اورانیوم غنیشده سطح بالا را به ایران داد که تحت پادمان آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز قرار گرفت.با پیروزی انقلاب اسلامی و سرنگونی رژیم شاه، تحقیقات و فعالیتهای هستهای ایران با تغییرات بسیاری مواجه شد. اگر جمهوری اسلامی ایران قصد دستیابی به سلاح هستهای را داشت باید همان زمان از NPT خارج میشد، زیرا زمان قابل توجیه برای خروج از NPT دقیقا بعد از پیروزی انقلاب بود که بازنگری نسبت به همه توافق نامههای دوجانبه و چند جانبه ای که توسط رژیم پهلوی منعقد شده بود، در حال انجام بود و این موضوع برای جامعه بین المللی نیز منطقی و قابل هضم بود. اما، جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفت که عضویت و پایبندی خود به NPT، موافقت نامه پادمان و اساسنامه آژانس را حفظ نماید. با وجود این حسن نیت، سرنوشت خوبی در انتظار قراردادهای هستهای ایران نبود. با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، کشورهای غربی اجرای موافقتنامهها و قراردادهای خود از جمله ساخت نیروگاه بوشهر را به حالت تعلیق درآوردند. شرکت زیمنس، حاضر به تکمیل نیروگاه هستهای بوشهر نشد و سایر کشورهای غربی و آمریکا نیز از انتقال هرگونه تجهیزات و فناوری هستهای به جمهوری اسلامی ایران خودداری کردند. کشورهای طرف قرارداد فناوری صلح آمیز هسته ای ایران در قبل از انقلاب اسلامی مثل آلمان، فرانسه، انگلیس و... نسبت به اجرای قراردادهای منعقده که قانونی و تحت نظارت آژانس بوده و حتی مبالغ آن را نیز دریافت کرده بودند، استنکاف نمودند. این کشورها حتی از فشار به کشورهای دیگر مثل چین و روسیه که پس از انقلاب اسلامی همکاری های موثری را در حوزه هسته ای با ایران آغاز نموده بودند، فروگذار نکردند. این موضوع، حاکی از اعمال یک سیاست و استاندارد دوگانه و تبعیض آمیز در عرصه جهانی است و موید این است که کشورهای مزبور تا زمانی که کشوری در راستای منافع و اهداف آنان حرکت نماید، با هیچ مانعی مواجه نخواهد شد. اما، با در پیش گرفتن سیاست استقلال سیاسی و اقتصادی و همچنین عدم وابستگی، همین کشورها با بهانه های مختلف از هر نوع همکاری طفره رفته و تعهدات خود را نیز زیر پا می گذارند. این کشورها، حتی فراتر از این رفته و در اجرای سیاست استقلال و خودکفایی ملی نیز ایجاد مانع می کنند.
این وضعیت، عامل اساسی تصمیم گیری جمهوری اسلامی ایران برای اجرای استراتژی خودکفایی در علوم، فناوری و صنعت هسته ای بود. به ناچار، دولت جمهوری اسلامی ایران ادامة تلاش برای دسترسی به انرژی صلح آمیز هستهای را به تنهایی دنبال نمود و راه دیگری جز تلاش برای نیل به خودکفایی و استقلال در فنآوری پیچیدة هستهای برای خود ندید. بنابراین، تلاش ایران جهت دستیابی به فناوری هستهای برای مقاصد صلحآمیز ناشی از سیاست مستمری بوده است که دقیقا براساس محاسبات منافع ملی و اقتصادی کشور و با درنظر داشت نیازهای آتی توسعة ایران به منابع پایدار انرژی، از پنجاهسال پیش انتخاب شده و دنبال شده است. با وجود این موانع، جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفت که با توجه به تأثیر شگرف علوم و فنون هسته ای در مولفه های علمی، اقتصادی و اجتماعی و به طور کلی توسعه پایدار، راه خود را در مسیر پرپیچ و خم استفاده صلح آمیز از این فن آوری باز نماید
کاظم غریب آبادی (معاون مدیرکل امور سیاسی بین المللی وزارت امور خارجه و پژوهشگر و کارشناس ارشد امور بین الملل)
منبع برنا نیوز
صف کشیده اند در مقابلت ستاد های رنگارنگ
هر کدام متعلق به حزب ها و بادهای رنگارنگ
غافلند از سفیدها و سیاه ها، پیرها و جوان هایی
که هر کدامشان اند احمدی نژادهای رنگارنگ
***
از حبّ علی و آل، شادیم همه
در خط ولا و عدل و دادیم همه
با همرهی ملّت آزاده خود
ما یاور احمدی نژادیم همه
***
ز احمد تا أحد یک میم فرق است
جهانی اندر این یک میم غرق است
کسی را که احمدی باشد نژادش
و محمود نام و رهبر خواستگاهش
کسی که ناخدایش شد ولایت
ز امواج سرابش نیست وحشت
***
تو احمدی نژادی و از تبار آفتاب
خیبر شکن به زمانه و شاگرد بوتراب
رأی تمام ملّت ایران از آن توست
تا هست گفتمان تو از جنس انقلاب
***
خوشا آنانکه در این میهن پاک
که بود میهن ایمان و اخلاص
بشوند احمدی را یار و یاور
برای داشتن کشوری آباد
***
ما تشنه لبان عدل ودادیم هنوز
ما پیرو رهبر و امامیم هنوز
با رمز پر از صلابت یا مهدی
در لشگر احمدی نژادیم هنوز
***
در سایه سار رحمة العالمین باشی همیشه
با احمد و آل محمد محشور باشی تو همیشه
تو از نژاد احمدی پاکی عزیزی
تو با یزید عصر خود هم در ستیزی
ترسم که قـَدرت را ندانم چون رجایی
من نذر کردم چند گلدان تا بیایی
گلدان یاس و پیچک و شب بو و میخک
من نذر کردم ساده و زیبا و کوچک
***
امه تمخر العباب بفلک
ما رات غیر "احمدی" ربانا
رکبت صهوه العلا "بنجاد"
قائد بز سبقه الفرسانا
معنی:
امت داخل کشتی موج ها را می شکافد
و غیر از احمدی نژاد ناخدایی ندیده است
امت به احمدی نژاد به علو رسیده است
رهبری که گوی سبقت را از شجاعان ربوده است
***
نجاد و این مثلک للنجاد
رمیت حصون صناع الفساد
معنی :
احمدی نژاد چه کسی مثل تو ست
که دژ های فساد را نشانه گرفتی
***
فانت لامة الاسلام رمز
و ان غاب الرموز فمن ننادی
نجاد و انت فی القمم العوالی
لعلک دیمة تغری الغوادی
فینعم فی ندی الاسلام عصر
و یشرق من سنا الاسلام هادی
معنی:
همانا تو رمز و راز امت اسلام هستی
اگر رمز ها نباشند چه کسی را بخوانیم؟
ای احمدی نژاد همانا تو در قله های رفیعی هستی
شاید باران وجودت دشتها را سیراب کند
اسلام این زمانه به تو می نازد
و از اسلام هادی و منجی می درخشد
***
والـنَّـاسُ قَــدْ فَـقَـأَتْ عَـیْـنَ الْمُـنـافِـقِ فــی
إِیـــرانَ لَـمَّــا أَتَـــوا بـالـشَّـمْـسِ واشْــتــارُوا
فَالشَّمْـسُ / ( مَحْـمُـودُ ) لَـمَّـا فــازَ عَــنْ ثِـقَـةٍ
تَـوَجَّـهَــتْ نَــحْــوَهُ فـــــی الأَرْضِ أَنْــظـــارُ
معنی:
مردم ایران چشم منافق کور کردند زمانیکه
خورشید را آوردند و بهترین انتخاب را کردند
زمانیکه خورشید (محمود) با اطمینان درخشید
نگاه های جهان به سوی او جلب شد
***
از هر مرد و زن به دکتر محمود
بنگر که به احمدی نژاد است درود
از مردم ایران به رئیس جمهور
همواره سلام بوده خواهد بود
چون اهل تهجد و جهاد و جهد است
داده است خدا به او مقام محمود
***
مردی شعار تغییر سر داده است
غافل از اینکه به بد کسی گیر داده است
محمود ما ز تبار شجاعت است
نادان ببین که پا به دم شیر داده است
در بعد سن اگر چه جوان است یار ما
اما گوش جان به سخن پیر داده است
**
توپ تانک مخرب، دیگر اثر ندارد
به دشمنان می گوییم جانم فدای رهبر
---
این را خودم اصلاح کردم:
توپ تانک اهانت، دیگر اثر ندارد
به دشمنان می گوییم جانم فدای رهبر
***
و باز احزاب و جنگ حق و باطل
امان از فتنه های این قبایل
تو چون جزء حق نمی گویی نه خواهی
تو دشمن شدند از جان و از دل
***
ما تشنه لبان عدل و دادیم هنوز
ما پیرو رهبـر و امامـیـم هنوز
با رمز پر از صلابت یا مهدی-عج
در لشـگـر احـمـدی نـژادیـم هـنـوز
***
خوشا آنان که در این میهن پاک
که بود میهن ایمان و اخلاص
شوند احمدی را یار و یاور
برای داشتن کشوری آباد
***
شاید که زکات شاعری این باشه
شعر وقتی بگیم که حرفی از دین باشه
احمدی نژاد که نه، هدفش مقدسه
سیاستی که اساسش دین نباشه مزخرفه
**
تو احمدی نژادی و از تبار آفتاب
خیبر شکن به زمانه و شاگرد بوتراب
رأی تمام ملت ایران از آن توست
تا هست گفتمان تو از جنس انقلاب
***
ناظر انتخابات، امام زمانمونه
همیشه تو کار خیر آقا همراهمونه
توکلت الی الله، رهبرمهربونم
با اینکه من جوونم دغدغتو می دونم
کور باشه اون چشمی که غصه برات جور کنه
بازم تو انتخابات کارای ناجور کنه
***
خدا وکیلیشم تو خیلی مردی
تو موج تبلیغات منفی خیلی سختی
هر چی که از خوبیت بگم باز کمه
هر چند میدونم دلت پر غمه
ولی همه خوب میدونن احمدی
بازم تویی رئیـس جمهور بعدی
***
نه اهل دغل نه حزب بادم
شد اصل الهی اعتقادم
با ذکر "دوباره می توانیم"
من حامی احمدی نژادم
***
ای احمدی، ای که از نژاد احمدی
راه و پیام و شیوه تو رسم احمدی
با تـو کشـور و سـرزمین لاله هـا
یک سر گرفته بوی گل محمدی
***
با مردم رنجیده محشور شدی
کابوس شبانه زر و زور شدی
دست تو نمک نداشت ای ظلم ستیز
مظلوم ترین رئیس جمهور شدی
***
به رأی خود ضمیمه کن دوباره اشک و آه را
به سوی حق دوباره کن دست و دل و نگاه را
که باز هم انتخاب شود کسی که کرد نا امید
منافق داخلی و دشمن رو سیاه را
***
احمدی نژاد تندرو
گرفته از ما رانتو
وای چه بی ادبی زشتی!
منکر شده حق وتو
رحیمی تاکید کرد:دیوان محاسبات به این نکته توجه نکرده که نبایست در حسابهای دلاری بانک مرکزی در جستجوی ما به ازاء فروش نفت خام مصرف داخلی باشد زیرا که 15 میلیارد دلار بهای نفت خام صادراتی طبق قانون به حساب دلاری بانک مرکزی واریز و بقیه با خزانه داری کل کشور به صورت ریالی تسویه و مورد عمل واقع شده است.
به گزارش "حدا نیوز"به نقل از فارس، محمد رضا رحیمی معاون حقوقی و امور مجلس رئیس جمهور در نامه ای که نسخه ای از آن را امروز در اختیار خبرنگاران مجلس قرار داد خطاب به علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی توضیحاتی نسبت به گزارش تفریغ بودجه سال 1385 کل کشور وقرائت آن در جلسه علنی مجلس با موضوع ادعای "عدم واریز یک میلیارد و پنجاه و هشت میلیون دلار به حساب خزانه از بابت بخشی از سود سهم دولت ناشی از مازاد بهای نفت خام صادراتی از 40 دلار " ارائه کرد.
متن کامل این نامه بدین شرح است: احتراما عطف به گزارش تفریغ بودجه سال 1385 کل کشور وقرائت آن در جلسه علنی مجلس محترم شورای اسلامی، بدینوسیله گزارش ذیل در ارتباط با موضوع ادعای "عدم واریز یک میلیارد و پنجاه و هشت میلیون دلار به حساب خزانه از بابت بخشی از سود سهم دولت ناشی از مازاد بهای نفت خام صادراتی از 40 دلار " جهت استحضار و صدور دستور قرائت در جلسه علنی مجلس محترم شورای اسلامی ایفاد میگردد.
در متن حاضر سعی شده جهت تمرکز و سهولت در انتقال مفاهیم صرفا به تحلیل اطلاعات مندرج در صفحه 21 قسمت اول گزارش تفریغ بودجه 85 دیوان محاسبات کشور، در ارتباط با واریز وجوه فروش نفت به خزانه اقدام نموده از پرداختن به سایر مطالب و مستندات خودداری شود. همان طوری که استحضار دارید بر اساس جز 1 بند ه تبصره 11 بودجه سال 85 مقرر شده 6 درصد از قیمت فروش نفت خام تا سقف 40 دلار برای هر بشکه به شرکت ملی نفت ایران اختصاص یافته و 94 درصد به حساب خزانه واریز شود و در صورتی که میانگین قیمت نفت خام از 40 دلار بیشتر شود 100 درصد مبلغ مازاد به حساب خزانه واریز گردد. در این رابطه دیوان محاسبات کشور آمار نفت خام صادراتی و مصرف داخلی سال مذکور و میانگین نرخ فروش نفت صادراتی را از شرکت ملی نفت ایران دریافت داشته و از طرف دیگر از بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران مبلغ ارز واریز شده بابت صادرات نفت خام در سال مذکور را به تفکیک زیر اخذ نموده است:
شرح میلیون دلار
1- واریز به خزانه بابت سهم دولت 15.116.3
2- انتقال به حساب ذخیره ارزی 21.152.4
3- بابت 5 درصد علی الحساب مالیات شرکت نفت 2.868.4
4- بابت 4.5 درصد علی الحساب سهم سود 2.581.7
5- مصارف خاص 3.552.7 جمع کل ارز حاصل از فروش نفت در سال 1385 45.271.5 دیوان محاسبات باتوجه به اطلاعات فوق و سایر اطلاعات مکتسبه در ارتباط با درآمد مازاد بر 40 دلار حاصل از فروش نفت خام محاسبات زیر را انجام داده است(پیوست 1) مبلغ قابل واریز به خزانه شرح نفت صادراتی بشکه مازاد فروش نفت نسبت به 40 دلار 1000 دلار میلیون ریال 141.552.402 96.079.439 1.479.710.518 25.763.670 237.631.841 سپس دو رقم از گزارش بانک مرکزی یعنی اعداد ردیف 2 انتقال وجه به حساب ذخیره ارزی و ردیف 5 به عنوان مصارف خاص را جمع نموده (21.152.4+3.552=24.705.1) وعدد به دست آمده را از مبلغ محاسباتی 35.763.6 میلیون دلار جدول فوق کسر و نتیجه گرفته که حدود یک میلیارد دلار به خزانه واریز نشده است. 25.763.6- 24.705.1= 1.058.5 میلیون دلار
نتیجهگیری 1-از آنجا که بر اساس جدول محاسباتی دیوان محاسبات (پیوست 1)، مبلغ 10 میلیارد دلار از مبلغ 25 میلیارد دلار مربوط به معادل دلاری نفت خام مصرف داخلی به پالایشگاهها میباشد، لذا متاسفانه به این نکته توجه نکرده است که نبایست در حسابهای دلاری بانک مرکزی در جستجوی ما به ازاء فروش نفت خام مصرف داخلی باشد زیرا که 15 میلیارد دلار بهای نفت خام صادراتی طبق قانون به حساب دلاری بانک مرکزی واریز و بقیه با خزانه داری کل کشور به صورت ریالی تسویه و مورد عمل واقع شده است.
2- اصولا طبق قراردادهای نفتی منعقده با خریداران خارجی ما به ازاء فروش نفت خام مستقیما از طرف مشتریان مذکور به حسابهای معرفی شده توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران که در قراردادها نوشته شده واریز میشود و پولی در اختیار شرکت ملی نفت ایران قرار نمیگیرد که بتواند در آن دخل وتصرف نماید.
3- دیوان محاسبات در دو ستون آخر همان جدول محاسباتی خود مندرج در صفحه 21 قسمت اول (پیوست1) گزارش تفریغ 1385 تایید نموده که معادل کل ما به ازاء ریال فروش نفت خام صادراتی و مصارف داخلی به حساب خزانه منظور شده است و به این ترتیب معلوم نیست که چگونه امکان پذیر است که مبالغ فروش نفت خام صادراتی و مصارف داخلی به صورت ریال صد در صد به حساب خزانه منظور شده اما زمانی که به دلار تبدیل میشود کسری واریز داشته باشد.
4- به بیان ساده چنانچه شرکت ملی نفت ایران پنج بشکه نفت خام استخراج کند و سه بشکه از نفت استخراج شده را صادر و دو بشکه آن جهت مصرف داخلی به پالایشگاه تحویلشود بابت سه بشکه نفت خام صادراتی با فرض هر بشکه 50 دلار ،جمعا 150 دلار مستقیما از طرف مشتریان نفتی به حسابت بانک مرکزی واریز می شود و دوبشکه نفت دیگر تبدیل به فرآورده شده ومثلا بنزین هر لیتر 800 ریال فروخته میشود و با توجه به مثال فوق،وجوه ارزی واریزی، به حساب بانک مرکزی بابت سه بشکه 50 دلاری جمعا 150 دلار می باشد نه پنج بشکه 50 دلاری یعنی 250 دلار.
5- همانطور که در جدول محاسباتی دیوان محاسبات (پیوست 1) نیز نشان داده شده جمع مبلغ ریالی که بایستی به حساب خزانه واریز شود 237.632 میلیارد ریال می باشد که دقیقا همیه مبلغ در صفحه 51 صورتهای مالی شرکت ملی نفت ایران به حساب خزانه منظور شده است. با توجه به مطالب ذکر شده ملاحظه میفرمایید که کسری واریزی به خزانه به هیچ وجه وجود نداشته و اشتباه مذکور یک اشتباه محاسباتی است با عنایت به گزارش مستدل فوق استدعا میشود مقرر فرمایید برای تنویر افکار عمومی مراتب عینا در جلسه علنی مجلس محترم شورای اسلامی قرائت و به استحضار نمایندگان بزرگوار مجلس برسد.
دیدگاه نظامی گنجوی درباره انتخابات ریاست جمهوری
- عمر به خشنودی دلها گذار
تا ز تو خشنود بود کردگار
- سایه خورشید سواران ، طلب
رنج ِخود و راحت ِیاران طلب
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
و چون به آنان گفته شود در زمین فساد مکنید مىگویند ما خود اصلاحگریم (11)
وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ ﴿11﴾
بهوش باشید که آنان فسادگرانند لیکن نمىفهمند (12)
أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَکِن لاَّ یَشْعُرُونَ ﴿12﴾
و چون به آنان گفته شود همان گونه که مردم ایمان آوردند شما هم ایمان بیاورید مىگویند آیا همان گونه که کم خردان ایمان آوردهاند ایمان بیاوریم هشدار که آنان همان کمخردانند ولى نمىدانند (13)
وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُواْ کَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُواْ أَنُؤْمِنُ کَمَا آمَنَ السُّفَهَاء أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاء وَلَکِن لاَّ یَعْلَمُونَ ﴿13﴾
و چون با کسانى که ایمان آوردهاند برخورد کنند مىگویند ایمان آوردیم و چون با شیطانهاى خود خلوت کنند مىگویند در حقیقت ما با شماییم ما فقط [آنان را] ریشخند مىکنیم (14)
وَإِذَا لَقُواْ الَّذِینَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْاْ إِلَى شَیَاطِینِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَکْمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُونَ ﴿14﴾
خدا [است که] ریشخندشان مىکند و آنان را در طغیانشان فرو مىگذارد تا سرگردان شوند (15)
اللّهُ یَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَیَمُدُّهُمْ فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ ﴿15﴾
همین کسانند که گمراهى را به [بهاى] هدایتخریدند در نتیجه داد و ستدشان سود[ى به بار] نیاورد و هدایتیافته نبودند (16)
أُوْلَئِکَ الَّذِینَ اشْتَرُوُاْ الضَّلاَلَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ وَمَا کَانُواْ مُهْتَدِینَ ﴿16﴾
مثل آنان همچون مثل کسانى است که آتشى افروختند و چون پیرامون آنان را روشنایى داد خدا نورشان را برد و در میان تاریکیهایى که نمىبینند رهایشان کرد (17)
مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَکَهُمْ فِی ظُلُمَاتٍ لاَّ یُبْصِرُونَ ﴿17﴾
کرند لالند کورند بنابراین به راه نمىآیند (18)
صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَ یَرْجِعُونَ ﴿18﴾
قصد ما از آوردن ایا آیات توهین به اصلاح طلبان متعهد و مردمی و مسلمان و پیروی خط امام نیست . از نظر بنده احترام همه واجب است.
به گزارش "حدا نیوز"در حالی که آیت الله مهدوی کنی و اکثریت شخصیتهای عضو جامعه روحانیت مبارز از کاندیداتوری احمدی نژاد در انتخابات آینده حمایت کرده اند اما عدم موافقت چند تن از اعضای برجسته این جامعه سبب عدم اعلام رسمی جامعه روحانیت از کاندیداتوری احمدی نژاد شده است . ظاهرا مخالفت دو عضو برجسته این جامعه یعنی هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری اصلی ترین مانع انتشار بیانیه ای در حمایت از محمود احمدی نژاد توسط جامعه روحانیت مبارز است. در همین رابطه چندی پیش برخی از سایتها مدعی تهدید به کناره گیری هاشمی رفسنجانی از جامعه روحانیت مبارز شده بودند این در حالی است که جهان نیوز امروز در خبری اعلام کرد که ناطق نوری نیز تهدید کرده است که در صورت اعلام حمایت جامعه روحانیت مبارز از احمدی نژاد از این جامعه کناره گیری خواهد کرد. در همین راستا شنیده ها از اختلافات شدید بین اکثریت اعضا با اقلیت قدرتمند حکایت دارد.
محمد عطریانفر نیز چند روز پیش در گفتگو با خبر گزاری فارس اعلام کرده بود که ناطق نوری همکاری با احمدی نژاد را حرام میداند. گرچه این ادعا سریعا توسط ناطق تکذیب شد اما عطریانفر از موضع خود پایین نیامده اعلام کرد که برداشت شخصی من اینگونه بود!
ماجرای اختلافات ناطق نوری با احمدی نژاد از مدتها قبل مطرح بود اما با نزدیک شدن به انتخابات ناطق نوری علی رغم میل باطنی نمی تواند همچون گذشته اختلافات خود با احمدی نژاد را کتمان کند بطوریکه اخیرا وی در جلساتی صریحا از میرحسین موسوی حمایت کرده و انتقادات شدیدی را متوجه احمدی نژاد ساخته است.
لازم به ذکر است که پس از اعلام حمایت مهدوی کنی از احمدی نژاد و انتشار خبر حمایت جامعه روحانیت از محمود احمدی نژاد هم ناطق نوری در گفتگویی با خبرگزاری مهر این خبر را تکذیب و اعلام کرده بود : با صراحت عرض می کنم که جامعه روحانیت هیچ مصوبه ای در حمایت از هر یک از کاندیداها نداشته و لذا موضع ما در این زمینه سکوت و دعوت به مشارکت حداکثری است.
رئیس جمهوری اسلامی ایران هم چنان و با گذشت نزدیک به چهارسال از ریاست خود بر قوه مجریه از حقوق اداری استفاده نکرده و همچنان به دریافتی خود از دانشگاه به عنوان استاد دانشگاه قناعت می کند.
به گزاش جهان نیوز؛ هر چند خبر عدم دریافت حقوق توسط رئیس جمهور از مدت ها پیش بر سر زبان ها افتاده و رسانه ای شده بود و حتی استفاده نکردن رئیس جمهور از حق ماموریت های خود نیز در همان زمان بسیار مورد توجه قرار گرفت اما این بار خبرنگار جهان به منبع درآمدی ناگفته ومخفی برای رئیس جمهور دسترسی پیدا کرد که تاکنون خبری از آن منتشر نشده است.
دکتر احمدی نژاد که پس از ریاست جمهوری به دلیل کم شدن حضورش در دانشگاه با کاهش دریافتی خود مواجه شده است و از طرفی با توجه به بالا رفتن مهمان ها و دیدار کنندگان با وی، رئیس قوه مجریه از مدت ها پیش اقدام به دریافت وام های با اقساط پایین نموده و گذران زندگی خود را که با مشکل مواجه شده از طریق وام های قرض الحسنه به انجام می رساند.
این گزارش حاکی از آنست که تغییر مکان زندگی رئیس جمهور نیز که در خانه های سازمانی دولتی سکنی گزیده از دیگر نشانه های ساده زیستی رئیس جمهور در وضعیتی پایین تر از خط فقر است. چرا که خانه وی از داشتن معمولی ترین امکانات مانند مبل و دیگر وسایل محروم بوده و چینش موکت ها و وسایل زوار در رفته به حدی چشم را آزار می دهد که در سفری که سید حسن نصرالله به ایران داشته و به عنوان مهمان وارد خانه دکتراحمدی نژاد شده بود، دبیر کل حزب الله لبنان از چنین زندگی ساده و بی آلایشی به شدت اظهار تعجب و شگفتی کرده بود.
رنگ مورد استفاده حامیان دکتر احمدی نژاد، رنگ عدالت و انصاف است
ثمره هاشمی درگفت و گوی مطبوعاتی با خبرنگاران استان اصفهان:
رییس ستاد هماهنگی حمایت های مردمی دکتر احمدی نژاد، درپاسخ به خبرنگاری که بیان داشته بود برخی دیگر از نامزدها از یک رنگ خاص در انتخابات خود استفاده می کند رنگ و نماد ستاد احمدی نژاد چیست، بیان داشت: رنگ مورد استفاده ما رنگ عدالت و انصاف است.
به گزارش "پایگاه اطلاع رسانی ستاد هماهنگی حمایت های مردمی دکتر احمدی نژاد"، مجتبی ثمره هاشمی روز جمعه در گفت وگوی مطبوعاتی با خبرنگاران دراصفهان با اشاره به اینکه طرح تقلب از سوی برخی ها ،شیوه ای تکراری است و مورد رضایت مردم نیست، گفت: آنها که امروز اینگونه سخن از تقلب می زنند آیا اگر خودشان پیروز انتخابات باشند نیز به این صحبت ها ادامه خواهند داد یا آن زمان سکوت اختیار می کنند؟
وی خاطرنشان کرد: انتخابات ریاست جمهوری یک رویداد عادی نیست بلکه حضوری گسترده و معنا داری است که در عرصه داخلی وخارجی معانی متعددی دارد .
ثمره هاشمی با بیان این که مردم ایران منصف و طرفدار عدالت هستند، افزود: اگر این معنا در برگزاری انتخابات رعایت شود مورد رضایت خداوند و مردم خواهد بود .
رییس ستاد انتخاباتی محمود احمدی نژاد، گفت: احمدی نژاد به طور صریح به ستادهای مردمی توصیه کرده است هیچ نوع حرکت تخریبی انجام ندهند و ضمن پرهیز از افراط و تفریط منطبق بر واقعیت ها عمل کرده و آزادگی و حقیقت جویی را مد نظر داشته باشند.
ثمره هاشمی دانشگاه ها را محل بیان این مباحث دانست و گفت: هرچند که تعدادی از دانشگاه های غیرانتفاعی با عملکرد یک طرفه خویش برای افراد محدودیت ایجاد کرده و درب دانشگاه را به روی سخنرانان بستند، اما دانشجویان هرجا که باشند بیدار هستند و چه برخی بخواهند یا نخواهند، حقایق را کشف می کنند.
وی درعین حال، گفت: تاکید ما بر عدم تخریب دیگران بوده اما متاسفانه برخی نامزدها موارد متعدد تخلف داشته اند و یک نامزد خاص پا را از گلیم انصاف و عدالت بیرون گذاشت .
ثمره هاشمی گسترگی فعالیت های دولت نهم به حدی است که هر فردی می تواند نمونه های آن را در محل زندگی خویش ببیند.
وی تاکید کرد: به دوستان در ستادها توصیه کرده ایم به طور جدی از پول های ناپاک پرهیز کنند ، پول کثیف خیر و برکت ندارد و برای نامزد و ملت فایده نخواهد داشت، لذا باید با قناعت زیاد و فداکاری فعالیت کنید.
رییس ستاد انتخابات احمدی نژاد، تصریح کرد: آنهایی که انتظار دارند ریز حساب های ذخیره ارزی بانک مرکزی در نقاط مختلف دنیا را اعلام کنیم، درخواستی مشابه خواسته دشمن دارند.
وی در پاسخ به تقاضای معرفی زود هنگام کابینه و اشاره به حمایت گروه های سیاسی در این دوره گفت: گروه ها و احزاب معیار نیستند، انتخاب اعضای کابینه با توجه به کارنامه شخصی آنان صورت می گیرد، شاید فردی وابستگی تشکیلاتی داشته باشد ولی اگر وارد کابینه شد، به مردم تعهد داده است .
ثمره هاشمی در پاسخ به فردی که درخواست کرده بود نتیجه انتخابات را پیش بینی کند بیان داشت جواب قطعی این سوال در 22 خرداد مشخص خواهد شد، زیرا مردم هستند که برای آن تصمیم می گیرند.
وی درخصوص صحبت های یک نامزد انتخاباتی درخصوص دوباره ملی کردن صنعت نفت وادعای وی مبنی بر کپی برداری احمدی نژاد از طرح وی ، بیان داشت: صنعت نفت قبلا ملی شده صحبت احمدی نژاد نیز مبنی بر مشارکت مردم در توسعه صنعت نفت از طریق مشارکت در سرمایه گذاری های آینده است .
ثمره هاشمی درپاسخ به خبرنگاری که بیان داشته بود برخی دیگر از نامزدها از یک رنگ خاص در انتخابات خود استفاده می کند رنگ و نماد ستاد احمدی نژاد چیست، بیان داشت: رنگ مورد استفاده ما رنگ عدالت و انصاف است
چه می شود روزی برسد که بساط منکران همه جمع شود و در مغازه های فریب فروشی شان تخته شود و غربت ما تمام شود و ما همراه رهبر عزیزمان و همگام همین دکتر مهربان و خوب و شجاع دکتر احمدی نژاد و یارانش و مومنان و شهیدان به سپاه دلدادگان شما بپیوندیم و تحت فرمان شما باشیم و مستقیما ...مستقیما از شما دستور بگیریم ؟
چه می شود روزی برسد که کانالهای تلویزیون و ماهواره ها تصویر زیبای شما را از کنار خانه ی کعبه به دل اهل جهان مخابره کنند ؟چه می شود روزی برسد که جلوی گیشه های روزنامه فروشی ها ومجله ها ...در نمایشگاههای کتاب فقط و فقط یاد و نام و تصویر زیبای شما جلوه گری کند و دلبری کند ؟
وقتی رفتن یک مرد خدایی می تواند این همه دل را در سراسر جهان متوجه خود کند . چه میشود از اثر حضور شما عقول بشری رشد کند و برای آمدن شما به خداوند متوسل شود ؟
چه می شود ما هم بفهمیم که بزرگترین دردمان درد فراق شماست و بزرگترین خسران زندگی مان آشنا نبودن با محبت شما و بزرگترین دعایمان دعا برای فرج شماو بزرگترین عمل صالح مان یاری شما با جهاد در راه خداو گذشتن از خود و دوری از گناه است ؟
چه می شود روزی برسد هر کانالی را که می گیریم از شما بگویند که امروز چه کردید و کجا رفتید وچه فرمودید و چقدر دل شکار کردید و با خود به دایره عشق الهی بردید؟
چه می شود اگر همه ی اس ام اس ها درباره شما باشد ؟
نقل همه ی محافل و مجالس زیبایی شجاعت وتدبیر ومدیریت شما باشد ؟همه سخنان شما را بشنوند و درباره امر و فرمان شما با هم صحبت کنند ؟
وآن خبر... آن خبر بزرگ... و آن تنها خبر بزرگ... که شایسته ی شنیدن و گفتن است فقط شما باشید و بس !
چه می شود دست از بازیهای کودکانه مقام پرستی هایمان برداریم و فقط به خاطر جهاد در راه حق و انجام وظیفه ای که از درک غربت و تنهایی شما بر دوش خود احساس می کنیم ....به صحنه بیاییم ...نه هیچ چیز دیگر.
چه می شود دستمال سبز را برای رای آوردن استفاده نکنیم و بلکه رای آوردن را وسیله ای برای بر افراشته شدن پرچم سبز ایمان در جهان قرار دهیم ؟
چه می شود روزی برسد که... نقل همه ی مجالس و محافل روی زیبای شما . اخلاق روشن شما . شرح مهربانی وخوبی و درایت و مدیریت و شجاعت شما و داستان تسلط شما بر امور جهان باشد ؟
چه می شود اگر درهیچ کانالی در جهان از خشونت و ظلم و ستم اثری نماند و گناه و زشتی و پستی را تزئین نکنند و به خورد مردم جهان ندهند وبه جایش هر روز و هر روز و هر روز شرح زیبایی مدیریت شما را ببینیم و بشنویم و بگوییم و بنویسیم و دیگر اثری از طاغوت ها و خودخواهان ومتکبران و کوتاه بینان در کانالها و دیدگان واندیشه هایمان باقی نماند؟
چه می شود که به مدد دعاهای شما مردم همه کشورهای جهان بپاخیزند و بیدار شوند و بساط لشکر کشی ها و ادم کشی ها ی مدعیان و فریبکاران را در زباله دان تاریخ بریزند ؟
چه می شود روزی برسد که شیفتگان و شیدایان شما هر لحظه چشم شان به دیدار جمال زیبای شما روشن شود ؟
چه می شود گردن متکبران و قاتلان و جنایت کاران جهان زیر بار منت شما چنان بشکند که دیگر صدایی ازین ها به گوش نرسد و ادعای فریبکاری شان دلمان و گوش مان را مدام آزار ندهد ؟
چه می شود اگر عقل بشر دست از دامن مدعیان دروغین بردارد و به ریسمان الهی محبت شما دست دراز کند و برای آمدن شما بی تاب شود ؟
چه می شود که زمان وعده خداوند فرا برسد و ما در لحظه به لحظه های فتح و پیروزی سپاهیان شما ودر گشود شدن درهای بسته ....با تمام توان یاری رسان شما باشیم ؟
چه می شود که فتح و پیروزی آشکار شما را در تمام جهان ببینیم و فریاد تکبیرمان غلغله ای در عالم بپا کند ؟
چه می شود که این دلهای حسرت کشیده ی ماهم به جمع عاشقان شما... به جمع مجاهدان راه خدا پیوند بخورد ؟
ای مولای مهربان و ای سرور دلهای خوبان اهل جهان...
چه می شود که ما هم جزو آن دسته از خوبانی شویم که نظر مهربانی شما شامل حال قلبشان شده است ؟
چه می شود که که ماهم لیاقت پیدا کنیم که برای یاری شما بپاخیزیم و مانند همه خوبان و پاکان از همه ی دنیاو اهل آن بگریزیم و به جهاد در راه خداوند بزرگ میل کنیم و به دامن امن عشق الهی پناهنده شویم و آنقدر دراین عشق بمانیم تا رگ رگ وجودمان عطر محبت و عشق را بگیرد و هر چیزی بجز این شور و شوق بلند و زیبا در دلمان بمیرد ؟
چه می شود اگر شما از میان این همه عاشق که دارید این روزها از سرتاسر جهان جمع می کنید ، از میان این همه دل که روز به روز در گوشه و کنار جهان می ربایید . از میان این همه مجاهد که هر لحظه برای یاری دین الهی تربیت می کنید . نظر لطفی هم به حال ما کنید ؟
چه می شود اگر نظر محبتی هم به این قیل و قال ماکنید ؟
چه می شود اگر ما را هم مشتاق این ضیافت و لایق این لقا کنید ؟
مولای مهربان من
می گویند هرکس که در افق معرفت شما سری بلند کرده و از جام وحدانیت و نور وکمال نمی چشیده چنان مست و دست افشان شده که از سر تمام هستی برخاسته و یک لحظه دیدار شما برای سر مستی صد ساله اش کافی بوده است !
مولای مهربان من.
می گویند هر آنکس که دنیا و هر چه در آنست در افق نگاهش فرو ریخته برای آنست که یک نیم شب وجودش شامل دعای شما شده !
چه می شود اگر به دعایی یا به لقایی دل غمدیده ی خاک خورده ی ما راهم شادکنید ؟
چه می شود دل های عزادار ویرانه نشین ما را هم آباد کنید ؟
مولای مهربان من.
می گویند که شما هزارو چهار صد سال است که برای نجات عقول بشری ازین خاک زدگی و ظلمت بی خدایی در حال تلاش و مجاهدت هستید و حتی نیم شب نیز از دعا برای هدایت بشر خواب به چشمان مبارکتان نمی آید اما ما هنوز خوابیم و از شوق گناه و غفلت بی تابیم ! ای وای برما !
مولای مهربان من.
چه می شود اگر از کوچه ی ما هم عبور کنید تا ما هم از صوت خوش مهربانی شما بیدار شویم تا دیگر هوای خوردن و خوابیدن در مزبله های دنیا پرستی از سرمان بیفتد و بتوانیم متواضع و ساده به تلاش و کوششی وقفه ناپذیر برای نجات مردمان جهان و دعوت اهل آن به سوی زیبایی راه شما مشغول شویم ....
مولای مهربان من .
می گویند هر جا که ظلمی هست درین عالم دل شما به درد می آید و هر جا گناهی هست و هرجا انسانی از مبدا نورانی کمال و حقیقت جدا می افتد و در وادی های تاریک و ظلمانی سرگردان می شود دل شما برای هدایت او می تپد و شما بیش از ما گرفتاران مشتاق نجات و رهایی ما از بندهای ظلمانی نفسانیت هستید ! اما چه کنیم که سرگردانی ما در هزاران وادی حیرت و کثرت مانع این می شود که عطراین همه مهربانی شما را استشمام کنیم وبرای حرکت به سوی روشنایی و ایمانی که از خورشید وجود شما ساتع می شود اهتمام کنیم.
مولای مهربان من .
چه می شود که ما گمشدگان سر زمین های خود خواهی و نفس پرستی را به زلال مطهر نظر لطف خود یکباره از دغدغه های خاکی رها کنید و چشم دلمان را به دیدار جمال زیبای خود روشن فرمایید . تا بدانیم که درد اگر هست درمان آن فقط و فقط در دستان نورانی و متصل وصاحب قدرت شماست و هجری اگر هست در بی همتی و سستی ماست ....
مولای مهربان من .
تشنه این بادیه ی ظلمانی آیا دست چاره ای جز دست باقی مانده خداوند در روی زمین می شناسد ؟
نه حقیقتا که ...نه ما بدون یاری شما یارای حرکت در مسیر توحید و عدل داریم و نه شما ما گمشدگان را تنها و غریب می گذارید .
اما ای مولای مهربان . چه می شود اگر این تشنگان وادی های دهشتناک خاک گرفته را با جرعه ای از سیمای ملکوتی خود دریابید ؟
چه می شود که امری بفرمایید و ما نیز همراه قیام کنندگان به عدل و پاکی کمرمان را زیر بار گناهان صاف کنیم و دلمان را جلا بدهیم و راه بیفتیم و به سوی شما بیاییم ؟
چه می شود که ازین همه خروار خروار خاک لحظات دوری از عشق الهی بیرونمان بکشید ودستان عقل و فهم مان را بگیرید و تا افق درک و معرفت زیبایی های الهی خود بالا بکشید ؟
چه می شود نام ما را هم در لیست قیام کنندگان و یاران و منتظران و مشتاقان خود ثبت بفرمایید ؟
ما هم آخر دلی داریم که گه گاهی برای غربت بانوی عشق شکسته است ! و برای پهلوی آن یگانه مزد رسالت به درد آمده است !
چه می شود اگر به حرمت همان دل شکستگی ها و به رنج همان دل خستگی ها که بدون شما لمس کردیم وچشیدیم و کشیدیم چشم های خاک گرفته و نشسته ی ما را هم به دیدارتان روشن کنید شاید که در شستشوی اشک هایی که ازشوق وصال شما می ریزیم . چشممان به باطن روشن این جهان الهی منور شود؟
مولای مهربان من چه می شود همراه تمامی مومنان تاریخ . همراه تمای عاشقان تاریخ . همراه تمام شیفتگان تاریخ . همراه تمامی موحدان تاریخ .ماهم از آن کسانی باشیم که شکوه فرمانروایی شما را در عرصه زمین جشن بگیریم و ماهم همراه همه ی مومنان و صالحان زمین ارزوی دیرینه کمال بشری را به هلهله و شادی بنشینیم .
مولای مهربان من .
چه می شود اگر خداوند دردهای دل مارا به دعای شما بشنود و به این همه رنج انسان ...به این همه بدون عشق ماندن بشر... به این همه سختی و فلاکت کفران ... پایان دهد ؟
مولای مهربان من.
چه می شود اگر خداوند منان توبه مارا بپذیرد و بیش ازین با هجران شما مجازاتمان نکند و بیش ازین ما را از درک لحظات خوش دیدار شما محروم نکند که ما اگر چه تشنگی بسیار کشیدیم اما زیاد پیمان وفا نبریدیم و کم حسرت نکشیدیم .
مولای مهربان من .
اگر فریاد نمی زنیم نه برای آن است که این درد را حس نمی کنیم .نه !
همه ما این درد را حس می کنیم و با سلول سلول وجودمان می چشیم اما نه نایی برای فریادمان مانده و نه رمقی برای اشک ریختنمان !!! کمرمان زیر بار دوری از عشق خداوند خم شده و از بس که به خاک نگاه کردیم... چشممان با آسمان نامحرم شده ....
اگر هیچ ناله نمی کنیم یا از فرط درد کرخ شده ایم و یا نمی دانیم که بدون شما چه کلاهی بر سرمان رفته و چه بازی خنده داری را زندگی می دانسته ایم .بدون انسان کامل زندگی چه معنایی دارد و چه لذتی ؟ هیچ!
مولای مهربان من .
ما از اوج سرمای بی شما بودن خورشید را فراموش کرده ایم وگرنه مگر می شود بدون خورشید ماند وناله نزد و مگر می شود یکبار شما را دید و دیگر به چیزی کمتر ازین عشق قانع شد !
ما آب ندیده ایم مولاجان وگرنه به حکم فطرت ...شناگران ماهری هستیم !
ما شیرین نچشیده ایم مولا جان و گر نه به حکم فرهاد بیستون های بسیاری را تیشه خواهیم زد و گناهان بسیاری را از ریشه خواهیم کند !
مولای مهربان من.
اینکه فریادی نمی زنیم از فرط درد است نه از شدت غفلت . اینکه دادی نمی زنیم از شدت آنست که نمی دانیم با شما بودن چه عالمی دارد و آنهایی که تجربه کرده اند میگویند عالمی دارد که دیگر هیچ هیچ هیچ لذت دنیایی با یک لحظه از آن برابری نمی کند و ما مولا جان خیلی بیچاره ایم که بی شما مانده ایم و همین بی حالی مان تغاس و مجازات بیچارگی مان است .
مولای مهربان من
مولا جان چه می شود اگر ما را هم قبول کنید که با وجود همه کوچکی ها یمان در درگاه شما رفت و آمدی کنیم و هر از چند گاهی سلامی بدهیم و خودی نشان دهیم و طلب وصلی بکنیم؟
آخر ای مولای خوبان جهان آیا برای اهل زمین بجز آن سببی که مایه اتصال زمین با آسمان است راه دیگری هست به سوی اسمان ؟
ما چه کنیم که زمینی هستیم اما دلمان هوای آسمان دارد و چه کنیم که در بند هزار خاصیت این چنینی هستیم اما عشق در جانمان ولوله می اندازد و چاره ای بجز پناه بردن به در خوبان جهان نمی دانیم؟ چه می شود که ما هم مثل همه خوبان حرکتی کنیم و شبی دست برآریم و دعایی بکنیم و غم هجران تو را چاره زجایی بکنیم؟....
مولای مهربان من
چه می شود که پیامی هم برای دل ما بفرستید و یادی هم ازین فقیری ما بکنید که به امر شما ما هم توان برخواستن و قیام به عدل و دعوت به راستی و حرکت به سمت تحقق آن جامعه ی جهانی بکنیم که در آن سرور و سید و سالار و مدیر و رهبر و فرمانروا و محبوب و جان جانان و مظهر عشق جاودان شما باشید و ما پروانه هایی شویم بر گرد رخ خوب شما و دلدادگانی پرتلاش و مصمم برای جلب رضایت محبوب شما ؟
مولای مهربان من
چه می شود بساط این دروغ بازی ها و دغل کاری ها و دنیا داری ها به حکم جمال چهره شما که حجت موجه ماست پایان یابد و دیگر هر روز و هرروز رنج آزار کشیدن از دست مدعیان دروغین و منکران بی دین را نچشیم و همه اهل جهان بدانند که منظور ما ازین همه تلاش و عشق چه کسی بوده است و کدام دلبر دل آرامی دل خوبان ما را ربوده است که این چنین بی تاب یاری او شده اند ؟
مولای مهربان من
چه می شود روزی برسد که بساط منکران همه جمع شود و در مغازه های فریب فروشی شان تخته شود و غربت ما تمام شود و ما همراه رهبر عزیزمان و همگام همین دکتر مهربان و خوب و شجاع دکتر احمدی نژاد و یارانش و مومنان و شهیدان به سپاه دلدادگان شما بپیوندیم و تحت فرمان شما باشیم و مستقیما ...مستقیما از شما دستور بگیریم ؟
و بگوییم این است ...این است همان صاحب قلب ها و فرمانروای دلهای خوبان همان مهدی صاحب زمان ....که شما حتی شنیدن نامش را هم طاقت نمی آوردید و دیدن کرامت و معجزاتش را در دلهای اهل جهان نمی فهمیدید ....
این است همان سرور و سالار و آقا و مولای ما که برای اعتلای هدف بلندش که همان نجات بشر است مدام در ابتدای هر سخنی می خواندیم اللّهم عجّل لولیّک الفرج ... و شما به ما می خندیدید و منکرمان می شدید !
مولای مهربان من
چه می شود که زیباترین رای گیری دنیا هرچه زودتر در قلب همه اهل جهان برگزار شود و در آن همه مردم جهان با قلب خود فریاد کنند که ما انسانهای قرن بیستم...
رای می دهیم که شما بالای سرمان باشید ...
و رای می دهیم که شما بیایید ...
و رای می دهیم که شما را ببینیم ....
و رای می دهیم صدای دلنشین شما را بشنویم ....
و رای می دهیم که تحت فرمان شما در آییم ....
و رای می دهیم که حکومت زمین را به دست با کفایت شما بسپاریم ...
و رای می دهیم که شما ای سرور خوبان عالم و ای سید و سالار بنی آدم...
حکومت عالم را در دستان با کفایتتان بگیرید ...
و دیگر از آدمهای بد و خودخواه و نفس پرست و حقیر اثری در مدیریت جهان نماند و نغمه ای بجز عشق الهی و عدالت و پاکی در زمین و زمان نماند ......
و ما پشت سر شما به همراه حضرت مسیح در بیت المقدس نماز عشق بخوانیم .
و بگوییم الحمدُ لله ربِّ العالمین................
آمین.یا رب العالمین.
اللهم عجل لولیک الفرج و النصر و الجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه
منبع: سحریار